خبرگزاری شبستان/ یاسوج: سابقه شادی و عزا، به درازای تاریخ حیات بشریت قدمت دارد. چرا که خود امری وجودی برای انسان بوده و هست.
لازمه عزا، وجود محبت قلبی است که در زمان مصیبت این محبت، چه نسبت به مصیبت دیده باشد چه نسبت به صاحب مصیبت، به هر حال باعث عزا خواهد شد.
بنا به اعتقادات و سنن، عزا بر مصیبتی خاص، می تواند در سطح «اجتماع» مطرح شود، آئین هایی از ابتدا برای آن وضع شده و یا به مرور زمان، شاهد شکل گیری آئین هایی حول آن مصیبت و عزا باشیم.
در مراسمات آئینیِ عزاداری، اموری به عنوان نشانه عزا با پذیرش همگانی، عمومیت می یابند که در همه نقاط با هم متفاوت هستند. گاه نوع آرایش صورت، نشان عزا می شود، گاه نوع رنگ لباس، حکایت از عزا دارد و گاه... .
در اسلام، اعظم مصیبت ها، مصیبت کربلاست و نشانه حقیقی عزا، «اشک» . گریه کردن بر مصیبت امام عشق، امام حسین(علیه السلام) و اهل بیت و اصحاب شان، آنقدر سفارش شده که «تَباکی» (۱) بر این عزا را هم موجبات اجر و ثواب دانسته اند. به هر حال، رابطه معرفت و محبت با درک مصیبت و سوز و اشک، رابطه ای مستقیم دارد.
قریب به نیمی از جمعیت ما، قشر زنان هستند. با این وجود، پوشش رسانه ای از آنان به نسبت کمتر است. در عزای زنان جنوبی، «شروه» (۲) جایگاه مهمی دارد. اما به هر حال، در مصائب حضرت اباعبدالله(علیه السلام)، عزاداری زنان لُر، چگونه است؟
مراسمات مذهبی و عزاداری اهرمی قدرتمند است که توانایی ها و قابلیت های بی شماری دارد. در سایه این مراسم می توان حرکت های عظیمی آفرید و از آن بهره برداری های بسیار کرد.
نباید اهداف کلی نهضت عاشورا در پس این مراسم به فراموشی سپرده شود، چنان که امام خمینی(رحمة الله) می فرماید: «شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را، خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سید الشهدا(علیه السلام). نه سید الشهدا(علیه السلام) احتیاج به این گریه ها دارد، نه این گریه خودش فی نفسه یک کاری از آن می آید.
و اما شور امام حسین(علیه السلام)، زن و مرد، بزرگ و کوچک و پیر و جوان نمی شناسد؛ هر کس به زبانی ابراز ارادت می کند.
هرکس با توجه به سنت و زبان و آداب خود مراتب احترام به جا می آورد و در منطقه ای از استان کهگیلویه و بویراحمد به نام منطقه زیلایی برای عزاداری امام حسین(علیه السلام) از دستمال های سیاه و گاه سبز استفاده می کنند که به شیوه ای خاص در صفوف منظم به حرکت در می آید.
یکی از زنان نوحه می خواند که در زبان محلی به شروه (هوی هوی) معروف است و زنان چادرهای سیاه خود را همانند زمان سوگواری عزیرانشان به پشت سر می بندند و گوشه ای از آن را در دست می گیرند و به نوحه خوانی می پردازند.
یکی از بانوان زیلایی می گوید: حدود ۴۷ سال در این روستا زندگی میکنم و هر یک از روستائیان در هر کجا که باشند به عشق امام حسین (ع) خود را به این مکان میرساند حتی کسانی که در اصفهان یا تهران باشند.
وی می افزاید: در زیلایی برای مراسم عزاداری امام حسین(ع) گوسفند قربانی میکردند و مردم این بخش اعم از زن و مرد همه به شیون و زاری میپرداختند.
این بانوی میدار دار مجلس عزای حسینی ادامه داد: در زمانهای قدیم مسجد وجود نداشت و مردم در صحرا با روشن کردن آتش، دور آن به سینه زنی و عزاداری میپرداختند.
وی گفت: هم اکنون نیز مردم در خانههای روستایی ساکن هستند، برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند و هرکس در حد توان به پخت غذا میپردازد و از عزاداران امام حسین علیه السلام پذیرایی میکنند.
در آئین عزاداری زنان بخش محروم، مظلوم اما بی ادعا و ولایتمدار زیلایی یکی از زنان چادری در وسط میدان علاوه بر حرکت دادن چادر خود به عنوان میداندار این مجلس عزا، بیتهایی را ر وصف مظلومیت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان قرائت میکند و زنان دیگر نیز که همگی با لباسهای رنگی و محلی خود به غیر از لباس سفید میباشند، در این میدان عزا علاوه بر حرکت دادن چادر خود، «حسین حسین گویان» عشق و ارادت خود را به شهدای دشت نینوا ابراز میکنند.
نظر شما