خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: «راز قدرت حزبالله در پایداری است و ضربه زدن به رهبران آن باعث تضعیف اراده آنها برای تداوم راه نخواهد شد» این بخشی از سخنان سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در هفتم شهادت «فواد شکر» فرمانده ارشد حزب الله خطاب به مقامات صهیونیستی است که توانایی و قدرت حزب الله تکیه بر شخص خاصی نیست که بتوان با حذف کسی این جنبش را از بین برد.
«سید حسن نصرالله» چهرهای آشنا و شناخته شده برای جهانیان است که مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی با نام وی برای دیگران تداعی می شود. او در میان جامعه صهیونیست به «سید صادق» معروف است. علت این مسئله به صداقت نصرالله در سخنانش برمی گردد؛ به طوری که یهودیان صهیونیست معتقدند که او همیشه صادق و روشن حرف می زد، زیرا شخصیت و اعتقادش بر صداقت و درستی بود.
دوران رشد و علاقهمندی به امام موسی صدر
سید حسن نصرالله در آگوست ۱۹۶۰ در منطقه الکرنتینا در شرق بیروت چشم به جهان گشود. او فرزند ارشد در میان ۹ فرزند دیگر به شمار میآمد. پدرش مغازه کوچک سبزی فروشی داشت. خانواده وی در سال ۱۹۷۵ با آغاز جنگ داخلی لبنان به البازوریه بازگشتند.
سید حسن نصرالله هنگام جنگ داخلی لبنان ۱۵ ساله بود این نبردهای ویرانگر به مدت ۱۵ سال در این کشور کوچک در دریای مدیترانه ادامه داشت و در طول این جنگ شهروندان لبنانی بر اساس وابستگی فرقه ای خود مرزها را ترسیم کرده و با یکدیگر جنگیدند.
در آغاز جنگ، پدر حسن نصرالله تصمیم گرفت بیروت را ترک کند و به روستای اصلی خود در جنوب لبنان بازگردد. البازوریه که ساکنان آن مذهب شیعه دارند، مانند بسیاری از روستاهای شهر صور در استان جنوبی. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذراند.
بسیاری از شیعیان بر این باورند که در دوران استعمار قدرت های بزرگی مانند امپراتوری عثمانی و فرانسه در معرض تبعیض و نابرابری قرار گرفتند و این احساسات در دوران استقلال، زمانی که نخبگان مسیحی و سنی قدرت را به دست گرفتند، ادامه یافت. در آن دوره، شبه نظامیان مسیحی و سنی متهم به حمایت گرفتن از کشورهای خارجی برای دستیابی به موفقیت نظامی شدند.
در همین حال، جامعه اکثریت شیعه در جنوب لبنان و همچنین دره بقاع در شرق لبنان به همراه گروه کوچکی از مسیحیان مارونی و ارتدوکس در خط مقدم نبرد با اسرائیل به حساب می آمدند.
درچنین فضایی، «حسن نصرالله» نه تنها به هویت شیعی خود روی آورد، بلکه در سن پانزده سالگی به مهم ترین گروه سیاسی-نظامی شیعی لبنان در آن زمان یعنی جنبش امل پیوست که گروهی تأثیرگذار و فعال به شمار می آید که توسط امام موسی صدر تأسیس شد. او در این جنبش به عنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت.
سید حسن از نوجوانی علاقه شدید به امام موسی صدر داشت. برهمین اساس، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف اشرف در عراق رفت و بعد از دوسال اقامت و تحصیل در این شهر، به لبنان بازگشت و در مدرسه امام منتظر در بعلبک علوم حوزوی را فرا گرفت. نصرالله در همین زمان به فعالیت سازمانی در جنبش امل پرداخت و عضو دفتر سیاسی این جنبش شد. او در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت و با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنشها در لبنان، به درخواست شورای حزب الله به بیروت بازگشت.
مهاجرت حسن نصرالله به نجف در سن ۱۶ سالگی
عراق در آن زمان کشوری بی ثبات بود که از دو دهه متوالی انقلاب، کودتاهای خونین و ترورهای سیاسی رنج می برد. د این دوره، اگرچه حسن البکر هنوز به طور رسمی در قدرت بود، صدام حسین که در آن زمان معاون رئیس جمهور عراق بود، نفوذ قابل توجهی پیدا کرد.
تنها دو سال پس از حضور حسن نصرالله در نجف، رهبران حزب بعث، بهویژه صدام، به این نتیجه رسیدند که باید برای تضعیف شیعیان گامهای بیشتری برداشت. یکی از تصمیمات آنها اخراج همه طلاب شیعه لبنانی از حوزه های علمیه عراق بود.
اگرچه نصرالله تنها دو سال در نجف تحصیل کرد و سپس مجبور به ترک عراق شد، حضور او در نجف تأثیر عمیقی بر زندگی این جوان لبنانی گذاشت. به طوری که در نجف با روحانی دیگری به نام عباس الموسوی آشنا شد.
الموسوی از شاگردان موسی صدر در لبنان به شمار می رفت و در مدت اقامتش در نجف به شدت تحت تأثیر اندیشه های سیاسی آیت الله العظمی روح الله خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. الموسوی هشت سال از نصرالله بزرگتر بود و به سرعت به معلمی سختگیر و مربی تأثیرگذار در زندگی حسن نصرالله تبدیل شد.
این دو پس از بازگشت به لبنان به جنگ داخلی پیوستند. اما این بار نصرالله راهی زادگاه عباس الموسوی در شهر نبی شیت در بقاع شد.
انقلاب ایران و تاسیس حزب الله
یک سال پس از بازگشت حسن نصرالله به لبنان، انقلاب جمهوری اسلامی ایران رخ داد. آیت الله روح الله خمینی(ره) که مورد تحسین روحانیونی چون عباس موسوی و حسن نصرالله بود، به قدرت رسید و رهبر جمهوری اسلامی ایران شد.
این رویداد بزرگ به طور عمیق رابطه شیعیان لبنان و ایران را تغییر داد. علاوه بر این، زندگی سیاسی و مبارزات مسلحانه شیعیان لبنان به شدت تحت تأثیر حوادث ایران و ایدئولوژی اسلام سیاسی شیعی قرار گرفت.
برای حسن نصرالله، این دگرگونی عمیق عمدتاً نتیجه حکومت آیت الله العظمی روح الله خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود. نصرالله در سال ۱۹۸۱، در تهران با رهبر جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد. آیت الله خمینی(ره) او را به عنوان نماینده خود در لبنان برای رسیدگی به امور حساب رسی و جمع آوری وجوه اسلامی منصوب کرد.
پس از آن، نصرالله سفرهای متناوب به ایران را آغاز کرد و با بالاترین سطوح افراد تصمیم گیر و قدرت در داخل حکومت ایران ارتباط برقرار کرد.
دشمنی با اسرائیل و «مسئله فلسطین» به یکی از مهمترین اولویت های سیاست خارجی ایران پس از انقلاب تبدیل شد.
در این دوره، لبنان که قبلاً توسط جنگ داخلی و ناآرامی محاصره شده بود، به پایگاه اصلی مبارزان فلسطینی تبدیل شد.
با تشدید بی ثباتی در لبنان، اسرائیل در ژوئن ۱۹۸۲ به این کشور حمله کرد و به سرعت بخش های زیادی از آن را اشغال کرد. اسرائیل مدعی شد که این حمله پاسخی به حمله فلسطینی ها بوده است.
اندکی پس از حمله اسرائیل، فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که به دلیل حمله عراق به ایران، تجربه جنگ های متعارف را داشتند، تصمیم گرفتند یک گروه شبه نظامی در لبنان ایجاد کنند و جنبش حزب الله را در سال ۱۹۸۵ به طور رسمی تاسی کرد.
سید حسن نصرالله و عباس الموسوی به همراه برخی دیگر از اعضای جنبش امل به این گروه تازه تأسیس پیوستند. رهبری آن را شخصیت دیگری به نام صبحی الطفیلی بر عهده داشت. این گروه با عملیاتهای ضد صهیونیستی توانستند خود را در منطقه و جهان بشناسانند.
در مسیر رهبری
زمانی که نصرالله به حزب الله پیوست، تنها ۲۲ سال داشت و او را تازه کار می دانستند.
در اواسط دهه ۱۹۸۰، با تعمیق روابط نصرالله با ایران، وی تصمیم گرفت برای ادامه تحصیلات دینی خود به شهر قم نقل مکان کند. نصرالله در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم، در زبان فارسی مهارت یافت و با بسیاری از نخبگان سیاسی و نظامی ایران دوستی نزدیک برقرار کرد.
در سال۱۹۹۱ صبحی الطفیلی به برخی دلایل از سمت دبیرکلی حزب الله کنار رفت و عباس الموسوی به جای او منصوب شد. پس از برکناری طفیلی، حسن نصرالله پس از بازگشت به کشور، به طور عملی به عنوان مرد دوم جنبش حزب الله شناخته شد.
عباس الموسوی کمتر از یک سال پس از انتخابش به عنوان دبیرکل حزب الله توسط ماموران اسرائیلی ترور شد و به شهادت رسید.
آغاز رهبری نصرالله در حزب الله لبنان
در همان سال ۱۹۹۲ رهبری این گروه به حسن نصرالله رسید. در آن زمان او ۳۲ سال داشت.
یکی از ابتکارات مهم حسن نصرالله در آن زمان، نامزدی برخی از وابستگان و اعضای حزب الله در انتخابات لبنان بود.
یک سال از میانجیگری عربستان در جنگ داخلی لبنان و پایان آن در توافق طائف می گذشت که نصرالله تصمیم گرفت شاخه سیاسی حزب الله را در کنار شاخه نظامی به یک بازیگر جدی در کشور تبدیل کند.
در نتیجه این استراتژی، حزب الله توانست ۸ کرسی پارلمان لبنان را به دست آورد.
بر اساس توافق طائف که به جنگ داخلی لبنان پایان داد، حزب الله اجازه یافت تا سلاح های خود را حفظ کند. در آن زمان اسرائیل جنوب لبنان را اشغال کرده بود و حزب الله به عنوان سازمانی که علیه نیروهای اشغالگر می جنگید، مسلح باقی ماند.
همچنین نصرالله توانست با تشکیل شبکه ای پیچیده از مدارس، بیمارستان ها و موسسات خیریه، خدمات رفاهی و اجتماعی رفاهی را برای بسیاری از شیعیان لبنان ارائه دهد. این سیاست که تا امروز ادامه دارد، به یکی از جنبه های مهم جنبش سیاسی و اجتماعی شیعیان در لبنان تبدیل شده است.
خروج اسرائیل و محبوبیت نصرالله
در سال ۲۰۰۰، اسرائیل اعلام کرد که به طور کامل از لبنان خارج می شود و به اشغال مناطق جنوبی این کشور پایان می دهد. حزب الله این رویداد را به عنوان یک پیروزی بزرگ جشن گرفت و اعتبار این پیروزی به حسن نصرالله داده شد.
این اولین باری بود که اسرائیل به صورت یکجانبه و بدون توافق صلح از خاک یک کشور عربی خارج شد و بسیاری از شهروندان عرب منطقه این را یک دستاورد مهم می دانستند.
با این حال، از آن زمان تاکنون، موضوع تسلیحات به یکی از موضوعات مهم مرتبط با ثبات و امنیت این کشور تبدیل شده است. پس از عقب نشینی اسرائیل از لبنان، نیروهای سیاسی لبنانی و خارجی خواستار خلع سلاح حزب الله شدند، در حالی که حزب الله سلاح های خود را حفظ کرده بود.
نصرالله بعدها در جریان مذاکرات با اسرائیل به توافقی مبادله اسرا رسید که منجر به آزادی بیش از ۴۰۰ اسیر فلسطینی و لبنانی و شهروندان سایر کشورهای عربی شد.
در آن زمان نصرالله قدرتمندتر و تاثیرگذارتر از هر زمان دیگری به نظر می رسید و مخالفان وی در سیاست لبنان با چالش جدی مقابله با وی و جلوگیری از گسترش نفوذ و قدرتش مواجه بودند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی پس از ترور رفیق حریری، نخست وزیر وقت لبنان، تلاشهای بسیاری برای جلوگیری از افزایش نفوذ حزب الله انجام شد. اما در تابستان سال ۲۰۰۶، حزب الله در عملیاتی در مرز جنوبی لبنان یک سرباز صهیونیستی را کشت و دو سرباز را دستگیر کرد. نتیجه این جنگ افزایش محبوبیت نصرالله شد، به طوریکه تصویر او در کشورهای عربی به عنوان شخص مقاوم در قبال اسرائیل منتشر شد.
افزایش نفوذ حزب الله و شهادت نصرالله
با افزایش نفوذ حزبالله، نصرالله توانست بر بحران های تاریخی مانند بهار عربی، جنگ داخلی سوریه، بحران اقتصادی جاری در لبنان و کاهش نمایندگی این جنبش در پارلمان لبنان پس از آخرین انتخابات سال ۲۰۲۲ غلبه کند.
با آغاز جنگ اسرائیل علیه نوار غزه در اکتبر ۲۰۲۳، سید حسن نصرالله به همراه همرزمانش در کنار ملت فلسطین و در مقابل رژیم صهیونیستی قرار گرفت و با تمام توان خود با دشمن صهیونیستی و آزادی فلسطین جنگید تا اینکه در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ ( ششم مهر ۱۴۰۳) در سن ۶۳ سالگی در حمله رژیم صهیونیستی به مقر فرماندهی حزب الله در ضاحیه جنوبی در بیروت به همراه همرزمانش به درجه رفیع شهادت رسید.
نظر شما