به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حبیب رضا ارزانی، رایزن فرهنگی ایران در مالزی به ضرورت ذائقهسنجی و شناخت دقیق جامعه هدف در کشورهای مختلف اشاره میکند، چراکه این شناخت را پیشنیاز موفقیت برنامههای فرهنگی و هنری می داند. او بر این باور است که اقتصاد فرهنگ و هنر به عنوان زبانی مشترک میان ایران و سایر کشورها، میتواند نقشی مهم در تبادل فرهنگی و اقتصادی ایفا کند و به توسعه تعاملات اقتصادی-فرهنگی منجر شود.
به نظر شما، در شرایط حاضر پیگیری دیپلماسی پیرامونی و توجه به تعاملات فرهنگی با کشورهای همسایه، تا چه حد می تواند برای پیشبرد اهداف دیپلماسی فرهنگی کشورمان راهگشا و موثر باشد؟
دیپلماسی پیرامونی از جمله مباحث مطرح جهانی در حوزه دیپلماسی و به معنای ارتباط با کشورهای همسایه و تقویت تعامل با آنان در حوزه اشتراکات است. نکته جالب توجه آنکه به این مسئله، قرنها قبل در قرآن کریم نیز اشاره شده است. یکی از نمونههای بارز آن آیه ۶۴ سوره آل عمران است. در این آیه، خداوند خطاب به پیامبر گفته که سراغ پیروان اهل کتاب، هم یهودیان و هم مسیحیان برود و با آنان درباره مشترکات صحبت کنند؛ درباره مسائلی که همگی به آنها اعتقاد داریم. در بحث دیپلماسی، خوب است که به همه اهدافمان دست پیدا کنیم، اما همانطور که در سوره آل عمران و آن آیه هم آمده، حتی اگر قادر به کسب همه چیز نباشیم، خوب است سراغ آنهایی که زمینه به دست آوردنشان فراهمتر است برویم که این همان هدف و بحث دیپلماسی است. همانطور که اشاره شد توجه به دیپلماسی پیرامونی آنقدر مهم است که در اسلام و کتاب آسمانیمان نیز به آن پرداخته شده است. در همین سوره به پیامبر تاکید شده که ننشینید تا آنان به سراغتان بیایند و اگر لازم بود شما پیشقدم بشوید. برای ورود به حوزههای دیپلماسی خوب است که از مدلها و الگوهای رایج در جهان بهره بگیریم اما از مبانی نظری آن بر اساس تفکرات اسلامی نباید غفلت کرد.
همانطور که در قرآن و اسلام هم تاکید شده، نه تنها اگر دیگران برای دیپلماسی پیرامونی به سراغمان آمدند باید از آن استقبال کنیم، بلکه خودمان هم باید پیشگام شده و برای شکلگیری و تقویت آن تلاش کنیم. نکته دیگری که آن هم در آیه موردنظر آمده و جا دارد به آن بپردازیم، این است که حالا اگر شما پیشقدم شدی، اما آنان همراهی نکردند، آن وقت همچنان باید کار خودت را با قوت انجام بدهی، منتهی حجت را هم بر آنان تمام کردهای. جالب است که خداوند به پیامبر گفته که حتی سراغ کفار هم برود و از آنان هم دعوت کند. در حین حال در قرآن تاکید شده که اگر نپذیرفتند، از ارزشها و آموزههای خودت کوتاه نیا. حتی اگر آنان خواستار تداوم راه خود باشند. خوشبختانه در اسلام و در حوزه دیپلماسی پیرامونی، مبانی نظری بسیار استواری داریم. آنچنان که میتوان از قرآن کریم و روایت به جای مانده از ائمه نیز بهره زیادی گرفت.
ضریب نفوذ فرهنگی ایران در کشورهای همسایه را چطور می توان افزایش داد؟
در ارتباط با ضریب نفوذ فرهنگی ایران در کشورهای همسایه و راههایی که میتوان برای تقویت آن به کار بست، به نظر من در ابتدا باید به سراغ شناسایی ظرفیتهای داخلی برویم. از آنجایی که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در زمینه فرهنگ و ارتباطات اسلامی فعالیت میکند، در این گفتوگو به حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی وارد نمی شوم. هرچند که در آن حوزهها نیز توانایی زیادی داریم. اگر خواهان بهرهمندی از ابزارهای فرهنگی برای کسب موفقیت بیشتر باشیم، همانطور که اشاره شد، باید به شناخت خوبی از ظرفیتهای فرهنگی و هنری کشور خودمان، از جمله ادبیات، فیلم و موسیقی دست پیدا کنیم؛ البته از تولیدات حوزههای پویانمایی و بازیهای رایانهای نیز نباید غفلت کرد. در این بین حتی شناخت ظرفیتهای صنایع دستی و گردشگری و در حوزه قرآنی، شناخت ظرفیتهای زمینهساز دیپلماسی قرآنی هم مهم است و باید به آن توجه کرد. در این بین مباحث علمی و آموزشی و همچنین حوزه دانشبنیانها نیز رهاوردهای خوبی را برایمان رقم خواهند زد. برای تقویت دیپلماسی پیرامونی، در وهله نخست ضروری است که ظرفیتهای داخلی را در حوزهای که برآن تمرکز و رسالت داریم شناسایی کنیم که خب در سازمان فرهنگ و ارتباطات بحث فرهنگ درمیان است. گام بعدی آن که دست به بررسی و شناسایی ظرفیتهای طرف مقابل نیز بزنیم. به عنوان نمونه در کشوری که به عنوان رایزن یا وابسته فرهنگی مشغول فعالیت می شویم، ظرفیتها و توانمندیهای موجود در آن کشور را شناسایی کنیم. نکته مهم دیگر، بحث ذائقه سنجی است.
بسیاری از اوقات ما اقداماتمان را بدون توجه به ذائقه سنجی جامعه هدفمان انجام میدهیم. حتی توجه نمیکنیم که قرار است برای چه قشر از مخاطبانی کار کنیم! این همه از اهمیت فیلم، انیمیشن و بازیهای رایانهای و اثرگذاری آنها در فعالیتهای فرهنگی میگوییم، اما اصلا توجه نداریم که فلان فیلم ایرانی در کشوری که جامعه هدفمان را تشکیل میدهد با اقبال روبرو میشود؟ توجهی نداریم که هنر، ادبیات و حتی زبان ما در فلان کشور پذیرفته است یا نیاز به زمینهسازی دارد! در اغلب مواقع اطلاعات ناقصی از دیگر کشورها داریم. حتی اگر ذائقه سنجی کرده باشیم، اقدام ناقصی بوده که نتیجه قابل اعتماد و علمی ندارد. باید بر اساس شناخت خودمان، ظرفیتهای ایران اسلامیمان و ظرفیتهای کشوری که قرار است که در آن فعالیتکنیم دست به کار شویم. بیشک بعد از کسب شناخت کافی است که قادر به طی مسیر و برداشتن گامهای بعدی میشویم. در چنین شرایطی حتی از فضای مجازی و امکانات مدرن ارتباطی قادر به بهرهمندی حداکثری هستیم. البته در این رابطه باید دقت کنیم که فضای مجازی نیز ضرورتهای خاص خود را دارد.
آنچنان که ما در فضای مجازی تنها قادر به ارسال پیاممان هستیم اما نمیتوانیم آن را ابلاغ کنیم! این دو خیلی متفاوت هستند. شما گاهی به دنبال انتقال یک پیام هستید و گاهی هم خواهان آن هستید که پیام بر قلب مخاطب بنشیند. ما باید به دنبال آن باشیم که در حیطه پیامهای خود قدرت اثرگذاری پیدا کنیم. در دیپلماسی فرهنگی و پیرامونی باید به چنین مواردی توجه کنیم تا راههای بهتری برای به نتیجه رساندن پیامهای خود را پیدا کنیم.
اولویتهایی که در زمینه تعاملات فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و کشور محل مأموریت شما وجود دارد، چه مواردی هستند؟
درباره اولویتهایی که در زمینه تعاملات فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران با کشور مالزی وجود دارد به نکاتی اشاره میکنم، نخست آن که میان هر دو کشور رابطه بسیار خوبی از گذشته برقرار شده است. البته این ارتباط در برههای به دلیل وقوع برخی اتفاقات که قسمتی از آن مرتبط با حوزه بینالملل و بخشی از مرتبط با ایرانیان مهاجر به مالزی بوده کمرنگ شده است. بخشی از آن را هم باید در کجسلیقگیهایی دانست که از طرف برخی مسئولان فرهنگی ما در دورههایی اعمال شده است. در مجموع همه این موارد سبب شده که طی سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ ، قدری روابط میان ایران و مالزی قدری تیره و تار شود.
خوشبختانه در یکی دو سال اخیر وضعیت بهتر شده، البته نه آن که بخواهم آن را در نتیجه اقدامات خودمان بدانم، بلکه به جهت فضای خوبی است که در عرصه بینالمللی ایجاد شده است. با ملاحظاتی که به برخی از آنها اشاره شد، ضروری است که برای تقویت دیپلماسی پیرامونیمان با کشور مالزی باید تلاش بیشتری انجام بدهیم. در رابطه با شناخت ظرفیتهای موجود در عرصه دیپلماسی درباره هر دو کشور و اقداماتی که در همین رابطه انجام شده باید به چند نکته اشاره کرد.
در ارتباط با کشور خودمان، فرهنگ و تمدن ایرانی از ظرفیت خوبی در زمینه تولیدات هنری در شاخههای مختلفی که به برخی از آنها، از جمله در زمینههای سینما و ادبیات برخوردار است. از صحبت در حیطههای اقتصادی که بحث بسیار مفصلی را هم شامل میشود صرفنظر میکنم. اقتصاد فرهنگ و هنر میتواند به بحث و زبان مشترک ایران با بسیاری از کشورهای دیگر تبدیل شود. در حوزه اقتصاد فرهنگ ، به خصوص با محوریت دیپلماسی پیرامونی که از مهمترین دغدغههای همه کشورها به شمار میآید، یکی جدیترین گامهایی که برای آن میتوان برداشت توجه به اقتصاد فرهنگ است. این مسئله از چند جنبه قابل تامل و ارزشمند است.
موفقیت در این زمینه چه رهاوردهایی دارد؟
موفقیت دراین زمینه برای ایران و مردممان بسیار مهم است چراکه در این شرایط صادرات محصولات فرهنگی و هنری تولید شده در کشورمان به دیگر کشورها میشویم. تداوم آن سبب ارزآوری شده و در سطح ملی نتایج خوبی را به دنبال دارد. البته نتایج این فعالیتها دوسویه است و تنها به کشور خودمان محدود نمیشود، برای طرف مقابل نیز کسب منفعت زیادی را به دنبال دارد. این قبیل اقدامات بدون هیچ اغراقی، بردی دوسویه به شمار میآید و هر دو طرف از صادارات و وارداتی که شکل میگیرد نفع اقتصادی خواهند برد. بخش عظیمی از فرهنگ در خلال همین مراودات اقتصادی- فرهنگی منتقل میشود. اگر خواهان انتقال پیامهایی به کشورهای دیگر باشیم، این حوزه کارکردهای زیادی دارد. به زبان اقتصاد میتوان تعامل خوبی با همه دنیا برقرار کرد، در دیپلماسی پیرامونی یکی از موثرترین عرصههایی که قادر به فعالیت در آن هستیم، بحث اقتصاد فرهنگی است که آن هم از چند جهت قابل بررسی است.
به نظر من یکی از شاهراههای تقویت دیپلماسی پیرامونی، بخش اقتصاد فرهنگی است، به خصوص که دراین حوزهها با ظرفیت عظیمی در داخل کشور روبرو هستیم. در این رابطه، یک طرف خود ما هستیم که به عنوان ایرانی، بابت برخورداری از ظرفیت هایی که اشاره شد به خودمان می بالیم و افتخار میکنیم. طرف دیگر، کشور مقابلمان است که گاهی به راحتی تولیدات هنریمان را میپذیرد، به این دلیل که اهالی فرهنگ و هنرمان را توانا میبیند؛ به خصوص که ما در حوزههایی نظیر ادبیات، فیلم و انیمیشن حرف زیادی داریم.
با این تفاسیر در مالزی چه میزان شناختی از تولیدات فرهنگی و هنریمان وجود دارد؟
به نظر من در مالزی چنین نگاهی وجود دارد. اما باید دید که آیا ایران را آنطور که باید و شاید میشناسند؟ آیا ایران در مالزی به اندازه کافی شناخته شده است؟ به نظر من که هنوز نه! البته مدتی است که ما طرح پژوهشی خاصی را برای ذائقه سنجی مردم مالزی در ایالتهای سیزده گانه آن، درباره محصولات هنری و غذای ایرانی، بناهای تاریخی و ظرفیتهای مختلف فرهنگی و هنری کشورمان را در همکاری مشترک رایزنی ایران با یکی از دانشگاههای این کشور دنبال میکنیم که انشالله در اسفندماه سال جاری به سرانجام میرسد. از نتیجه چنین پژوهشهایی میتوان برای برنامهریزی اصولی در این مسیر استفاده کرد و آن را میتوان در حکم چراغ راهی برای آن دانست که بدانیم ورود به چه حوزههایی را باید در اولویت اقداماتمان قرار بدهیم. بی شک بهتر است که در بدو امر به حوزههای ورود پیدا کنیم که ما را در آنها بهتر میشناسند تا موفقیت بیشتری کسب کنیم. به کمک نتایج این قبیل تحقیقات، از سویی متوجه ضرورت برنامهریزی در حوزههایی که نیازمند اطلاع رسانی و معرفی به مردم و اهالی فرهنگ مالزی هست نیز میشویم.
این اتفاق که رخ بدهد گامهای محکمتر و بهتری برخواهیم داشت. به این معنا که میدانیم در کدام استان و درچه زمینهای بهتر است که فعالیت داشته باشیم. البته در این زمینه حساسیتهایی هم وجود دارد که به آنها باید دقت کنیم، اگر ضرورتی برای ورود به حوزههای حساس وجود دارد، به نوع فعالیتها و ورودمان توجه کنیم و حتی برای موفقیت حداکثری از امکانات روز و حتی شبکههای مجازی نیز بهره بگیریم. به نظر من در مالزی در حوزههای نظیر دیپلماسی قرآنی، به خصوص در زمینه حفظ، قرائت و هنرهای قرآنی ظرفیت خوبی برای فعالیتهای مشترک در دست است. در حوزه تمدنی، تمدن عظیم ایران اسلامی و تمدن اسلامی فضای بسیار خوبی را برای فعالیتهای موفق در اختیارمان میگذارند. در حوزههای مختلف هنری جای کار بسیاری داریم که به مواردی از آن اشاره شد.
این عرصهها جایگاه خوبی در مالزی پیدا کردهاند و پذیرفته شده هستند. در حوزه ادبیات، صنایع دستی جایگاه خوبی را در مالزی داریم. در ارتباط با فناوریهای نوین هم زمینههای مساعدی برای همکاری وجود دارد. در مالزی از تولیدات فرهنگیمان استقبال زیادی میشود. البته برای موفقیت در این مسیر باید به ضرورتها توجه کرد، از جمله این که به روابط فرهنگی با دیگر کشورها فقط از دریچه نگاه خودمان وارد نشویم. وقتی خیالمان از هدفی که از صداقتمان در روابط با دیگر کشورها دنبال میکنیم راحت است چرا نباید آن را برای دیگران شفاف تبیین کنیم! حداقل در این رابطه میتوانیم از نگاه مقام معظم رهبری الگو بگیریم که همواره شفاف و روشن صحبت میکنند، نمونهاش فرمودههای ایشان درباره فلسطین که همواره خط مشخصی داشته است.
دولت و ملت مالزی هم با نگاه ما ایرانیان همراه هستند و درباره آن قادر به اقدامات مشترکی هستیم. در حیطه تمدن اسلامی و در حوزه اقتصاد هنر باتوجه به نکاتی که اشاره شد از ظرفیت خوبی برای گسترش روابطمان برخوردار هستیم؛ از جمله میتوان به کارهایی در زمینه تبادل رایت و فروش آثار شاخص ایرانی در مالزی دست به کار شد. مالزی مردم خوب و خونگرمی دارد. جالب آنکه بیش از شصت درصد آنان مسلمان هستند. اگر برنامههای اصولی و سنجیدهای در پیش بگیریم و در تحقق اهدافمان عجله به خرج ندهیم بی شک موفق خواهیم شد. به خصوص که ایران برخلاف برخی کشورها هرگز به دنبال سلطهجویی و اهداف شخصی نبوده است، ایران اغلب به دنبال تقویت نقاط مشترک است.
در بحث دیپلماسی پیرامون رابطه با چه کشورهایی را توصیه میکنید؟
راستش توصیه من به ارتباط با همه کشورها است. هرچند که شاید عدهای در بحث دیپلماسی پیرامونی بگویند که بهتر است سراغ کشورهای همسایه برویم، اما من معتقد هستم که همدلی بر همزبانی ارجحیت دارد، بنابراین دیپلماسی پیرامونی را حتی میتوان درباره کشورهایی نظیر مالزی دنبال کرد. گاهی در تعاملات دو کشوری که از یکدیگر دور هستند نتایج بهتری پیدا میکنیم. به عقیده من، این نوع از دیپلماسی را باید در تعامل با همه کشورهای جهان دنبال کنیم. بالاخره با هرکشوری، تعدادی از مشترکات را داریم. اما اگر در برخی کشورها با زمینههای مساعدتری روبرو هستیم که آنها را باید در اولویت بگذاریم.
نظر شما