«محمد مهدی روشنفکر» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در یاسوج، اظهار کرد: اگر بخواهیم حادثه عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام را به عنوان یک مکتب به آن نگاه کنیم، بعضی از صاحب نظران و نویسندگان امام حسین علیه السلام را به عنوان وارث همه انبیا گذشته از حضرت آدم تا پیامبران اولوالعزم به آن نگاه میکنند.
استاد دانشگاه و پژوهشگر گفت: وقتی بخواهیم با این نگاه به موضوع نگاه کنیم، نمیتوانیم امام حسین علیه السلام را در مقابل شخصی مثل یزید که به دلیل برخی از کارهای عجیب و غریب خود که علیه اسلام بود، قرار دهیم .
وی امام حسین (ع) را یک جریان دانست و افزود: همچنان که یزید نیز نماد یک جریان بود، یک جریان که نماد اشرافیت عربی جاهلیت از آن یاد میکنیم و این اشرافیت با بعثت پیامبر (ص) به سمت غروب رفت و با رحلت پیامبر (ص) بعد از حادثه سقیفه، به تدریج شروع به طلوع دوباره کرد و نهایتاً ما این وضعیت را در حادثه عاشورا سال ۶۱ هجری قمری شاهد تقابل این دو جریان حق و وارث همه انبیا گذشته و همچنین اشرافیت به عنوان نماد جریان باطل هستیم.
روشنفکر ادامه داد: امام حسین علیه السلام که در مکه حضور داشت، به سمت عراق و کوفه به دلیل نامههای مردم کوفه (بیش از ۱۸ هزار نامه) و همچنین این افراد با مسلم بیعت میکنند و مسلم نیز این موضوع را به امام حسین علیه السلام اعلام میکند که مردم ادعا میکنند آمادگی حمایت از شما را دارند مهاجرت میکند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: امام حسین علیه السلام بعد از آنکه یقین پیدا میکند که وقتی مردم کوفه درخواست کردند، از شهر مکه خارج میشود و در عین حال، موضوعات دیگری نیز وجود دارد.
وی یادآور شد: از طرفی با توجه به بحث تاریخی، امام حسین علیه السلام از طرف یزید تحت فشار قرار دارد که حتماً باید با یزید بیعت کند و عوامل مختلفی دست به دست یکدیگر میدهند با تاکید بر این نکته که امام حسین علیه السلام به نوعی آغاز کننده نبوده، بلکه یزید به امام حسین علیه السلام برای ریافت بیعت فشار میآورد، ولی امام حاضر به این کار نشد.
روشنفکر خاطرنشان کرد: تاریخ این گونه گزارش میکند که امام روز هشتم ذیالحجه، یعنی در آستانه حج تمتع از مکه با کاروانی که غالب آنها افراد خانواده وی هستند، رهسپار کوفه میشوند و در بین راه گزارشهایی وجود دارد، از جمله میگویند شاعر معروفی به نام «فرزدق» که از کوفه می آید و با امام حسین علیه السلام برخورد میکند و امام از وی سوالی میپرسد که چه خبری از کوفه دارید؟ شاعر میگوید «کوفه را در حالی ترک کردم که دلها با تو ولی شمشیرها علیه تو» و بین راه به امام حسین علیه السلام خبر میدهند که مسلم را به شهادت رساندند و اوضاع دگرگون میشود.
این پژوهشگر افزود: در شهر کوفه اتفاقی میافتد و نعمان بن بشیر زمانی که مردم با مسلم بیعت میکنند، حاکم کوفه بود و وقتی گزارش این بیعت به گوش یزید میرسد که اوضاع کوفه این گونه است و مردم خود را آماده استقبال از امام حسین علیه السلام میکنند، یزید حاکم کوفه را عزل و عبیدالله بن زیاد را که حاکم بصره نیز بود به صورت همزمان، حاکمیت کوفه را نیز به وی واگذار میکند.
وی اظهار کرد: عبیدالله ابن زیاد پسر زیادی است که برادرخوانده معاویه است، سابقه عجیب و غریبی در تاریخ اسلام دارد و عملاً معروف بود که وی پسر ابوسفیان و برادر معاویه است که عملاً اینها جزو خاندان اموی محسوب میشوند.
روشنفکر ادامه داد: عبیدالله ابن زیاد کوفه را دگرگون، برخی افراد را دستگیر، برخی دیگر را تطمیع، برخی را نیز از بین میبرد و شهر کوفه دگرگون و مسلم تنها میماند که در نهایت به شهادت میرسد.
استاد دانشگاه یادآور شد: این خبرها در زمانی به امام حسین علیه السلام میرسد که امام مکه را ترک و در مسیر عراق بودند و امام حسین علیه السلام بعد از اینکه رهسپار کوفه شدند، طبق روایت در دوم یا سوم محرم به جایی میرسند که کربلا نام دارد و با سپاهیان حر بن یزید ریاحی روبرو میشوند، ماموریت حر این بود که اصحاب و یاران امام حسین علیه السلام را تحت کنترل خود داشته باشد تا دستورات جدید از مقامات بالا به وی برسد تا در نهایت حوادثی که بعد از آن پیش میآید.
وی گفت: بعد از واقعه عاشورا در روز ۱۱ محرم اسرا را به سمت دربار عبیدالله بن زیاد میبرند و بعد از آن به شام منتقل میشوند که زمان زیادی طول میکشد و اتفاقات بسیاری میافتد.
روشنفکر در پاسخ به سوالی در زمینه اینکه چرا امام حسین علیه السلام قیام کرد؟، افزود: بر اساس روند تاریخی تاکید شد که امام حسین علیه السلام آغاز کننده نبوده، بلکه در آن شرایط ابزار و امکاناتی که باید را ندارد ولی دشمنان به امام حسین علیه السلام فشار میآورند؛ یعنی کاری را که معاویه از آن پرهیز میکرد، یزید از آن پرهیز نمیکند و امام حسین علیه السلام را تحت فشار قرار میدهد که باید بیعت را انجام دهد که در آن شرایط نیز جامعه آلوده و انحراف از دین اسلام بسیار زیاد شده بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر ما بخواهیم به این سوال به درستی پاسخ دهیم که چرا امام حسین علیه السلام حاضر به پذیرش آن شرایط و بیعت بایزید نیست، یعنی به این شکل نوعی اعتراض به وضع موجود بود.
وی خاطرنشان کرد: امام حسین علیه السلام وقتی که میخواست از مکه خارج شود برخیها میگویند عبدالله بن عباس، برخیها میگویند برادر بزرگوار ایشان محمد حنفیه به وی میگویند «مردم کوفه قابل اعتماد نیستند و شرایط با گذشته متفاوت است، تاکید میشود که مردم کوفه به امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام وفا نکردند و قطعاً به شما اعتنا نخواهند کرد».
روشنفکر یادآور شد: در چنین وضعیتی امام حسین علیه السلام مطلبی را مطرح میکند که به وصیت امام علیه السلام معروف است و کتابهای تاریخی آوردند که آن حضرت این مطلب را قبل از حرکت به سمت عراق مطرح میکند و آن هم این است که «من نه از روی گستاخی و اینکه دنبال قدرت، هوا و هوس باشم، بلکه برای اصلاح امت جدم، پیاده کردن سنت پیامبر و پدر بزرگوارم امر به معروف و نهی از منکر ین کار را انجام میدهم».
این پژوهشگر تاکید کرد: ما میگوییم که ایشان شهید امر به معروف و نهی از منکر هستند، بحث اینکه امام حسین علیه السلام را به عنوان وارث آدم، انبیا و اولیا گذشته مطرح میکنند، در اینجا بحث وراثت، بحث اعتقادی بوده نه اینکه به لحاظ مالی کسی وارث دیگری باشد، بلکه در این زمینه بحث اعتقادی، معنوی و فرهنگی مطرح بوده و امام حسین علیه السلام وارث همه انبیا گذشته است و رسالت و مسئولیت سنگینی در این زمینه دارد.
امام حسین علیه السلام را در مقابل یزید قرار دادن، تنزل جایگاه امام است
وی اظهار کرد: به تعبیر برخی از بزرگان و صاحب نظران امام حسین علیه السلام یک انسان بسیار بزرگی است و اگر قرار باشد که جامعه اصلاح شود، نیاز است که خون انسان بزرگی ریخته شود تا جامعه به اصلاح برسد و هیچ کس بزرگتر، بالاتر و اعلی تر از امام حسین علیه السلام ما در این زمانه نداریم.
روشنفکر تصریح کرد: اینکه برخی واژه خون خدا را به کار میبرند و موضوعاتی از این قبیل، اینها موضوعاتی هستند که نهایتاً در بحث چرا امام حسین علیه السلام قیام کرد، در این زمینه وارد میشوند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: امام حسین علیه السلام در راستای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امت، یعنی امام حسین علیه السلام در مقابل ظلم، تبعیض، بی عدالتی و آنچه که انحرافات مختلف عقیدتی و فرهنگی در مقابل آنچه که فقر مردم است و مردم دنبال دین پیامبر(ص) بودند، قرار میگیرد.
وی افزود: هرچند در چنین شرایطی معاویه در ظاهرسازی تلاش میکند این کاستیها و انحرافات را جبران کند، ولی یزید در آن مرحله نیست که بخواهد این ظاهرسازی را نیز دنبال کند.
روشنفکر اظهار کرد: تاکید میکنم بحث امام حسین علیه السلام را در مقابل یزید قرار دادن، تنزل جایگاه امام است، زیرا امام حسین علیه السلام یک جریانی است که در برابر جریان باطل قرار میگیرد، اما نماد این جریان از قضا شخصی به نام یزید بن معاویه است و امام حسین علیه السلام با این اعتقاد و باور برای احیا امر به معروف و نهی از منکر حرکت میکند.
داشتن ابزار و قدرت، لازمه امر به معروف و نهی از منکر
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که لازمه امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ یادآور شد:باید گفت انسان همیشه با پند، اندرز و نصیحت نمیتواند کار را به پیش ببرد، زیرا برخی از اشخاص به این موضوعات پایبند نیستند، بلکه لازمه آن داشتن ابزار و قدرت است.
وی گفت: اینها میگویند که امام حسین علیه السلام در راستای امر به معروف و نهی از منکر دنبال تشکیل حکومت دینی بود که این یک نظریه است، برخی نیز بر این باور هستند که امام حسین علیه السلام برای شهادت رفت، علم به شهادت نیز وجود داشت و کسی هم انکار نمیکند.
روشنفکر اظهار کرد: در راستای مبارزه با بدعتها و انحرافات امام حسین علیه السلام قیام کرد و قطعاً این مبارزه یا منتهی میشود به تشکیل حکومت دینی یا نه، در این مسیر امام حسین علیه السلام به شهادت میرسد، لذا این موضوع گاهی در برخی جاها محل بحث و مجادله است.
این استاد دانشگاه یاسوج یادآور شد: ما به سمت موضوعی به نام فرهنگ شهادت میرویم که این فرهنگ در گذر زمان بعد از حادثه عاشورا جا میافتد که انسانهایی حاضر میشوند خود را قربانی کنند، ایثار و فداکاری بوده که اوضاع حداقل برای دیگر انسانها بهتر شود.
وی خاطرنشان کرد: جریان باطل حتی به محرم الحرام نیز اعتنا نکردند، یعنی ماه حرام را هم زیر پا گذاشتند و گذشته از دیگر موضوعات، در اینجا موضوعی وجود دارد که پایبند به این اعتقاد نبودند که نباید در ماه حرام خونی بریزند، آن هم خون شریفترین و عزیزترین انسان در روی زمین را در ماه شریف محرم بر زمین ریختند.
نظر شما