"تروریسم سلیقه‌ای" این بار به نفع مجاهدین خلق

خبرگزاری شبستان: سازمان مجاهدین خلق یک گروه سیاسی- نظامی است که در دهه 40 بنیان گذاری شد. بسیاری از اعضای این گروه در تا سالها در زندانهای پهلوی به سر می بردند و به یمن پیروزی انقلاب اسلامی از زندان ها خارج شدند اما تلاش کردند که با از بین بردن آثار انقلاب مردم حاکمیت بدیلی را جایگزین جمهوری اسلامی سازند. از آغازین روزهای شکل گیری انقلاب اسلامی ایران این گروه مخوف نظامی – تروریستی بمب گذاری و مورد هدف قرار دادن مقامات ایرانی را در دستور کار خود قرار داد. در هفتم تیر ماه مقر حزب جمهوری اسلامی که اکثریت اعضا در آن حضور داشتند توسط یکی از عناصر نفوذی سازمان به نام کلاهی منفجر شد و آیت الله دکتر محمد حسین بهشتی و هفتادو دو نفر از مقامات ایران به شهادت رسیدند.

این سازمان به تربیت نیروهای جوان به منظور انجام عملیات تروریستی انتحاری پرداخته و در کارنامه خود انفجار دفتر نخست وزیری و کشته شدن رجایی و باهنر،حملات و بمب گذاری در مکان های عمومی در شهرهای مختلف و ترور نزدیک به 12000 نفراز مردم غیرنظامی، ترور دانشمندان هسته ای ایران با همکاری موصاد را دارد. سازمان در جریان هشت سال جنگ تحمیلی نیز به نیروهای امنیتی عراق در تخلیه اطلاعاتی اسرا کمک می کرد و هنگامی که خاک ایران آماج موشک های عراقی بود با این کشور همکاری اطلاعاتی داشت.کمک به سرکوب اکراد شمال عراق ودر نهایت سازماندهی حمله گسترده به داخل کشور از دیگر خیانت های این سازمان به مردم در طول جنگ بوده است.
این گروه برای مردم ایران کاملا شناخته شده است و خاطرات خیانت آنها به وطن در ذهن ایرانیان ماندگار است و جز ترورهای ناجوانمردانه این گروه نمی تواند کاری از پیش ببرد اما سوال اساسی آن است که این گروه که زمانی نه به دلیل ترور ایرانیان بلکه به دلیل ترورهایی که علیه شهروندان آمریکایی انجام داده بود و آوازه عملیات های تروریستی آنان در کل دنیا پیچیده بود از سوی آمریکا به عنوان یک گروه تروریستی معرفی شد اما در حال حاضر بنا بر اعلام مقامات به یک باره این کشور از جرگه تروریست بودن خارج می شود؟
بعضی منابع به نقش اطلاعاتی مجاهدین در برنامه هسته‌ای ایران و کمک‌های این گروه به اسرائیل و غرب برای فشار به تهران سخن می‌گویند. حتی برخی از طرف‌های غربی علنا مسأله همکاری اطلاعاتی که این گروه می‌تواند در مورد برنامه های نظامی ایران داشته باشد اشاره کرده اند. اما واقعیتی در این زمینه وجود دارد که بسیار بنیادین است و درموارد اینچنینی خود به خود بر همگان اثبات می شود و آن نیز" پرداخت سلیقه ای به مساله تروریسم" می باشد.یعنی به قول نوام چامسکی همه چیز بستگی به این دارد که آمریکا از چه چیزی خوشش می آید و چه چیزی را دوست ندارد. آمریکاییها تعریفی که از تروریسم ارائه می دهند یک تعریف فنی و کارشناسی نیست، بلکه مبتنی بر یک نگاه سیاسی است. یعنی برخورد آنها با مقوله تروریسم دوگانه و گزینشی است؛ همسو با منافع امریکا است ولی اگر تروریسم علیه منافع امریکا باشد یقینا بد است و جای برخورد دارد. گروهی مثل القاعده وقتی علیه منافع آمریکا عمل می کند، مورد حمله قرار می گیرد، ولی وقتی همین گروه، به نفع آمریکا و علیه بشار اسد، در سوریه وارد عمل می شود با آن کاری ندارند. این برخورد گزینشی و دوگانه به ماهیت امپریالیتسی آمریکا بر می گردد. بنابراین می توان گفت که نگاه آمریکا به دلیل تحولات منطقه به مجاهدین تغییر کرده است چرا که اقدامات اخیر آنها به نفع آمریکا بوده است علاوه بر اینکه علیه ایران بوده است و این درست شبیه همان قضیه کمک به شکل گیری طالبان برای مقابله با شوروی در افغانستان و در نهایت حادثه یازده سپتامبر و تصمیم به نابودی آن است. بنابراین این موضوع در تاریخ سیاست های آمریکایی سابقه دار بوده و کماکان ادامه دارد.
دراین باره باید به یک نکته دیگر هم اشاره داشت که راهبرد کنونی دستگاه سیاستگذاری آمریکا پیشبرد "تهدید مرکب و فشار مضاعف" علیه جمهوری اسلامی است و هر اقدام جدیدی در این راستا می تواند در دستورکار آنها قراگیرد ، و حتما اهدای مشروعیت دروغین به نظر آنها گامی دیگر در افزایش فشار و تهدید علیه جمهوری اسلامی می تواند باشد.
مردم ایران این تصمیم آمریکا را در خاطر خواهند داشت و مطئنا این مشروعیت بخشی دروغین به سازمان تروریستی را فراموش نخواهند کرد. در تاریخ معاصر ایران، هیچ سازمانی به اندازه سازمان مجاهدین خلق در نزد ملت ایران بدنام نیست. هنوز ملت ایران، فراموش نکرده است که بهترین فرزندانش، توسط سازمان مجاهدین خلق به فجیع‌ترین شکل ممکن ترور شدند و به شهادت رسیدند و هنوز هزاران خانواده و فرزندان کسانی که توسط این سازمان ترور شده اند زنده‌ و شاهد بر این جنایاتند و می دانند که هدف این سازمان چیزی جز طراحی برنامه های ناجوانمردانه تروریستی علیه مردم ایران نیست و درعین حال قرار است مورد حمایت آمریکا نیز قرار گیرد.

اقدس اقبال

پایان پیام/