دکتر رسول قلیچ محقق گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرگزاری شبستان در استان قم، با تشریح تاثیرات صلح امام حسن(ع) در شکل گیری نهضت عاشورا گفت: صلح امام حسن مجتبی(ع) درسال چهل و یک اتفاق افتاد و زمینه تاریخی آن این بود که در پی جنگی که قرار بود بین لشکر امام حسن(ع) و لشکر معاویه اتفاق بیفتد به دلیل مسائل مختلفی از جمله تشتت در سپاه امام حسن، خیانت بعضی از فرماندهان و احتمال گراهایی که بعضی از اشراف عراقی سپاه امام حسن(ع) داشتند و در واقع مسیر را برای معاویه راحت کرده بودند، همچنین نافرمانی که داخل سپاه امام حسن وجود داشت در واقع چاره ای غیر از پذیرش صلح نداشت و بر اساس این قرارداد صلح، قرار شد که معاویه به عنوان خلیفه تعیین شود و امام حسن(ع) کنار برود.
وی ادامه داد: در مفاد این صلح نامه اختلافاتی وجود دارد اما یکی از مفاد آن قطع به یقین این بود که معاویه به هیچ وجه حق تعیین جانشین برای خودش نداشت؛ یعنی ما به عنوان یک راه حل موقت به عنوان دوران گذار خلافتش پذیرفته شد البته بر اساس مصلحت و در واقع اجباری که چاره ای غیر از آن وجود نداشت چراکه اگر امام حسن(ع) صلح را قبول نمی کرد در نبردی که اتفاق می افتاد به راحتی ایشان شکست می خورد و به شهادت می رسید و هیچ دستاوردی هم باقی نمی ماند و هیچ بهره برداری تبلیغاتی نیز نمی توانستند انجام دهند. پس معاویه حق تعیین جانشین نداشت. این اتفاق سال چهل و یک رقم خورد و حدود سال چهل و پنج امام حسن(ع) با دسیسه و توطئه معاویه به شهادت می رسند و امامت به امام حسین(ع) می رسد.
اگر امام حسن(ع) صلح را قبول نمی کرد در نبردی که اتفاق می افتاد به راحتی ایشان شکست می خورد و به شهادت می رسید و هیچ دستاوردی هم باقی نمی ماند و هیچ بهره برداری تبلیغاتی نیز نمی توانستند انجام دهند
قلیچ با بیان اینکه نکته ای که مطرح می شود این است که گفته می شود امام حسین(ع) مخالف صلح بوده اما نه به عنوان مخالف عملی بلکه به عنوان مخالف نظری تصریح کرد: همانطور که امام حسن نیز قلبا مخالف صلح بوده است. اما وقتی که مسئله مصلحت پیش می آید و مسئله اطاعت از برادر و اطاعت از امام حاضر، امام حسین(ع) نیز می پذیرد و متعهد به صلح نامه می شود نه تنها در دوران امام حسن(ع) بلکه حتی در دوران امامت خودشان نیز به صلح نامه متعهد می ماند.
عضو پروژه بزرگ تاریخ اسلام تصریح کرد: بعد از شهادت امام حسن(ع) شیعیان کوفه که هنوز بابت شکست مربوط به صلح امام حسن(ع) ناراحت بودند، انتظار داشتند که با امامت امام حسین (ع) بتوانندعلیه معاویه شورش کننددرنتیجه نامه هایی به امام حسین(ع) نوشتند و پیک هایی روانه کردند که ایشان موافقت کند که با حمایت کوفی ها علیه معاویه قیام کند اما امام حسین(ع)هوشمندانه و با توجه به شناختی که از اوضاع زمانه و وضعیت جامعه و تفکری که معاویه به عنوان خلیفه جا انداخته بود که اگر کسی علیه حکومت شورش کند به عنوان یک شورشگر و خلاف مصالح جامعه اسلامی عمل کرده است، قبول نکردند و گفتند تا وقتی این طاغوت زنده است در خانه خود بشینید و هیچ کاری انجام ندهید و باید صبر کنید که معاویه از دنیا برود.
محقق گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: از حدود سال پنجاه و پنج، پنجاه و شش، معاویه نقشه خود را برای ولایتعهدی پسرش یزید آغاز کرد. حتی پیش زمینه ای هم در این سال دارد؛ سعد بن ابی وقاص به عنوان یکی از آخرین صحابه معروف قریشی که به عنوان یکی از اعضای شورای شش نفری بود که عمر برای تعیین جانشین تعیین کرده بود، به دسیسه و توطئه معاویه کشته شد، درواقع عملا صحابه قریشی قدرتمندی که بتواند ادعای خلافت کند دیگر زنده نبود و در واقع نوبت به نسل دوم صحابه یعنی فرزندان صحابه می رسید. در اینجا معاویه پیش دستی می کند و به این بهانه که مردم خواهان یزید هستند یزید را معرفی می کند و با تهدید و تطمیع در شهرهای مختلف برای یزید بیعت می گیرد چه در شام چه در کوفه چه در مدینه ..
عضو پروژه بزرگ تاریخ اسلام ادامه داد: اما فرزندان صحابه معروف از جمله فرزندان ابوبکر و عمرو زبیر، که کاندیداهای اصلی جانشینی بودند، تحت زور و شمشیری که بالای سرشان بود نتوانستند درآن جلسه ابراز مخالفت کنند هرچند که بیعت هم نکردند ولی اجماع برای ولایتعهدی به عنوان خلافت برای یزید باقی ماند.
صلح امام حسن با وجود مسائلی که به دنبال داشت و در واقع خلافت از دست خاندان امام علی(ع) خارج شد اما سندی شد برای محکومیت خاندان
قلیچ تصریح کرد: در سال شصت که معاویه از دنیا می رود در واقع تاثیر صلح امام حسن(ع) اینجا دیده می شود چراکه دست برتر از لحاظ حقوقی برای امام حسین و دیگر کاندیداها باز می شود، چراکه بر اساس صلح نامه، معاویه حق نداشت برای خود جانشین تعیین کند و درواقع یک سنت زشت و یک بدعتی را بر جای گذاشت و آن هم ولایتعهدی و تعیین جانشین، آن هم از خاندان خود بود.
وی افزود: صلح امام حسن با وجود مسائلی که به دنبال داشت و در واقع خلافت از دست خاندان امام علی(ع) خارج شد اما سندی شد برای محکومیت خاندان بنی امیه چرا که به لحاظ حقوقی حق تعیین جانشین نداشتند یا باید به امام محول می شد و یا در نبود امام نیز باید با اجماع مسلمانان و اجماع اهل عقل محقق می شد به همین جهت از نظر حقوقی و مبنای فقهی حتی از سوی اهل سنت نیز خلافت یزید مشکل داشت چون اجماعی صورت نگرفته بود و دستاویز فقهی و حقوقی نداشت.
محقق گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان تاکید کرد: پس صلح امام حسن(ع) درواقع باعث افشاگری و نشان دادن ماهیت بنی امیه شد و اجازه نداد بنی امیه به مشروعیتی که به دنبال آن بودند دست یابند.
نظر شما