دغدغه‌مندی برای دیگران از نگاه قرآن

مومنان همانند پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نسبت به همگان دل‌نگران هستند. این دل‌نگرانی نسبت به توده های منحرف و کافر به شکل حرص بر این ایمان آوری است و دلسوزانه بر آن هستند تا آنها را نجات داده و از دوزخ و آتش و شقاوت ابدی برهانند.

​به گزارش خبرگزاری شبستان، بلاغ نوشت: بیشتر مردم تنها دل‌نگران خودشان هستند؛ یعنی تنها امری که آنان را درگیر می کند و دغدغه فکری و رفتاری آنان می شود، خواسته های خودشان است؛ اما هستند کسانی که بیش از آنکه دل‌نگران خودشان باشند، دل‌نگران دیگران هستند. آنان ایثارگرایانه از همه چیز خودشان می گذرند تا دیگران به چیزی برسند که خواسته آنان است.

در میان این گروه اندک، باز کسانی هستند که دغدغه آنان، نجات بشریت است. البته نجات بشریت از شقاوت ابدی که برخی از آثار آن در همین زندگی دنیوی آنان دیده می شود؛ زیرا اگر ابدیت همان سازه دنیوی انسان است، چیزی که ملکات شخص شده باشد، در همین دنیا نیز آثار آن دیده می شود. بنابراین، وقتی این انسان های دل‌نگران ، به زندگی دیگران می نگرند، خود را به رنج و زحمت می اندازند تا دستگیرشان باشند و آنان را نجات داده و به سعادت دنیوی و اخروی برسانند. این افراد اگر به جنگ کسی یا گروهی می روند تنها برای آن  است که نجات کسی یا گروهی در گرو جنگ با این افراد است؛ زیرا کسی که ظلم و تکبر ملکه شخصیت و هویت او شده با نصیحت و اندرز هرگز دست از ظلم و تکبر بر نمی‌دارد. بنابراین، لازم است تا برای نجات کسی یا گروهی از دست ظالمان و متکبران مستکبر، به جنگ آنان رفت. این افراد جان خویش را در طبق اخلاص می گذارند و با مبارزه با ظالمان و مستکبران برای نجات مظلومان و مستضعفان تلاش می کنند. برای این افراد ایثارگر مهم نیست که این مظلوم و مستضعف از کدامین نژاد، دین، مذهب، جنس و جغرافیا باشد، بلکه آنچه برایشان مهم است، رهایی مظلوم از چنگ ظالم و مستضعف از تکبر مستکبر است. شاید همگان نمونه امروزی این افراد دل‌نگران دیگران را بشناسند؛ سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی از کسانی بود که دل‌نگران دیگران بود و در این راه جان خویش را فدا کرد.

بی گمان ریشه این دغدغه دیگران را باید در فرهنگ قرآنی جستجو کرد که مصداق تمام و کامل آن در پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) یافت می شد و سردار شهید خود درس آموخته مکتب ثقلین کتاب الله و عترت طاهر(ع) است که چنین ایثارگرانه و کریمانه زیسته و به شهادت رسیده است.

رنج بی حساب عالمان ایثارگر

عالمان حقیقت، به حقایقی دسترسی دارند که جز از طریق وحی دست یافتنی نیست.(بقره، آیات ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، آیه ۱۶۴) این حقایق درباره عالم غیب است. عالم غیب شامل خدا، فرشتگان، عالم آخرت از بهشت و دوزخ، جنیان و مانند آنها است. عالم غیب در حقیقت ملکوت و باطن همین عالم ماده نیز می تواند باشد؛ زیرا بخشی از عالم غیب در ملک عالم شهادت تنزل و ظهور مادی و دنیوی یافته است؛ یعنی اگر «روح» به عنوان امر الهی از عالم غیب باشد(اسراء، آیه ۸۵) در عالم دنیا به شکل «نفس» انسانی تنزل و ظهور یافته است.(حجر، آیه ۱۵؛ ص، آیه ۷۲) با این همه بخش اعظم عالم غیب در عالم مادی ظهوری ندارد، بنابراین، چون نمونه دنیوی و مادی ندارد، دسترسی علمی به آن جزو نشدنی ها و دست نیافتنی ها  است. 

یکی از معارف و علوم وحیانی مرتبط با عالم غیب، حقیقت معاد، حسابرسی در قیامت و بهشت و دوزخ اعمال است. پیامبران و معصومان(ع) از آنجا که نسبت به ابدیت عالم آخرت علم یقینی و حضوری و شهودی دارند، از سرنوشت ابدی بشریت و جنیان دل‌نگران هستند ؛ زیرا می بینند که اکثریت مردم همانند کوران  چشم بسته به سوی دره ای پیش می‌روند که سقوط در آن به معنای هلاکت و شقاوت ابدی است و شخص در حالت میانه مرگ و زندگی در انواع عذاب ها دست و پا می زند(اعلی، آیه ۱۴) 

به طوری که نه خواب دارد، نه خوراک و نه آسایش و نه آرامش، بلکه اگر نوشیدنی یا خوردنی باشد، چیزی جز آب لجن و متعفن و جوشان یا گوشت مردار و گندیده تن و پوست دوزخیان نیست.(غاشیه، آیات ۱ تا ۷)

همین علم یقینی حضوری عالمان به وحی نسبت به آخرت و دوزخ است که آنان را به رنج می افکند؛ زیرا آنان از سقوط آزاد بشر به دوزخ آزرده خاطر و رنجور می شوند. آنان در تمام عمر خویش برای نجات بشر تلاش می کنند تا به گونه ای حقیقت را به مردمان کوردل نشان دهند و به آنها بفهمانند اگر ایمان به آخرت و حساب و کتاب آن نیاورند، در چنین ورطه هلاکت ابدی می افتند.(شعراء، آیه ۱؛ کهف، آیه ۶)

خدا در قرآن بیان می کند که عالمان، دارای خشیت هستند؛ زیرا آنان همان طوری که رحمانیت و اکرام الهی را می بینند، متوجه جلال و جبروت الهی هم هستند و در برابر عظمت الهی ترسی عالمانه دارند؛ زیرا می دانند که اگر بر خلاف مشیت حکیمانه و اراده الهی عمل و رفتار کنند گرفتار دوزخ و شقاوت ابدی در عالم آخرت می شوند، افزون بر اینکه در همین دنیا نیز به عذاب استیصال گرفتار شده و از تفضل الهی محروم می شوند. از همین رو خدا از شفقت پیامبران سخن می گوید که ریشه در همان علم و خشیت نسبت به جلال الهی و غضب او دارد. آنان همان طوری که دل‌نگران خویش از غضب جلالی هستند، نسبت به دیگران نیز شفقت دارند و دل‌نگران هستند.(انبیاء، آیات ۲۸ و ۴۹؛ مومنون، آیات ۵۷ و ۵۸؛ شوری، آیه ۱۸؛ معارج، آیات ۲۷ و ۲۸)

از نظر قرآن اگر کسی امروز دل‌نگران به حالت خویش در آخرت نباشد، آن روز دیگر باید دل‌نگرانی ابدی را برای خویش ثبت کند و تمام ابد دل‌نگران و مشفق نسبت به جلال الهی باشد که هرروزه در دوزخ با آن مواجه است؛ زیرا مجرم در آخرت تا ابدیت، دل‌نگرانی اش او را معذب خواهد کرد.(کهف، آیه ۴۹؛ شوری، آیه ۲۲)

اما اگر انسان در همین دنیا دل‌نگران زیسته باشد و هرکاری را انجام ندهد، خود را از شقاوت ابدی نجات می دهد و دیگر دل‌نگرانی از او برداشته شده و از هر گونه حزن و خوفی در امان خواهد بود و در بهشت برین خواهد زیست.(طور، آیات ۲۶ تا ۲۸)

عالمان الهی نه تنها با دل‌نگرانی در دنیا زندگی می‌کنند و همواره خوف و خشیت عالمانه نسبت به آخرت دارند و به خود اجازه نمی دهند تا کاری بر خلاف رضایت خدا انجام ندهند، بلکه نسبت به دیگران نیز با دل‌نگرانی زندگی می کنند و بر آن هستند تا دیگران را دستگیر باشند و آنان را نجات دهند.

البته شکی نیست که وقتی کوری خود را عالم و بینا بداند و بخواهد عامدانه راه خود را به سوی دره سقوط و هلاکت ادامه دهد، کار سختی است که او را راهنمایی کرد؛ زیرا او خود خواسته به سوی هلاکت گام بر دارد و گمراهی خویش را عین راه می داند و شقاوت را عین سعادت می شمارد. چنین شخصی در مقابل عالم الهی می ایستد و حتی با کلام و رفتار کاری می کند که موجب اذیت و آزار عالم الهی شود. این گونه است که رنج و زحمت بیشتری را موجب می شود و امکان هدایت و دستگیری را از عالمان الهی سلب می کند. اینجاست که عالم بینا و بصیر حریصانه تلاش می کند تا سخنی بگوید و کاری کند تا شخص به سوی دره سقوط گام بر ندارد؛ اما در بسیاری از موارد این تلاش به ناکامی می انجامد؛ زیرا مدعی اصلاح و سلامت زیر بار حق نمی رود و باطل خویش را عین حق می داند.

از نظر قرآن، رنج بسیار و بی حسابی که عالمان الهی در مقام ایثارگری و اکرام از مردمان جاهل می برند، خود عذابی بزرگ است. آنان همه دشنام ها و اذیت و آزارها را تحمل می کنند تا دستگیر مردم شوند و وقتی می بینند که گروه گروه در دوزخ سقوط می‌کنند، بسیار دل‌نگران می شوند که چرا اینان خود را به هلاکت و شقاوت ابدی افکنده و عاقبت و آخرت خویش را تباه کرده‌اند.

خدا در قرآن از گروهی از مومنان به عنوان عالمان وحیانی ربانی یاد می کند که همچون پیامبران و امامان(انسان، آیات ۸ و ۹) در مقام اکرام و ایثار، از خودگذشتگی داشته و دل‌نگران دیگران بودند.

(حشر، آیه ۹) آنان حریصانه و با نگرانی بر آن بودند تا انسان و جن را نجات دهند و از شقاوت ابدی رها سازند. 

البته رهایی از شقاوت ابدی ثمراتی در همین دنیا دارد؛ از جمله اینکه انسان در زندگی دنیوی از سعادتی بهره مند است که ظهور آن را می توان در رهایی از خوف و حزن یافت؛ زیرا این افراد رها شده، در حالت اطمینان و آرامشی هستند که دیگران از آن بهره ای نمی برند. آنان نسبت به ازدست داده ها حزن و اندوه ندارند و نسبت به آینده و از دست رفتنی ها نیز خوف و نگرانی به خود راه نمی دهند؛ زیرا به خدای غنی حمید و مدبر و علیم و حکیم باور دارند و بر مشیت و اراده رحمانی او توکل می کنند.(حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
 

عزتمندانه بر همگان و رؤفانه بر مومنان

مومنان همچون پیامبر(ص) بر اخلاق الهی قرآنی هستند؛ از همین رو بر اساس «خلق عظیم» (قلم، آیه ۴) 

نسبت به همگان عزتمندانه و نسبت به مومنان رؤفانه عمل می کنند. بنابراین، برایشان  سخت است که رنج  دیگران را ببینند و سکوت کنند و هیچ کاری را انجام ندهند؛ بلکه همه تلاش خود  را می کنند تا رنجی از مردمان کاسته شود و سعادتی برای آنان تحقق یابد. آنان همان طوری که از رنج دیگران در دنیا رنج می برند و تلاش و کوشش می کنند تا باری از دوش مردمان بردارند و رنج را بکاهند یا از میان بردارند، همچنین تمام همت خویش را مصروف این معنا می کنند که سعادت ابدی را برای همگان فراهم کنند و از شقاوت ابدی رهایی بخشند.
 

خدا می‌فرماید چون پیامبر(ص) این حقیقت را می بیند که مردم به شقاوت ابدی دچار می شوند و برایش دشوار است که سکوت کند، «حریص» می شود تا دستگیر مردمان باشد. حرص نیز به معنای زیادت بر استحقاق است؛  چرا که گاه  انسان مستحق چیزی نیست و نسبت به آن طمع دارد و گاه مستحق چیزی است، ولی زیاد بر استحقاق را درخواست دارد. از نظر قرآن، همگان مستحق هدایت نیستند؛ زیرا به دست خویش فطرت خویش را دفن کرده اند و میرانده اند و دیگر قابلیت هدایت تشریعی وحیانی را ندارند؛ زیرا کسی که نور فطرت را خاموش کرده و به کورسویی تغییر داده است، نمی تواند حقایق هستی را درک و فهم کند و بدان گرایش یابد؛ بلکه گرفتار همین ظواهر دنیوی و شهوات نفسانی است. چنین شخصی لیاقت بهره مندی از هدایت تشریعی وحیانی را ندارد؛ بلکه تنها کسانی از آن بهره می برند که بر اساس فطرت و نور هدایت فطری عمل و زندگی کرده و به تقوای فطری دست یافته اند. چنین افراد متقی هستند که می توانند از هدایت تشریعی وحیانی بهره مند شوند و رستگار شده و سعادت ابدی را به دست آورند.(بقره، آیات ۲ تا ۵) بنابراین، کسی که به جای تقوای فطری گرفتار فسق و فجور شده است، لیاقت هدایت تشریعی را ندارد؛ پس حرص زدن بر اینکه چنین اشخاصی هدایت تشریعی را بپذیرند و سعادتمند شوند، طلب زیادت بر استحقاق است.

به هر حال، پیامبر(ص) و معصومان(ع) حریصانه و عزتمندانه دنبال رهایی بشریت از دوزخ و شقاوت ابدی هستند؛ اما چون سنت الهی بر این قرار گرفته که فطرت میرانده شده ناتوان از درک و دریافت هدایت  تشریعی باشد، چنین امکانی  فراهم نخواهد نشد تا این افراد نجات یابند. با این همه، مومنان همچون پیامبر(ص) حرص می زنند و عزتمندانه دنبال آن هستند تا مردمان را نجات دهند و از آتش دوزخ و شقاوت ابدی برهانند.

به گفته قرآن ، پیامبر(ص) نسبت به مومنان نگاهی بسیار عاطفی و احساسی دارد تا جایی که رافت و رحمانیت رحیمی ایشان موجب می شود تا با همه وجود برای مومنان تلاش کند و برای سعادت بهتر و برتر ایشان تلاش کند. از همین روست که نسبت به مومنان «رئوف رحیم» است. (توبه، آیه ۱۲۸)

به هر حال، مومنان همانند پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نسبت به همگان دل‌نگران هستند. این دل‌نگرانی نسبت به توده های منحرف و کافر به شکل حرص بر این ایمان آوری است و دلسوزانه بر آن هستند تا آنها را نجات داده و از دوزخ و آتش و شقاوت ابدی برهانند؛ یعنی همان طوری که از رنج و عذاب آنان در دنیا رنج می برند و دل‌نگران هستند و تلاش می کنند تا آنها  را از مشکلات و گرفتارهای مادی دنیوی و فقر و رنج و بیماری برهانند، همچنین تلاش می کنند تا آنان را از رنج و شقاوت ابدی و عذاب دوزخ نجات دهند.

البته مومنان نسبت به یکدیگر، کمی بیشتر دل‌نگران هستند، زیرا محبت میان مومنان چنان قوی و با کیفیت برتر است که هیچ جایگزینی ندارد. این محبت موجب می شود تا با رافت و رحمانیت رحیمی نسبت به هم برخورد کرده و ایثارگرایانه از خود بگذرند و دستگیر دیگران باشند و آنان را به اوج رهایی برسانند و به مراتب عالی رضوان الله برسانند.

کد خبر 1799454

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha