آیت الله «عسکر دیرباز»، نماینده مردم استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری در گفت وگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان در رابطه با الزامات تحول در حوزه های علمیه با اشاره به سبقه و سابقه این موضوع و همچنین تاکید مقام معظم رهبری بر این مسئله از سال ها قبل اظهارداشت: مقام معظم رهبری قریب به سه دهه گذشته درباره ضرورت تحول در حوزه های علمیه رهنمودهایی را فرمودند که همان زمان بزرگان حوزه پیرو فرمایشات ایشان اقداماتی انجام و برنامه ریزی هایی را سامان دادند و مقداری هم پیش رفت. (البته در سابقه موضوع این مطلب را نیز عرض کنم که همان اوایل انقلاب (یکی دو سال بعد از پیروزی انقلاب) تحول در کتب حوزه به عنوان یک رویکرد و مصداقی از تحول، در حوزه مطرح شد و محل بحث بسیاری قرار گرفت. تغییرات جزئی هم پیدا کرد اما در کلان همان کتب درسی که در نیم قرن اخیر در حوزه های نجف و ایران و... جا افتاده بود دوباره تداوم یافت.
وی تصریح کرد: پس از فرمایشات اولیه مقام معظم رهبری، عمده تحولات معطوف بر این شد که ما بتوانیم با توجه به پیشرفت هایی که در زمینه متون و منابع دینی و روش های ترویج دین وجود دارد و با توجه به پیشرفت های علمی و مباحثی که در حوزه های مشترک علم و دین مطرح شده همچنین با عنایت به آنچه که در دنیای مسیحیت یا سایر ادیان وجود دارد، نگاهی هم به آنها داشته و جنبه های مثبت آنها با بومی سازی و اسلامی سازی مورد استفاده قرار گیرد.
مدیریت متمرکز کارایی حوزه را قابل ارزیابی می کند
این استاد حوزه و دانشگاه اجرایی کردن فرمایشات اخیر رهبر انقلاب را نیازمند نگاهی وسیع تر از گذشته و معطوف به اوضاع و احوال زمانه دانست و گفت: بخصوص که دیدارکنندگان با ایشان از بانوان حوزوی و جامعه الزهرا (سلام الله علیها) بودند که قبل از انقلاب موسسه کوچکی بود و تحت عنوان مکتب توحید فعالیت می کرد و به برکت انقلاب اسلامی توسعه یافت علاوه بر آن حوزه های علمیه خواهران نیز تبدیل به یک موضوع در سطح ملی و کشوری شد.
رییس سابق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه تحول، تغییر و پیشرفت در حوزه را با تغییرات جزئی متفاوت دانست و افزود: تحول زمانی به کار می رود که تغییرات کلانی به لحاظ کمی و کیفی صورت می گیرد وگرنه تغییرات جزئی که همیشه و همواره در جریان است.
آیت الله دیرباز خاطرنشان کرد:حوزه های علمیه در ایران ساختار متمرکزی دارد این مسئله در عین این که جنبه های مثبتی دارد در مواردی هم می تواند مورد بازبینی قرار گیرد. از جمله جنبه های مثبت ماجرا آن است هم به لحاظ اساتید، هم برنامه های آموزشی، هم پذیرش طلاب برای ورود به حوزه و مراحل آموزشی و ... از معیارها و شاخص های یکسان و مدیریت شده ای استفاده می شود. در نتیجه یک نوع همسان سازی در برنامه های آموزشی، اساتید و در مراحل آموزشی وجود دارد که می تواند فارغ التحصیلان را از توانمندی های مشابه برخوردار سازد.
وی ادامه داد: در نقطه مقابل اگر هر استانی به لحاظ استاد، کتب درسی، اهداف، واحدهای درسی و ...برای خود برنامه آموزشی جداگانه داشته باشد، یک آشفتگی ایجاد می شود و فارغ التحصیلان توانمندی های نامتوازن خواهند داشت. در نتیجه میزان کارآیی آنها برای جامعه قابل ارزیابی نیست.
یکی از شاخص های تحول در حوزه «تعادل در عرضه و تقاضا» است
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به یکی دیگر از ابعاد مثبت ساختار متمرکز حوزه تصریح کرد: اگر آموزش هایی که امروز در حوزه وجود دارد (هم آموزش هم بحث تهذیب و اخلاق - یعنی هم تعلیم و هم تربیت) را یک سو قرار دهیم و نیازهای داخلی و بین المللی را دریک سوی دیگر - همان موضوع عرضه و تقاضا - در یک سو با این سوال مواجه هستیم که چه تقاضایی از حوزه در رابطه با «کارآمدی دین»، «اثرگذاری دین» و «نقش آفرینی دین در جوامع» مورد انتظار است و در طرف دیگر با عرضه ای که حوزه های علمیه دارند و تحت عنوان استاد و عالم دینی و طلبه و ... به جامعه تحویل می دهند. برای ارزیابی تعادل بین عرضه و تقاضا و دانستن این که آیا این تعادل وجود دارد یا نه؟ بحث تمرکزگرایی می تواند یاریگر ما باشد.
نماینده مردم استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: برای این که در درجه اول تنوع تقاضا (هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی) و تنوع عرضه (کمی و کیفی) ارزیابی و حفظ شود، مدیریت واحد به ما کمک می کند. به عبارت دیگر مدیریت واحد است که می تواند این تعادل عرضه و تقاضا را در میان مدت و بلند مدت مورد سنجش قرار داده و از آن غفلت نکند.
آیت الله دیرباز یکی از شاخص های تحول در حوزه را ناظر بر همین مسئله برشمرد و گفت: یکی از شاخص های تحول این است که تعادل عرضه و تقاضا، هم به لحاظ منطقه ای و هم بین المللی یعنی هم در جهان اهل سنت و هم میان پیروان اهل بیت(ع) همواره حفظ شود بخصوص برای بلند مدت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: وقتی می گوییم تحول یعنی اگر جوامع آینده ای دارند (که دارند) حوزه های علمیه نه تنها پشت سر تحولات جوامع حرکت نکنند بلکه این تحول را مدیریت کنند. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «العَالِمُ بِزَمَانِهِ لا تهجمُ علیه اللوابس؛ کسی که عالم به زمانه خود باشد مورد هجوم اشتباهات و شبهات قرار نمی گیرد» در مقابل کسی که به تحولات اجتماعی آگاه نیست و آنها را مدیریت نمی کند ممکن است اشتباهات و خطاها به او هجوم آورند.
مخاطبان دین، خدمات مورد نیاز خود را از نهادهای غیرحوزوی دریافت می کنند
آیت الله دیرباز ادامه داد: همچنان که دولت ها در علوم سیاسی این کار را می کنند در اداره حوزه ها هم می توان این تدبیر را داشت که به استان ها به تناسب نیازمندی های هر استان و در کنار برنامه های متمرکز، اختیاراتی داده شود تا در مواردی بتوانند بر اساس اقتضائات استان خود تصمیم بگیرند. جمع میان تمرکز و دادن اختیارات می تواند الگوی خوبی باشد هرچند با مدل های مختلف و متفاوت.
وی با بیان این نکته که در موضوع تحول حوزه های علمیه دو مسئله حایز اهمیت است و باید به آن عنایت داشت، تصریح کرد: نخست این که آینده پژوهی کنیم و بدانیم آینده چگونه خواهد شد؟ چرا که آینده را ما باید بسازیم و زمان حال را به گونه ای مدیریت کنیم که آینده مورد انتظار شکل بگیرد. در گذشته و قبل از پیروزی انقلاب با توجه به کارکرد کلان حوزه تلاش می شد طلاب و فارغ التحصیلان حوزه بتوانند نیازهای دینی زمان خود را پاسخ دهند. اما امروز این نیازهای دینی بسیار توسعه پیدا کرده و بسیاری از آنها نیز توسط نهادهایی که بنیان آنها دینی نیست پاسخ داده می شود و این نهادها، عرضه های خود را به جامعه ارائه می کنند. در نتیجه مخاطبان دین، خدمات مورد نیاز خود را از نهادهای غیرحوزوی دریافت می کنند.
وی افزود: اگر حوزه به این مسئله توجه نکند به مرور ممکن است مخاطب خود را از دست بدهد و خودش برای خودش کار کند. یعنی اساتید طلبه تربیت می کنند این طلاب استاد می شوند و باز، خود طلبه تربیت می کنند و این چرخه همچنان ادامه می یابد. در حالی که وظیفه و کارکرد حوزه باید نمود اجتماعی داشته باشد.
استاد حوزه و دانشگاه همچنین بر موضوع ترویج و تبلیغ دین تاکید کرد و یادآور شد: در همین سال های اخیر رهبر انقلاب بر امر تبلیغ و توکیل آن بر حوزه های علمیه تاکید داشتند. امروز بسیاری از نهادهای حوزوی که برای تبلیغ و ترویج دین تاسیس شد ه اند ۷۰ تا ۸۰ درصد کارهای خود را به موضوع تحقیق در دین اختصاص داده اند. یعنی تعداد موسساتی که تحقیق در دین انجام می دهند بسیار زیاد است در حالی که باید تعداد موسساتی که ترویج دین می کنند بسیار بیش از این باشد. به عبارت دیگر یک جنبه تحول به «تحول در کارآمدی حوزه» بازمی گردد که بتواند کارآیی و بهره وری خود را ارتقاء داده و پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، تحولات را مدیریت کرده و آینده را ترسیم نمایند.
ادامه دارد/
نظر شما