به گزارش خبرنگار گروه زنان و خانواده خبرگزاری شبستان: نشست علمی «گونهشناسی مدلهای صورتبندی مسائل حوزه زنان در ایران» با همکاری کارگروه خانواده و زنان مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، عصر چهارشنبه، ۲۵ مهرماه در پژوهشکده زن و خانواده واقع در شهر مقدس قم به دو صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
در ادامه گزارش (برخط) خبرنگار شبستان از بخشهایی از مباحث ارایه شده در این نشست با ارایه حجتالاسلام «محمدرضا زیبایینژاد»، رئیس پژوهشکده زن و خانواده را میخوانید:
حجتالاسلام زیبایینژاد در ابتدای سخنان خود به طرح مقدمهای برای فهم هرچه بیشتر بحث پرداخت و گفت: در آغاز این ارایه بین سه واژه عقل، تعقل، عقلانیت تفکیک قایل می شوم؛ در رویکرد الهیاتی «عقل» هبه الهی به انسان است، هبهای که خداوند به انسان عطا کرده و او به وسیله همین عقل و اراده از موجودات دیگر متمایز می شود، به بیان دیگر عقل استعداد و قوهای است که خداوند به بشر به اشکال مختلفی عطا میکند تا انسان بتواند با آن ادراک کلیات و جزئیات را داشته باشد.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده افزود: در ادبیات کلامی عقل مُدرِک همه چیز است؛ از ویژگیهای عقل اینکه خطاناپذیراست ولو اینکه حتی این عقل در اندازه اندک و یا زیاد باشد اما در هر صورت روشناییبخش است و هرگز ما را به گمراهی نمیکشاند.
تعقل فعلی ارادی
وی ادامه داد: عقل علاوه بر اینکه ادراک مفاهیم میکند منجر به تشخیص خطا از صواب میشود که همه این موارد یعنی تشخیص اینکه از وضعیت موجود چگونه به وضعیت مطلوب برسیم؛ اما تعقل فرآیند به کارگیری عقل به وسیله اراده است؛ تعقل، فعلِ ارادی است که اگر درست انجام شود عقل را در موقعیت حاکم می نشاند، اگر عقل حاکمیت مطلق در فرآیند بهکارگیری داشته باشد و شهوت و غضبو احساسات را تحت سیطره قرار داده و آنها را به نفع خودش به کار بگیرد در این صورت این چنین تعقلی خالص است.
وی گفت: خداوندی که عقل را آفریده، جهل را هم آفریده است، البته اینجا جهل یک مخلوقِ وجودی مثل عقل است؛ منشا جهل، بد است و بر حسب روایات جهل هم جنود دارد، از سوی دیگر چیزی که جهل به انسان میدهد کشف واقعی نیست، به بیان دیگر جهل بر خلاف عقل علم نمیدهد، جهل اگر پایش وسط بیاید شبهه علم میدهد یعنی گمان میکنید که علم است اما در واقع شما را از واقعیت دور میکند، به این معنا که گاهی تعقل ما التقاطی است و از عناصر عقل و جهل استفاده میکنیم حال اگر در این فرآیند جهل و شهوت و غضب حاکم شد عقل دیگر کارکرد خود را نمیتواند انجام دهد چراکه صورت در چنین شرایطی تعقل است اما در واقع تعقل نیست و محصولی که از این تعقل به دست میآید فرآوردههای عقل است، فرآورده عقل یعنی دانش و فهم جدید.
حجتالاسلام زیبایینژاد تصریح کرد: از سوی دیگر عقلانیت محصول اراده است و با به کارگیری یافتههای عقلی و جهلی محقق میشود؛ کاری که اراده انجام میدهد چنین ماهیتی دارد؛ اساسا وقتی به وسیله عناصر عقلی و جهلی به مفاهیم ساختار داده و چارچوب معنایی درست کنیم عقلانیت میشود، حال اگر این عقلانیت با استمداد کامل از عقل خالص انجام شود کامل بوده و عقلانیتِ عقل بنیاد است، در این بین هرچه عناصر جَهلانی در آن وجود داشته باشد اینجا در واقع جهلانیت بیشتر میشود اما عقلانیت خالص یعنی عقل در آن همهکاره است.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده، با بیان اینکه عقلانیت کمک میکند که یک یافته جدید را پیدا کنید، افزود: عقلانیتها چارچوبهای فهم، تفسیر و تبیین را برای ما درست میکنند و یک مفهوم محوری دارند که چیزی شبیه بحثهای گفتمانی هستند؛ البته باید توجه داشته باشیم که یک عقلانیت خالص بیشتر نیست و آن هم عقلانیت توحیدی برای معصوم است، معصوم است که می تواند عقل خود را حاکم کند و در زمان و قبیله زندگی میکند اما ظرفیتهای قبیلهای را هم به کار میگیرد، شهوت و غضب دارد اما این دو هرگز بر عقل او غلبه پیدا نمی کند.
تمدنها با عقلانیت شکل میگیرند
حجت الاسلام زیبایینژاد ادامه داد: بحث عقلانیت یک مفهوم محوری به نام عقلانیت توحیدی آن هم توحید ربوبی دارد. تمدنها بر اساس عقلانیت شکل میگیرند، وقتی میگوییم تمدن اسلامی چند معنا دارد، یک بار میگوییم تمدنی که توسط مسلمانان ساخته شد که در این صورت تمدن عباسیان هم در این گستره جای میگیرد، اما تمدن اسلامی در صورتی که فرهنگ و عقلانیتی خالص باشد تنها در زمان امام عصر (عج) است که محقق میشود، اصلا نزاع اصلی که پیامبران در طول تاریخ داشتند ناظر بر همین مساله بوده است، سنت الهی این است که درگیری تاریخی جریان نبوت و باطل وجود داشته باشد لااقل تا زمان ظهور امام زمان و هیچ کدام از این دو دسته تا آن زمان نابود نمی شوند.
وی در بخش دیگری از مباحث خود اظهار کرد: امروز جریانی که مقابل انبیا ایستاده جریان عقلانیتِ فردگرایانه است؛ این عقلانیت در مقابل عقلانیت توحیدی قرار گرفته و جهلبنیاد است و اتفاقا علم و نظام فکری هم دارد اما عِلماش شبه علم است و التقاط حق و باطل در آن وجود داشته و ما را به ناکجاآباد می برد، بیشترین تجلی عقلانیتِ جَهلانی امروزه در عقلانیت فردگرایانه است به این معنا که غیر از فرد چیز دیگری به نام جامعه وجود ندارد و این به معنای آن است که همه چیز باید به شادکامی فرد ختم شود.
این پژوهشگر با بیان اینکه عقلانیت برای رسیدن به تمدن باید فرهنگ بسازد، افزود: مفهومِ محوریِ موجود در عقلانیت چند کار را انجام میدهد، نخست اینکه شبکه معنایی متناسب با خود را پیرامون خویش جمع میکند؛ یعنی عقلانیتی که حول محور توحیدیِ ربوبی شکل گرفته ارزشهای متناسب با خود را تولید میکند؛ مثلا ایتالیا جامعه نسبتا مذهبی در اروپا است و حلال زادگی در این کشور ارزش است، در مقابل دانمارک چندان مذهبی نیست و جزو فردگراترین کشورهای دنیا محسوب میشود، اما مشکلی که ایتالیا دارد و دانمارک این مشکل را حل کرده، این است که نرخ زاد و ولد ایتالیا به رشد منفی جمعیت رسیده است چون حلالزادگی را ارزش میداند اما دانمارک رشد جمعیت را بالا برده است چراکه برایش حلالزادگی ارزش نیست و میگوید فقط فرزند بیاورید، این یعنی حلالزادگی در ایتالیا مشکل درست کرده و حرامزادگی که در ایتالیا مساله است در دانمارک راه حل است!
خروجی عقلانیت فردگرایانه
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در ادامه با تاکید بر اینکه ذیل این عقلانیتها است که مسالهها و نامسالهها شکل میگیرد، خاطرنشان کرد: خیلی مسایل ذیل عقلانیت توحیدی تمرکز پیدا نکرده که بعد مساله شود بلکه نامساله است، وقتی ما ذیل عقلانیتها زندگی میکنیم، وقتی به عینیتهای اجتماعی نگاه میکنیم فهممان از مسایل متفاوت میشود؛ از سوی دیگر کسی که ذیل عقلانیت توحیدی کار میکند با کسی که ذیل عقلانیت فردگرایانه کار میکند، نگاه متفاوتی دارد.
حجت الاسلام زیبایینژاد گفت: در حوزه مسایل زنان میبینیم که همین عقلانیتها به شکل ناخودآگاه و خودآگاه در فهم ما از اولویتها اثرگذارند و تعیین میکنند که کدامیک از این موارد مساله هستند یا نیستند؛ اینکه در روایت آمده است: «حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا...» (خود به حساب نفستان برسید و پیش از آن که سنجیده شوید...) ناظر بر همین مساله است، در حسابرسی اصل بر عدم اعتماد نیست؛ فایده این سنجش آن است که ناخودآگاه به خودآگاه تبدیل میشود ضمن اینکه در محاسبه دو کار انجام میشود؛ نخست اینکه متوجه نگرش خود می شویم و بعد اینکه مشخص میشود که آیا آنچه که برایم مساله بود (واقعا) مساله بود یا خیر.
چهار الگوی تحلیلی مسایل زنان
وی تصریح کرد: با توجه به مقدمهای که اشاره کردم وارد بحث میشوم، در کشور خودمان از دهه هفتاد به این سو حداقل چهار الگوی تحلیلی در مورد مسایل زنان داریم که به برخی از آنها اشاره میکنم؛ نخستین الگو کسانی هستند که در این بحث ذیل عنوان برابری جنسیتی صورتبندیشان میکنیم، این افراد معتقدند باید برابری جنسیتی بین زن و مرد هم در خانه و هم در اجتماع وجود داشته باشد و تمایزات جنسیتی در نظام نقشها و نظامات حقوقی کنار گذاشته شود، موضوع اصلی این رویکرد بحث تبعیض است که از نظر آنها باید از بین برود بنابراین مساله قدرت زنانه بوده و سایر مسایل برایشان از اولویت خارج است، برای مثال اکنون برای برخی از گروهها تغییر جنسیت و همجنسگرایی معضل شده اما برای این گروه خیلی مساله نیست بلکه قدرت زنان برایشان مطرح است.
این پژوهشگر ادامه داد: در ادامه بحث رویکردهای دیگری را که وجود دارند ذیل گفتمان انقلاب اسلامی جای میدهم؛ اولا انقلابیون استکبارستیز هستند و دوما دیدگاههای رهبری را فصلالخطاب میدانند لااقل در کنش اجتماعی و نَه در دیدگاههای علمی؛ آنها در کنش اجتماعی خود را مقید به چارچوبهایی که رهبری تعیین کردند میدانند، این انقلابیون با وجودی که همه انقلابی هستند و تمایزگذاری با غرب داشته و بیان رهبری را فصلالخطاب میدانند اما اختلافاتی در درون خودشان دارند که من اسم آن را خردهگفتمان می گذارم که از جمله آنها میتوان به خردهگفتمان توسعهگرا اشاره کرد که در یک مقطع زمانی شعار برابری جنسیتی هم میداد اما از وقتی که رهبری منتقد برابری جنسیتی شدند آنها نیز تمایز زن مسلمان با زن غربی را بیشتر در امر جنسی میدانند، گرچه معتقد به برابری جنسیتی نیستند اما رویکردشان به سمت برابری جنسیتی است و شعار قدرت زنانه سر داده و تمایزات بین زن و مرد را حداقلی می دانند چراکه قدرت یافتن زن در خانه و اجتماع برای آنها مساله مهمی است.
حجت الاسلام زیبایینژاد ادامه داد: آنها سعی میکنند قوانین را بازی دهند یا به فقه به گونهای مواجهه کنند که به سمت و سوی اقتدار زنانه میل داشته باشد برای مثال میگویند: مهریه را کم بگیرید اما به جایش وکالت طلاق از همسرتان بگیرید، آنها یک چنین مساله ای را به عنوان موازنه قدرت بین زن و مرد میدانند؛ روی بحث کودکهمسری دست میگذارند و آن را مساله میدانند، آنها فردگرا نیستند اما متاثر از نظام اولویتگذاری بینالمللی هستند؛ مساله آنها مناصب سیاسی زنان است وقتی که انتخابات ریاست جمهوری میشود به طور نمادین هم که شده جلو میآیند.
تعبیرسازی غیرواقعی
رئیس پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: از سوی دیگر آنها استعاره سقف شیشهای را به کار میبرند، این استعاره به معنای محدودیتهای نامرئی بر سر راه اقتدار زنان است، لذا مساله مهم آنها اصلاح حقوق زنان در خانه و اجتماع است، مثلا اصلاح حقوق زنان در خانه و اجتماع یا مساله خروج زنان از کشور که بسیار بر آن تاکید دارند؛ در واقع گویی آنچه را که در ادبیات توسعه غربی وجود دارد، میگیرند و برخی حساسیتها را با مدادپاککن حذف کرده و بقیه موارد میشود دستور کار آنها؛ از سوی دیگر تفسیرشان از الگوی سوم زن، جمع جبری بین خانه و اجتماع و به نفع حضور اجتماعی زن است، این دسته به وفور درگیر جزئیات می شوند.
استمداد از فقه برای اصلاح جایگاه زنان
وی در ادامه گفت: از رویکرد دیگر تحت عنوان رویکرد اصول گرا و اجتهادگرا نام می بریم که درگیری خودش را با غرب عمیقتر از گروه اول تعریف کرده و میگوید: زن مسلمان زنی است که علاوه بر اینکه نباید لعبه باشد نباید اسیر ادبیات فمینیستی شود، آنها سعی میکنند در دامن ادبیات توسعه نیفتند و اصلا تمایزگذاری با کفار برای آنها مساله مهمی است؛ یکی از نقاط تمایز این گروه دوم آن است که دلبستگی به فقه دارند؛ همچنین به خانواده دلبستگی داشته و خانواده برایشان نسبت به امر اجتماعی اولویت دارد؛ آنها به خانه به اضافه اجتماع اهمیت میدهند اما خانه برایشان پررنگتر بوده و معقتدند که میشود با ادبیات فقهی موجود وضعیت زنان در جامعه را سامان داد لذا مساله مهم آنها طرح جوانی جمعیت و معضلات جمعیتی میشود؛ از نظر آنها مخاطراتی برای اجتماع و خانواده وجود دارد، مساله حجاب برایشان بسیار اهمیت دارد و حتی بیشتر از گروه اول به این مساله اهمیت می دهند، هر دو گروه هم که اشاره داشتم به بیمه زنان خانهدار اهمیت می دهند؛ ضمن اینکه از این نظر نیز با یکدیگر مشابهت دارند بدشان نمیآید از تبصره های فقهی استفاده کنند.
حجتالاسلام زیبایینژاد تصریح کرد: خرده گفتمان سوم که بر حَسَب تعداد کمتر هستند و کنشگران معدودتری دارند، ادبیات نظری نداشته و بیشتر در کنش سیاسی و اجتماعی خود را معرفی کرده و نشان دادند، ویژگی مشترک هر دو گروه آن است که هر دو به مناصب سیاسی زنان حساس هستند به این معنا که ما باید برویم و نهادهای حاکمیتی را پر کنیم؛ مساله دیگر فهم این گروه از الگوی سوم زن است، الگوی سومی که آنها تصویر می کنند به این معناست که زن فهم اجتماعی دارد و این ویژگی را ذیل عقلانیت توحیدی دارا شده و کنش خود را ذیل ولایت الهیه تعریف می کند.
وی گفت: در این میان بحث ما این است که اگر بتوانیم مسایلی را که مطرح هستند ذیل نزاع عقلانیتها مطرح کنیم دریچه ای دیگر برایمان باز می شود.
نظر شما