به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، عاشورا از حوادث بینظیر تاریخ است که به واسطه برخورداری از مولفه های ایدئولوژیکی متکی بر مبانی شریعت آسمانی و فطرت بشری پس از گذشت قرنها توانسته است طراوت و تازگی خود را در انتقال پیامهای خود به مخاطبانش حفظ کند. این ویژگی عاشورا باعث شده تا شیعه به عنوان مهمترین شعار خود در برهه های مختلف تاریخی از آن بهره مند گشته و آن را تا بیرون از مرزهای جغرافیای مذهبی خود گسترش دهد.
پاسداشت قیام امام حسین(ع) علاوه بر شیعیان، در میان اهل سنت و حتی پیروان سایر ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی نیز راه یافته است و بعضی از عالمان اهل سنت و نیز دانشمندان غیرمسلمان، اقدام به نگارش کتاب هایی در شرح مصائب آن حضرت(ع) نمودهاند. از جمله می توان به «مقتل الحسین خوارزمی» و «روضه الشهداء ملاحسین کاشفی» اشاره کرد. این مراسم به میان بتپرستان شبه قاره هند نیز راه یافته است. (آیت الله مصباح یزدی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، ص ۳۵) لذا حادثه عاشورا از این جهت با حوادث دیگر تاریخ هیچگونه شباهتی ندارد. اما در این جا لازم است که به دنبال علت مطلب بگردیم؛ زیرا این ماندگاری و زنده بودن نام امام حسین(ع) در یادها و خاطرهها نمیتواند اتفاقی و تصادفی باشد.
راز ماندگاری
یکی از عللی که در طول اراده خداوند در زنده ماندن یاد و خاطره امام حسین(ع) مؤثر بوده است، توصیههای معصومان (ع) درباره ثواب عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) است. (ابن قولویه، کامل الزیارات) اقدام عملی ائمه اطهار(ع) درباره عزاداری امام حسین (ع) عامل دیگری است که در زنده نگه داشتن خاطره کربلا می توان به آن اشاره کرد. این اقدام در عصر امام صادق و امام رضا(ع) به خاطر شرایط زمانی، نمود بیشتری داشته است.
امام رضا(ع) و تعظیم شعائر عاشورا
امام رضا(ع) برای بیان اهمیت بزرگداشت محرم فرمودند: «وقتی که ماه محرم فرا میرسید، پدرم شاد دیده نمیشد؛ پیوسته غمگین بود، تا اینکه ۱۰ روز میگذشت و روز دهم محرم میرسید، این روز، روز مصیبت و غم و اندوه او بود و میفرمود: «این روز، روزی است که حسین (ع) در آن شهید شد.»(الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۹۴) ابن شهر آشوب نیز نقل کرده است امام رضا(ع) میفرمودند: «محرم ماهی است که در عهد جاهلیت جنگ را در آن ماه حرام میدانستند، ولی (در عصر اسلام) در این ماه خون ما را حلال شمردند، حرمت ما را شکستند، در این ماه فرزندان و زنان ما را اسیر کرده و آتش بر خیمههایمان زدند و هر چه در آنها بود، به غارت بردند و حرمت رسول خدا را در مورد ما رعایت نکردند، روزی که حسین(ع) به شهادت رسید، چشمهای ما مجروح شد و اشکهای ما سرازیر گشت.» (مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۸۹) نقل شده است که امام رضا(ع) در ماه محرم محزون و غمگین بود، و مجلس عزاداری و مرثیهسرایی ترتیب میداد و اگر شاعر یا مرثیهسرایی حضور داشت، میفرمودند: اشعاری در مرثیه امام حسین(ع) بسراید و در غیر این صورت خودش مصائب جدش را ذکر میکرد و میگریاند؛ چنانچه ابوالفرج اصفهانی یکی از مجالس مرثیه سرایی امام رضا (ع) را نقل کرده که دعبل خزاعی در آن به مرثیهسرایی پرداخته است.
داستان مجلس را دعبل چنین نقل میکند: خدمت سرورم امام رضا (ع) رسیدم، دیدم آن حضرت همراه اصحابش محزون و اندوهگین نشستهاند، وقتی که مشاهده کرد من به سوی او میآیم، فرمود: «مرحبا به دعبل، مرحبا به کسی که با دست و زبانش ما را یاری میکند؛ آنگاه مرا یک طرف خود نشاند و فرمود: ای دعبل! میخواهم شعری بگویی؛ زیرا این روزها، ایام حزن و اندوه ماه اهل بیت است و ایام سرور دشمنان ما خصوصاً بنیامیه است.
ای دعبل! هر کس بر مصیبت ما بگرید و بگریاند، (حق یک نفر را) اجرش با خداست. ای دعبل! هر کس چشمش بر مصیبت ما اشک بریزد و بگرید همراه ما و در زمره ما محشور میشود. ای دعبل! هر کس برمصیبت جدم حسین (ع) بگرید، البته خدا گناهان او را میآمرزد. آن گاه دستور داد میان ما و اهل حرم پردهای زدند و فرمود که در پس پرده بنشینند و در مصیبت جد خود بگریند. در این هنگام به من فرمود: ای دعبل! بر حسین مرثیه بخوان. مادامی که تو زندهای یاور و مدح کننده ما هستی پس هر چه توانستی از یاری ما کوتاهی نکن. آنگاه من گریستم و اشعاری در رثای خاندان نبوت و ماجرای عاشورا خواندم. (الاغانی، ج ۲۰، ص ۱۴۸)
عاشورا و احیای امر دین
یکی از مسئولیت ها و وظایف مؤمنان، زنده نگه داشت امر دین است و امر دین به معنای مجموعه ای از آموزه های اجتماعی دین است. حضرت ابی عبدالله (ع) علت قیام خود را اقامه دین و احیای سیره جدش و نیز اقامه نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر عنوان می کند.
پرسش این است که اقامه دین و یا نماز چه تفاوتی با نمازگزاری صرف دارد؟ مگر نه این است که در زمان معاویه و حتی یزید مردم به مساجد می رفتند و نماز را اقامه می کردند و نمازهای جماعت، پرجمعیت و انبوه برگزار می شد؟ پس چرا آن حضرت قیام خویش را به اقامه نماز و یا زکات مرتبط می سازد؟ مگر نه این است که در همه زمان های عصر نخستین اسلام در مدینه زکات و نماز بوده است ولی چه شد که امام این گونه دعوت خویش را توجیه می کند و به آن دلیل و مشروعیت می بخشد. به نظر می رسد که ریشه این تفاوت نگرش و زاویه دید را می بایست در تلقی هر یک از دو گروه در خصوص امر دین، جست وجو کرد.
آن چه آن حضرت را وا می دارد که قیام کند و حتی برای اقامه آن دست به شمشیر برد و خون خویش و اقوام و خویشان را در راه آن بریزد تفاوتی است که در نوع تحلیل و برداشت از واژه اقامه و نیز مسئله امر دین وجود دارد. در تحلیل شیعی اقامه دین و به معنای آن است که مردم برای اهداف واقعی آن قیام کنند و همه اعمال و رفتارهای خویش را براساس آن سامان دهند. بر اساس اعتقادات شیعه لازمه اقامه دین ایجاد نظام ولایی در جامعه و همان است که به همه اعمال مسلمانان معنا می بخشد. بر همین اساس قیام امام حسین(ع) برای اقامه امر دین یعنی برپایی نظام ولایی بود.
در روایتی از امام رضا(ع) آمده است که مردم را دعوت کنید تا امر ائمه را احیا و زنده نگه دارند. در حقیقت از وظایف مردم و شیعیان این دانسته شده که حقیقت دین را که نظام ولایی است احیا و زنده نگه دارند.
آن حضرت(ع) در حدیث سلسله الذهب به این مسئله به گونه ای دیگر اشاره می کند. در این حدیث امام رضا(ع) ولایت را شرط پذیرش توحید عنوان می کند و پذیرش نظام ولایی را شرط نجات جامعه اسلامی می داند. در نگاه امام رضا(ع)، ولایت و نظام ولایی تفاوت میان دین کامل و ناقص است. حضرت رضا(ع) از شیعیان خویش می خواهد که امر ما را احیا و زنده کنید. و این همان امری است که امام حسین(ع) در نامه معروف خود به محمد حنفیه به آن اشاره دارند.
امام رضا(ع) با تکیه بر همین اصل مهم در اعتقادات شیعه و با استفاده از امکانات، فرصتها و شرایط پیش آمده، مانند ایام محرم و سایر موارد تبلیغی، به بیان اهمیت نهضت عاشورا و ترویج و تبلیغ پیام این نهضت همت گماردند. بیگمان حیات پربرکت و با عظمت نهضت عاشورا، و دوام پرشور آن تا کنون، مرهون اهتمام خاص امامان شیعه و حضرت ثامن الحجج(ع) به این حادثه عظیم، بوده است.
نظر شما