به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری شبستان؛ همایش پیادهروی اربعین گردهمایی مذهبی بزرگی است که هرساله با نزدیک شدن به اربعین امام حسین علیهالسلام، شیعیان و محبان آلالله از اقصی نقاط جهان با شور و شعف مضاعف بار سفر بسته و خود را به طرق مختلف به مرزهای عراق میسانند و بعد از رسیدن به نجف اشرف و زیارت امیرالمومنین علیهالسلام با پای پیاده تا شهر کربلا طی طریق میکنند میروند تا با رسیدن به کربلا و اجتماع اربعین تجدید بیعتی با اباعبداللهالحسین علیهالسلام داشته باشند، میروند تا این حضور میلیونی مسلمانان را به رخ جهانیان بکشند و بگویند با وجود گذشت قرنها از قیام سیدالشهدا مردم و شیعیان آلالله تا پای جان برای ائمه ایستادهاند.
زائران اباعبداللهالحسین علیهالسلام از طریق مسیرهای مختلف به سمت کربلا حرکت میکردند و فعالیت موکبها روز به روز بیشتر میشد جنبوجوش خادمان و خدمت به زائران حس و حال عجیبی به همراه داشت در اینجا خستگی، گرمای بیسابقه هوا و... برای خادمان و زائران معنی نمیداد زائران به عشق رسیدن به کربلای معلی و مرکز اجماع مسلمانان و خادمان هم به عشق پذیرایی از زائران سیدالشهدا(ع) از یکدیگر پیشی گرفته و در این باره سر از پا نمیشناسند.
در مسیر نجف به کربلای معلی با مواکب مختلفی از کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور مواجه شدیم مواکبی که شور و نشاط بچههای مسجد برای خدمت در آنها، یادآور این سخن بود: «ان للحسین محبة مکنونة فی قلوب المؤمنین» در کانون دلهای مؤمنان، محبتی نهفته و ویژه نسبت به حسین وجود دارد.
هنگام طی طریق شاهد خدمترسانی موکب انصارالحسین(ع) مسجد امیرالمومنینعلیابنابیطالب علیهالسلام و کانون فرهنگیهنری «حیدرکرّار» ابرکوه، جوادالائمه علیهالسلام کاشان و... بودیم که با عشق وصفناشدنی در حال خدمت به زائران بودند. در طول مسیر به عمود ۲۸۷ و موکب «فاطمه زهرا سلاماللهعلیها» قائمشهر استان مازندران رسیدیم دقایقی برای استراحت به خیمه رفتیم؛ در ورودی خیمه متوجه خادمی شدم که محاسن سفید او نشان از گرد پیری و و گذر عمر داشت اما جارو به دست گرفته و در کنار خیمه استراحت زائران ایستاده بود تا در صورت نیاز خیمه را آب و جارو کند اینجا پیر و جوان، فقیر و غنی و... همه بدون چشمداشت با صدِ وجودشان مشغول خدمت رسانی به زائران بودند.
موکب ویژه مادر و کودک هم در گوشهای تعبیه شده بود؛ اینجا همه به هر نحو ممکن قصد خدمت داشتند یکی به عنوان آشپز و دیگری نانوا و او که حرفه ای نداشت دست بر سینه در ورودی مواکب به پذیرایی از زائران مشغول بود و دیگری هم بدون چشمداشت با موی سپید محل اسکان و اطعام زائران را تمیز میکرد ...
نظر شما