به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: نشست «امکان الگوگیری از امام حسین (ع) در قیامهای دوران غیبت و نقد دیدگاه مخالفان» با حضور و ارائه حجتالاسلام «محمد متقیان تبریزی»، عضو گروه پژوهشی فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) و نقدِ مباحث توسط حججالاسلام «سید جواد حسینی گرگانی» معاون پژوهشی مرکز فقهی ائمهاطهار (ع) و «محمد شهبازیان» مدیر گروه جریانشناسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام «متقیان تبریزی» در این نشست که در محل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در شهر مقدم قم برگزار شد، اظهار کرد: در مورد قیام عاشورا آن هم با کیفیت خاصی که به وقوع پیوست این ابهام و سوال وجود دارد که آیا میشود از این قیام الگو گرفت و قیامهای پس از این واقعه در دوران غیبت را مستند به همین قیام عاشورا کرد آن هم با همین کیفیت که در این واقعه جانگداز اتفاق افتاده است؟
عضو گروه پژوهشی فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) ادامه داد: ابهام روی این نقطه است که عده قلیلی در برابر عده کثیری با این نگاه که حتما شهید می شویم وارد جنگ شدند و این مساله برای فقها سوال شد که آیا میشود این نوع قیام را مستند قرار دهیم که چنین جهادی داشته باشیم یا خیر؟ البته فقها چندان به فقه عاشورا نپرداختند و تعدادی از آنها که به این مساله توجه کردند، فقهای تراز هستند و ذیل بحث «هُدنه» به موضوع توجه کردند که از جمله آنها میتوان به علامه حلّی، محقق کرکی و صاحب جواهر اشاره کرد که با این مساله پرداختند.
وی افزود: از شرایط هدنه آن است که مسلمین قوت نداشته باشند و در موضع ضعف قرار بگیرند؛ این مجوز آن است که امامالمسلمین به دلیل مصلحتی با دشمن صلح کند، فقها ذیل این نگاه سراغ بحث رفتند؛ ضمن اینکه در این بین نکتهای وجود دارد که صاحب جواهر اشاره داشته است اما پیش از آنکه به این موضوع بپردازم، مقدمهای با سه نکته را بیان میکنم؛ مقدمه اول اینکه در بحثهای اصولی و ذیل بحث سنت که از فعل امام سخن به میان میآید باید به این موضوع توجه داشته باشیم که اصل اولیه در فعلِ امام، به عنوان حجیت و اعتبار مورد توجه است و با توجه به مساله عصمتِ امام و ادله مختلف و آیاتی که تأسی به امام معصوم را برای ما معتبر میداند؛ اصل اول در مواجه با فعل امام حجیت و اعتبار آن است؛ نکته دوم اینکه ممکن است ما در استناد به فعل امام با موانعی رو به رو شویم؛ نخست آنکه که فعل مجمل باشد، دوم اینکه فعل اختصاصیِ نبی باشد مثل وجود تهجد برای نبی؛ نکته دیگر اینکه فعل جهت تقیه یا ولایی داشته باشد، نکته سوم اینکه استفاده از فعل امام از جواز شروع می شود یعنی قدر متقن که از فعل امام استفاده کنیم یعنی آن فعل جایز است، به عبارت دیگر امام معصوم کاری نمیکند که کراهت یا حرمت داشته باشد بنابراین وقتی که این فعل را انجام داده یعنی جایز است و ...، ما با همین نکات وارد دیدگاه صاحب جواهر می شویم.
حجتالاسلام متقیان تبریزی با بیان اینکه پیش از صاحب جواهر، دیگران نیز به مسایل مذکور پرداختهاند اما بیان او را ندارند، گفت: در واقع نوع بیان آنها به گونهای است که میخواهند علت قیام را بگویند کَاَنه ابهامی اتفاق افتاده است اما صاحب جواهر میگوید نمیشود از این قیام بهرهبرداری کرد و گفت مجوز قیام با همین کیفیت باشد؛ صاحب جواهر دو نکته اساسی را مورد توجه قرار میدهد، اول اینکه میگوید قیام عاشورا از اسرار ربانی است و برخی این مساله را مستمسک قرار دادند تا بگویند واقعه عاشورا واقعه زمینی و محاسبهپذیر نبوده و جزو رمز و رموز غیبی و ملکوتی است لذا قابل استناد و الگوگیری نیست.
عاشورا پدیدهای سری یا عقلایی؟!
عضو گروه پژوهشی فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) افزود: در این میان برخی به صاحب جواهر با بیانهای دیگر استناد کردهاند، اما در مورد اسرار ربانی گفتهاند، اگر حقیقت عاشورا سِری و رمزگونه بودن این قیام باشد و به بیان دیگر قوامبخش آن رمزآلود بودناش باشد بنابراین نتیجهای که آنها گرفته اند قطعاً درست است اما اگر بگوییم این واقعه امری مرکب از حقیقت رمزگونه و امر ظاهری و عقلایی و ترکیبی از هر دو است به نظر میرسد که نتیجه درستی نباشد، که به نظر دیدگاه درست همین رویکرد دوم است.
وی با اشاره به اینکه منابع مختلفی درباره قیام عاشورا وجود دارد که میتوان به آنها مراجعه کرد، ادامه داد: از سوی دیگر ۷۰ درصد کتاب «کاملالزیارات» در مورد امام حسین (ع) و واقعه عاشورا بوده و مباحث غیبی در مورد این واقعه را در روایات میآورد، همچنین کتاب «الارشاد» از شیخ مفید را نیز داریم که از مهمترین منابع ما در مورد واقعه عاشورا است که وقتی این کتاب را مطالعه میکنیم از ابتدای ماجرا یعنی خروج سیدالشهدا (ع)، روی کار آمدن یزید، ارسال نامه برای گرفتن بیعت از حضرت(ع) و... را بیان میکند، وقتی که این اثر را میخوانیم با یک بیان عقلایی مواجهیم که ماجرای عاشورا در آن با احتجاجات کاملا عقلپذیر توضیح داده شده است، البته برخی افراد فقط به این دلیل که این نتیجه را بگیرند سراغ امثال «کامل الزیارات» میروند و می گویند: از عوالم قبلی خبر شهادت حضرت داده شده بود و بنابراین واقعه عاشورا امر رازآلود و دور از دسترس ماست؛ اما واقعیت آن است که وقتی در این منابع جستوجو می کنیم متوجه میشویم که مساله دیگری نیز وجود دارد که همان احتجاجاتی است که سیدالشهدا (ع) منزل به منزل و به شکلی عقلایی مسیر را جلو میبرد؛ با این نگاه است که میگوییم: بله می شود به این قیام تاسی کرد و درست هم همین است، لذا اسرار ربانی بودن در عین حال که حرف درستی است حرف کاملی نیست، حرف کامل این است که مجموعه حرکت سیدالشهدا (ع) را باید ببینیم.
این پژوهشگر گفت: نکته دوم که صاحب جواهر مطرح میکند آن است که تکلیف خاص هر کدام از ائمه (ع) به آنها رسیده است و بر همان اساس است که عمل میکند، اما آیا آن قیام در سال ۶۱ هجری نیز همان تکلیف خاص است؟ پاسخ آن است که بله، قیام برای حفظ دین بود و تکلیف خاص در این مورد یعنی قیام.
حجتالاسلام متقیان تبریزی افزود: البته برخی این نظر را دارند که اگر بگوییم افعال ائمه (ع) چون «قضیه فی واقعه» است نمی توانیم استناد کنیم، فعل زمان و مکان دارد؛ فعل، لسان نیست؛ فعل تحقق خارجی دارد اما اگر بتوانیم ملاکات فعل و علتها را استخراج کنیم چرا نتوانیم به آن استناد کنیم؟ ما نَقلیات معتبر داریم از جمله اینکه از حضرت برای تشکیل حکومت اسلامی درخواست داشتند و سیدالشهدا (ع) در پاسخ فرمودند: که برای تشکیل حکومت می آیم؛ بنابراین با این ملاکات میشود به فعل استناد کرد؛ اما به این معنا که نمیشود به آن استناد کرد درست نیست.
عضو گروه پژوهشی فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) در ادامه به نظرات برخی دیگر از فقها اشاره کرد و گفت: علامه حلی (ره) می گوید: «امام حسین (ع) مخیر بین هدنه و جنگ بود اما جنگ را انتخاب کرد (یعنی می توانست صلح کند و تمام شود)»؛ اما در عین حال که این بیان مطرح شده خلاف نصوص تاریخی ما هم است، از نظر من قیام عاشورا با آن کیفیتی که اتفاق افتاد و با توجه به ملاکهایی که در اختیار داریم و در عین حال قابل استناد نیز است، در نتیجه این قیام برای ما قابل الگوگیری است.
وی ادامه داد: امکان الگوگیری از قیامی به کیفیت قیام سیدالشهدا (ع) وجود دارد، اگر کسی در دوران غیبت به گمان خودش آن اَفراضی که قیام آن حضرت(ع) را باعث شد دریابد و فکر کند که برای حفظ دین حتی اگر یک هم نفر بود باید در مقابل دستگاه عظیمی قیام کند، او میتواند به قیام سیدالشهدا استناد کرده و خروج کند و شرعا قیام او درست است؛ اما نکتهای که باقی میماند آن است که آیا این استناد به قیام در حد جواز است یا بیش از آن؟ در بحثهای اصولی قرائنی را میآوریم که مشخص کند این فعل آیا بیش از جواز است یا خیر؟ باید توجه داشته باشیم که یکی از قرائن، تکرار فعل است، وقتی به ما گفته شود که امام معصوم هر روز این فعال را انجام می داد مثلا هر روز عبادت می کرد، طبق نظر اصولیین در جایی که مثلا موضع امام در عبادت و عمل اتفاق می افتد می شود استفاده وجوب کرد.
حجتالاسلام متقیان تبریزی خاطرنشان کرد: با توجه به آنچه که اشاره شد وقتی به قیام عاشورا نگاه میکنیم شاید بتوانیم بگوییم که با توجه به شدت و کیفیت قیام که طی آن امام حسین (ع) به هیچوجه کوتاه نیامد و شهادت را کاملا قبول کرد، خانوادهاش با آن وضعیت به اسارت رفتند و ...و، شاید بشود بگوییم که این قیام وجوب دارد یعنی اگر کسی همراه با خانوادهاش در چنین موقعیتی قرار گرفت و غرض حفظ دین و شریعت بود؛ او نَه تنها جواز دارد که باید جان خود و خانواده اش را برای حفظ شریعت فدا کند.
نظر شما