زهرا تلخابی دختری روشن دل از اهالی فرمهین استان مرکزی است که علاوه روشن دل بودن معلولیت های ذهنی، جسمی و حرکتی نیز دارد اما با این وجود توانسته با حفظ قرآن کریم تمام کمبودهای ظاهری را جبران و معجزه ای از معجزات پروردگار تعالی را به نمایش بگذارد.
هر بار که در برنامه ای به ویژه برنامه های فرهنگی و قرآنی برای پوشش خبری حاضر می شدم زهرا را می دیدم که همواره موفق به کسب رتبه برتر در رشته حفظ قرآن کریم بود، ولی هیچ گاه فرصت صحبت و مصاحبه با او و خانواده اش نمیشد تا یک روز که به بهانه حضور ایشان در مسابقات قرآن اوقاف در برنامه حضور یافتم و بالاخره با این فرشته آسمانی و مادر مهربان و فداکار ایشان هم صحبت شدم.
زهرا دختری مهربان و باهوش است و تا با او سلام و احوال پرسی کردم و خود را معرفی کردم با مهربانی با من سخن گفت و همواره لبخند شادی بر روی لب های زیبای این فرشته جاری بود.
وجود زهرا برای ما نعمت است و خوشحالم که همه زهرا را می شناسند
با مادر زهرا مشغول به صحبت شدم، بانوی صبور، خوش قلب و مهربان که با روی خوش به گفتگو با من پرداخت و از ابتدای به دنیا آمدن زهرا و شرایط خاص این کودک و شرایط سختی که بر این خانواده گذشته است سخن گفت.
صغری تلخابی، مادر زهرا با تاکید بر اینکه وجود فرزند معلول برای والدینی که در انتظار به دنیا آمدن فرزندی سالم هستند و تمام آزمایش های دوران بارداری به سلامت فرزند تاکید داشتند، بسیار سخت و عذاب آور است و قبول آن نیز بسیار دشوار.
وی با بیان اینکه تمام ۹ ماه بارداری را با امید به دنیا آمدن دختری شاد و سلامت سپری کرده و هر لحظه به بعد از به دنیا آمدن و برنامه هایی که برای آینده دخترم داشتم فکر می کردم اما با دختری ناتوان و با مشکلات بسیار روبرو شده یک لحظه به رها کردن زهرا جلوی بیمارستان فکر کردم اما با نصیحت های همسرم و احساس مادری که داشتم شکر خدا کرده و تسلیم خاص پروردگار شدم و شرایط را پذیرفته و سعی کردم برای همین نعمت الهی که خداوند به ما عنایت کرده وقت بگذارم.
دوران سختی بود چرا که با مشکلات و نیازهای کودکان همچون زهرا آشنا نبودیم و گاهی از وجود زهرا و ناآرامی های او در مراکز درمانی و ... و نگاه های سنگین مردم و اطرافیان خجالت می کشیدم و حتی گاهی او را زیر چادر پنهان می کردم اما بحمدالله و به لطف خدا امروز با افتخار زهرا را با خود به همه جا می برم و همه او را دوست دارند به طوری که نه تنها در بسیاری از برنامه ها و محافل قرآنی دعوت می شود بلکه زهرا مهمان ویژه برنامه محفل نیز شد.
چشمان زهرا در ابتدا بسته بود و علاوه بر آن دخترم نرمی استخوان بسیار شدید داشت و برای رفع این مشکل باید او را زیر دستگاه میگذاشتیم علاوه بر آن حس لامسه نداشت و مشکلات متعدد که سبب بیقرار او بود، در این زمان بود که برای آرامشش به ذهنم رسید که از دعای توسل و زیارت عاشورا را استفاده کنم و به لطف خدا این دعاها آرامش بخش و کارساز بود.
همواره زیارت عاشورا و ادعیه دیگر را برای او پخش می کردم و در سن ۵ سالگی متوجه شدیم زهرا در حال زمزمه چیزی است که متوجه شدیم زیارت عاشورا را هنگامی که در حال پخش است می خواند.
کشف استعداد زهرا در حفظ زیارت عاشورا آغاز آموزش حفظ قرآن کریم شد
بعد از اینکه متوجه این استعداد زهرا شدیم از همان سن به پیشنهاد پدرش حفظ سورههای کوچک قرآن را آغاز کردیم که بحمدالله بسیار موفقیت آمیز بود.
زهرا را در سن ۷ سالگی به مدرسه کودکان استثنایی بردیم، هر روز با سختی زهرا را به مدرسه می بردیم اما با وجود اینکه زهرا همه چیز را یاد می گرفت ولی به دلیل نداشتن حس لامسه و اینکه نمی توانست کلمات خط بریل را لمس کند مدیریت مدرسه وقت به ما گفتند که کارمان بی فایده است و دیگر از تحصیل منصرف شدیم.
حفظ قرآن زهرا سبب تقویت هر چه بیشتر ایمان و باورهای دینی در پدر زهرا شد
وی با بیان اینکه محمود تلخابی، پدر زهرا کارگر شرکت نساجی فراهان است، اضافه کرد: پدر زهرا معتقد به دین اسلام قرآن و نماز بود و این اعمال دینی را به صورت معمول انجام می داد اما بعد از اینکه متوجه استعداد زهرا شد با وجود سختی کار هر روز بیش از چهار ساعت برای آموزش او وقت گذاشت و امروز با ایمان بسیار قوی به پروردگار بی همتا وجود زهرا را نعمتی از نعمتهای الهی میداند؛ چراکه باعث شده او انس بیشتری با کلام وحی داشته باشد و به خداوند متعال نزدیکتر شود.
پدر زهرا وجود این فرشته را در خانه خود نعمتی از طرف خداوند متعال می داند و بر این اعتقاد است که خداوند هریک از بندگان خود را به گونهای آزمایش می کند و این نیز آزمایش خانواده ما است.
خانم تلخابی با اشاره به زحمات پدر زهرا برای حفظ قرآن کریم، بیان کرد: من و همسرم در کنار هم برای تربیت زهرا قدم برمیداریم و قصد داریم تا مسیر را برای همیشه با آرامش طی کنیم.
ما برای کمک به زهرا تلاش های بسیاری کردم کاردرمانی، گفتار درمانی و غیره تا اینکه دخترم از ۵ سالگی نشستن و از ۸ سالگی ایستادن را آموخت و در ۱۰ سالگی شروع به راه رفتن کرد.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
از سن ۶ سالگی که متوجه تکرار ادعیهها از طرف زهرا شدیم پدرش شروع به کارکردن با زهرا برای حفظ سورههای کوتاه قرآن روی آورد و آیات را چندین بار تکرار میکردم و زهرا هم حفظ میکرد.
همچنین زهرا تعداد زیادی قصه کودکانه را حفظ کرده و از او برای قصهگویی در رادیوی استانی استفاده شده است.
بعد از اینکه زهرا ۱۵ جزء حفظ کرد و در اولین مسابقات حفظ قرآن شرکت کرد، مربیان و استاید قرآن به ما گفتند که نقطه ضعف زهرا در بخش تجوید است و با همکاری استاد تشیعیفرد پدر زهرا همه چیز را از اول شروع کرد.
من عاشق حفظ قرآن هستم و آرزویم حافظ قرآن شدن بود
زهرا دختری ۲۰ ساله است که امروز حافظ کل قرآن است او روشن دل است و به ظاهر دنیا را تیره می بیند ولی دلی روشن به وسعت دریا دارد بسیار خوش سخن و خندان و شیرین است و با سخنان خود همه را از وجود دنیای بزرگ که خالقی مهربان دارد متوجه می سازد.
زهرا می گوید من عاشق قرآن و حفظ کلام وحی هستم و وقتی قرآن میخوانم بسیار شاد و آرام می شوم.
زهرا نه تنها خود حافظ قرآن است بلکه خواهر خود را نیز به حفظ قرآن تشویق می کند و معلمی مهربان برای خواهرش است.
فرشته زیبای زمینی ما قدردان زحمات پدر و مادرش است و می گوید اگر تلاش ها پدر و زحمات مادرم نبود نمیتوانستم موفق شوم.
نظر شما