به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: چهارمین پیشنشست همایش ملی «انقلاب اسلامی و الهیات کاربردی» تحتعنوان «علمای جهان اسلام و کاربردیسازی الهیات» از سوی مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی عصر یکشنبه اول مهرماه در سالن جلسات ساختمان شهید سلیمانی این موسسه برگزار شد.
در ادامه بخشهایی از مباحث برخی از سخنرانان این نشست را میخوانید:
حجت الاسلام والمسلمین «محمدحسین ملک زاده» با موضوع (ساز و کار امتداد اجتماعی الهیات بر مبنای کلان نظریه تفقه جامع) به ارایه نظرات و مباحث خود پرداخت و گفت: در فقه الاکبر یا فقه العقیده به نحو مستقیم اثرگذاری را شاهد هستیم به این معنا که این عرصهها امتداد اجتماعی پیدا میکند چنانکه سیدجمالالدین اسدآلادی، محمد عبده و ... این رویکرد را داشتند، برای مثال این دو نفر از مفهوم «لااله الا الله» امتداد سیاسی و اجتماعی گرفتند.
این استاد درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: گاهی نیز مستقیما از الهیات و باورهای بنیادین دین، خروجی سیاست گرفته میشود و البته گاهی به واسطه تاثیری که این الهیات در عرصه احکام دارد این خروجی را می گیرند، آن وقت متفکران ما که به عرصه اسلامشناسی پرداختهاند ظرفیتهای دین و ادله دینی را شناسایی کردند.
در ادامه «یعقوب توکلی» طی سخنانی اظهار کرد: چه در دنیای تسنن و چه در جهان تشیع، گرفتار یک عقبماندگی، شکست و اضمحلال در برابر غرب و عنصر جدید مدرنیته، سلاح و تجهیزات و سیاست غارتگری و سیطره آنها شده ایم که این مساله باعث شد تا مسلمانان به طور کامل احساس شکست و ترس جدی در برابر غرب داشته باشند، یعنی حدود شاید ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال هرچه که غرب مدنظرش بود سر مسلمین آورد.
این پژوهشگر تاریخ افزود: در اینجا فقه اکبر بود که مساله بازگشت به رهبری امام عادل و جانشین را مطرح می کند چه اینکه مرحوم نراقی وقتی این بحث را مطرح می کند ما می توانیم به طور کامل به عصر نبوت و امامت برگردیم.
وی با اشاره به تبدیل جریان نبوت به خلافت، گفت: پس از آن وقتی که اموی ها آمدند تبدیل به سلطنت و ملک شد و وقتی که سلطنت شکل گرفت اموی ها دستبرد الهیاتی زدند، این دستبرد در حوزه نظام الهیات و در حوزه تفسیر از هستیشناسی و دین و خدا بود، برای مثال عبیدالله و یزید به امام سجاد (ع) گفتند که مگر علی بن الحسین (ع) را خدا در کربلا نکشت؟ اینجاست که می بینیم چنین نگاهی به تدریج تبدیل به جبر می شود هرچند که اشاعره می خواستند در آینده این هستیشناسی جبرگرایانه را کمی تعدیل کنند اما باز هم این رویکرد مسلمانان را نجات نداد.
وی در بخش دیگری از مباحث خود اظهار کرد: وقتی ناپلئون هم بر جامعه الازهر مسلط شد و آقایان به استقبال او رفتند، علما بین عدالت و امنیت، گزینه امنیت را انتخاب کردند، اینجاست که ما یکی از اولین تحولات را می بینیم که همان تحول کلامی و الهیاتی است که نراقی در کتاب «عوائد الأیام فی بیان قواعد الأحکام» بیان می کند و ما را به تبعیت از امام عادل بر می گرداند و این گرفتاری ها را ناشی از فاصله گرفتن از امام عادل می داند.
توکلی گفت: وقتی وحدت مرجعیت شکل گرفت قدرت اجتماعی گستردهای حول مرجع در برابر سلطان و خلیفه معنا یافت به طوری که شاهد هستیم که در نامه ای به سید جمال نوشته می شود که اگر شما یک خط بنویسید می توانید پادشاه را برکنار کنید؛ از سوی دیگر در دو سوی نظام فقه و تعقلی دنیای تسنن، می بینیم که به صورت سنتی علمای الازهر و سایر مراکز علمی آنها و از سوی دیگر علمای شیعه پیشگامان شهادت و پیشگامان مبارزه و نفی ظلم بودند، علمای سنتی برآمده از حوزههای علمیه ما هستند، یعنی شهادت آیت الله سعیدی، آیت الله غفاری، آیت الله مطهری، آیت الله بهشتی، آیت الله قاضی طباطبایی و ... پیشگامان این تحول مهم هستند و ما می بینیم که حتی حرکتی که در جامعه اتفاق میافتد موج شهادت طلبی گسترش پیدا می کند.
در ادامه حجت الاسلام «حبیب الله بابایی» طی سخنانی با بیان اینکه صحبت از الهیات عملی بیشتر در اندیشه الهیات مسیحی در نیمه دوم قرن بیستم اتفاق افتاد، اظهار کرد: زمانی که عقل مدرن بعد از جنگهای جهانی دچار نوعی از تردید و شکست شد، یک عقل پست مدرن خود را ظاهر می کرد تا بتواند یک فُرمیست را ایجاد کند، در این میان عقل الهیاتی در مسیحیت نیز مدعی می شود که اگر بخواهیم مشارکتی در جبران خسارت های عقل مدرن داشته باشیم عقل الهیاتی مسیحی هم میتواند با فعال سازی منابع الهیاتی، بخشی از خلا و مساله ها و معضلات بعد از مدرنیته را جبران کند و اینجا الهیاتی بیشتر از حوزه های علیه مسیحیت مثل حوزه علمیه پریسنتون شکل میگیرد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: بین الهیات عملی و پراگماتیسمی تفاوت هست، الهیات عملگرا یا پراگماتیسمی عملا الهیات دانشگاهی است اما الهیات عملی حوزوی است، در نگاه الهیات عملی اساسا الهیات از آسمان به زمین توسعه پیدا می کند و در الهیات عمل گرا ضیق شده و از امر آسمانی به امر زمینی می رسد که به نظر من بین این دو تفاوت بنیادین هست که در کتابم تحت عنوان الهیات و تمدن اشاره کرده ام.
وی گفت: در نگرش الهیات عملی آنچه که مورد تاکید است قلمرو گسترده دین در زندگی و ظرفیت های متون دینی برای مواجهه با مسایل عملی و اجتماعی در متن جامعه است؛ الهیات عملگرا و آنچه که در ایران تحت عنوان الهیات کاربردی می شنویم به معنای کاربردی سازی آموزه های الهیاتی است.
حجت الاسلام بابایی تصریح کرد: از سوی دیگر الهیات تمدنی در پی آن است که پدیده های تمدنی را در سطح کلان توصیف و تفسیر کند و در گام بعد در وظیفه هنجاری بازتعریف ها و بازتفسیرهای الهیاتی کند و احیانا در حل مسایل بین تمدنی مداخله های الهیاتی می کند؛ در ادبیات تمدنی بزرگان و اندیشمندان مسلمان و حداقل در دوره معاصر می توان این ادبیات الهیاتی را در اندیشه مقام معظم رهبری، امام موسی صدر، آیت الله مصباح و ... مشاهده کرد.
نظر شما