ترکیب جذاب «صبر استراتژیک» و «قدرت اضافی» در مقابله با تل‌آویو

ایران با اتخاذ دکترین جدید ترکیبی از «صبر استراتژیک» و «نمایش قدرت اضافی» با هدف تأکید بر بازدارندگی، به تل آویو حمله کرد تا به واشنگتن و تل آویو نسبت به جنگ افروزی منطقه ای هشدار داد.

خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: یکی از اشتباهاتی که ممکن است از جانب طرفی که نمی‌خواهد وارد جنگ شود، صورت بگیرد این است که برای محدود کردن خسارت و بازدارندگی جنگ برای ورود به این معرکه تردید می‌کند و این زمانی رخ می‌دهد که طرف مقابل به شدت تکانشی برخورد می‌کند یعنی ناتوان در خویشتن داری است و رفتارهای ریسکی را ترجیح می‌دهد، اما در نهایت این تردید با نشان دادن قدرت کامل طرف خویشتن‌دار به دشمن خود پایان می‌یابد.

این وضعیت درباره رویارویی ایران و اسرائیل در جنگ هفتم اکتبر صدق می کند. زمان حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق در آوریل گذشته، حمله ایران نتوانست بازدارنده زیاده‌روی مقامات رژیم صهیونیستی باشد؛ به طوری‌که اسرائیل با برنامه افسارگسیخته به ترور «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران در پایان ژوئیه گذشته اقدام کرد؛ تردید ایران برای پاسخ به اسرائیل در آن باعث شد تا مقامات صهیونیستی سیاست ترور فرماندهان حزب الله از جمله ترور «فؤاد شکر» یکی از رهبران ارشد حزب الله را کلید بزند و تا ترور «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله در هفته گذشته نیز پیش برود و دامنه درگیری با لبنان گسترده تر شود.

اسرائیل تلاش کرد تا در هفته‌های اخیر سرعت خود در جنگ را افزایش دهد و هزینه‌های سنگینی در این جنگ بر حزب الله وارد کند. این مسئله باعث شد تا ایران برای مهار افسارگسیختگی رژیم صهیونیستی در منطقه، راهبرد حمله را بار دیگر تجربه کند، اگرچه ایران برای جلوگیری از جنگ منطقه‌ای بیشتر به دنبال بازدارندگی بود، اما عدم واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه و حتی فرماندهان حزب الله و حماس، نه تنها اسرائیل را از ادامه تشدید جنگ منصرف نکرد؛ بلکه آن جری‌تر کرد.

برهمین اساس، تهران با حمله مستقیم موشکی به اسرائیل در روز سه‌شنبه، از استراتژی اصلی خود یعنی بازدارندگی از جنگ منطقه ای کنار کشید. این واقعیت که اولین حمله موشکی در آوریل گذشته بازدارندگی کافی را علیه اسرائیل نشان نداد، حمله جدید ایران از نظر شکل و محتوا با حمله قبلی تفاوت دارد.

 ایران در نظر داشت که دامنه حمله از حمله موشکی آوریل گسترده‌تر باشد و برخلاف حمله اول، خسارات آشکاری ایجاد کند. در اصل، حمله جدید مصادف با تشدید جنگ دراولویت قرا ردارد که برای هشدار به اسرائیل طراحی شده است.

 ایران تلاش کرد در این مدت به دنبال بازدارندگی جنگ منطقه‌ای باشد و این قابل درک است؛ زیرا این جنگ هزینه های هنگفتی برای منطقه به همراه خواهد داشت.

 اما گسترش دایره جنگ به لبنان و اتخاذ سیاست ترور علیه حزب الله باعث ‌شد که ایران به طور مستقیم دخالت کند، این درحالی است که  حزب الله تنها متحد لبنانی تهران یا عامل منطقه ای قوی ایران نیست، بلکه بخشی از دکترین دفاعی ایران است. به گونه‌ای که تهدید وجودی برای حزب الله منجر به تضعیف این دکترین می شود که به گفته برخی ناظران بین المللی به موجب جغرافیا نماینده خط دفاعی ایران در جبهه با اسرائیل است.

علاوه بر این، هرگونه موفقیت اسرائیل در تضعیف قدرت حزب‌الله، تل‌آویو را در تشدید عملیات نظامی علیه سوریه و محور مقاومت جسورتر می کند و به این ترتیب منطقه را با چالش بزرگ و نگران کننده مواجه می کند.

 ایران دکترین «صبر استراتژیک» را از آغاز هفتم اکتبر از این منظر دنبال کرد تا سیاستی عجولانه در مقابل دشمن صهیونیستی اتخاذ نکند تا غرب که متحد رژیم صهیونیستی است، واکنشی علیه ایران و محور مقاومت اتخاذ کند؛ همین امر باعث شد تا مظلومیت فلسطینیان به ویژه مردم غزه به گوش جهانیان برسد و مظلوم نمایی صهیونیستها کمرنگ شود و درسراسر جهان در حمایت از فلسطین به خیابان‌ها بیایند.

دکترین دیگری که ایران اتخاذ کرد، دکترین «عقب نشینی تاکتیکی» بود که «آیت الله خامنه ای» رهبر معظم انقلاب، پس از ترور هنیه در تهران اعلام کرد. ایران با این عقب نشینی تاکتیکی درصدد خرید زمان مناسب و راهکار مناسب برای حمله بود تا بتواند دستاورد بزرگی از این حمله موشکی به دست آورد.

برهمین اساس، امروز، ایران به سمت اتخاذ دکترین جدیدی حرکت می کند که ترکیبی از «صبر استراتژیک» و «نمایش قدرت اضافی» با هدف تأکید بر بازدارندگی است که از جنگ منطقه ای به موازات افزایش خطرات آن برای هشدار به تل آویو و واشنگتن جلوگیری می کند.

 تهران با اتخاذ دکترین ترکیبی جدید خود تلاش کرد تا به تل آویو و واشنگتن نسبت به جنگ افروزی در منطقه هشدار دهد. اگرچه واشنگتن ادعا می‌کند در مدت جنگ اسرائیل علیه غزه برای صلح بین دو طرف به عنوان میانجی در کشورهای قطر و قاهره تلاش کرده است؛ اما به نظر می‌رسد که یک پای نرسیدن به توافق آتش بس واشنگتن باشد؛ چرا که با وجود تمام جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان کوچک‌ترین اقدامی برای مهار این رژیم افسار گسیخته انجام نداد و در کنار متحدان غربی‌اش تنها نظاره گر نسل کشی فلسطینی‌ها و ویران کردن لبنان و کشتار بود.

سکوت غرب و انفعال برخی کشورهای عربی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو را برای تشدید جنگ در منطقه جسورتر کرده است. زیرا می داند نه تنها دولتمردان عربی و غربی، بلکه محافل و سازمان‌های بین المللی نیز نمی توانند جلودار این رژیم باشند.

برهمین اساس، پیام حمله روز سه شنبه ایران به اسرائیل و متحدان غربی‌اش واضح و روشن است و آن اینکه رژیم صهیونیستی باید سیاست جنگ افروزی در منطقه را تغییر دهد و از جنگ طلبی دست بکشد؛ به همین دلیل درصورت ادامه جنگ اسرائیل و حمایت غرب، باید منتظر تغییر موضع ایران بود؛ باوجود اینکه به قانون بازدارندگی جنگ در منطقه اعتقاد دارد، اما ممکن است مجبور شود قدرت عظیم جنگی خود را نمایان کند.

کد خبر 1784082

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha