به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانونهای مساجد خبرگزاری شبستان، قبل از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی ایران مسجد، محل و پایگاهی برای عناصر انقلابی و مقری برای تجهیز و بسیج امکانات علیه حاکمان ظالم بوده است. سیر جنبشهای سیاسی معاصر و نیز حرکتهای انقلابی در قرون گذشته، نشاندهنده این واقعیت است که مسجد جایگاه بروز رفتارهای سیاسی مسلمین بوده است؛ این رفتارها در آغاز در چارچوب دعوت تعاون اسلامی آغاز میشد، ولی به دلیل نبودن مجراها و نهادهایی برای ظهور دغدغهها و تمایلات سیاسی، خود مسجد به نوعی پایگاه سیاسی تبدیل میشد.
مبارزات قبل از انقلاب برای رسیدن به نتیجه ای که هم اکنون شاهد آن هستیم گویای این واقعیت است. از مساجدی که نقش مهمی در شکل گیری پیروزی انقلاب داشت مسجد دانشگاه تهران بود. یکی از مهم ترین تحصن علما و دانشگاهیان در سال ۵۷ قبل از زمان ورود امام به ایران در همین مسجد شکل گرفت.
اعضا و دستاندرکاران کمیته استقبال از امام خمینی(ره) پس از فرار شاه ۲۶ دی ۱۳۵۷ سخت مشغول تدارکات و اتخاذ تمهیدات لازم برای حضور امام بودند که در دوم بهمن ۱۳۵۷ از دفتر امام در پاریس خبر رسید که ایشان در ۵ بهمن به ایران مراجعت می کند. این تصمیم، بسیاری از طرحهای دولت بختیار و به خصوص آمریکا را که با اعزام ژنرال های خود در صدد اخلال در روند انقلاب و حتی کودتا بود، نقش بر آب کرد.
بختیار با اعلام اینکه دولت وی نمیتواند امنیت لازم را برای حضور امام در ایران فراهم کند، دستور داد از روز چهارم بهمن، فرودگاه های کشور را ببندند تا مانع مراجعت امام به ایران شوند و به کلیه شرکتهای هواپیمایی بین المللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند. علاوه بر این به دستور بختیار، تعداد زیادی تانک و زره پوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شد تا از ورود امام به میهن اسلامی جلوگیری کند و کلیه فرودگاههای کشور برای سه روز بسته اعلام شد. در نتیجه نزدیکان امام اعلام کردند، به دلیل بسته بودن فرودگاهها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد.
روحانیت مبارز نیز که طی چند روز در صدد چارهجویی بر آمده بودند به پیشنهاد یکی از روحانیون در اعتراض به اقدام دولت بختیار، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. در تاریخ هشتم بهمن ماه ۱۳۵۷ چهل تن از روحانیون تهران و شهرستان ها برای اعتراض به عمل دولت در جهت ممانعت از بازگشت امام خمینی(ره) به ایران در محل مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند. ۲۰ تن از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز و ۲۰ تن دیگر از روحانیت شهرستان ها بودند. روحانیت متحصن اعلام کردند که تا مراجعت حضرت امام خمینی (ره) به ایران، به تحصن خود ادامه می دهند.
مسجد دانشگاه تهران مصداق وحدت حوزه و دانشگاه
در روز هشتم بهمن ۱۳۵۷ تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه ابعاد وسیع تری پیدا کرد و با پیوستن عده بیشتری به این تحصن، بیش از ۲ هزار نفر در مسجد دانشگاه تهران گرد آمدند.
با بستهشدن فرودگاه و پس از راهپیمایی گستردهی مردم در فردای آن روز (مصادف با ۲۸ صفر)، سران انقلابیون در مقر کمیتهی استقبال از امام در مدرسه رفاه جمع شدند تا دراینباره رایزنی کنند. پیشنهاد برگزاری تحصن به میان آمد. «فکر تحصن در تهران بیارتباط به تجربهی تحصن در مشهد نبود، یعنی تجربهی موفق تحصن بیمارستان امام رضا(ع) مشهد تشویقکننده بود به این تحصنی که در تهران انجام گرفت.»۱
پس از تصویب اصل برگزاری تحصن، گفتوگوها دربارهی مکان آن آغاز شد: «مدتی بحث شد که کجا تحصن انجام بگیرد، بعضی میگفتند در مسجد بازار، مسجد امام که آن وقت اسمش مسجد شاه بود آنجا تحصن انجام بگیرد، بعضی جاهای دیگر را پیشنهاد میکردند یک وقت پیشنهاد دانشگاه هم شد که دیدیم بسیار جالب و از همه جهت این خوب هست.»۲
مرحوم آیتالله طاهری خرمآبادی دراینباره میگوید: «یک نظر این بود که تحصن در مکانی صرفاً مذهبی انجام بگیرد. برای این منظور، مسجد شاه سابق در نظر گرفته شد. دوستان میگفتند که آنجا بهترین مکان برای تحصن است. این مسجد در بازار قرار داشت و مردم هم در مسجد و اطراف آن تردد داشتند. نظر دیگری هم وجود داشت که شهید مطهری هم طرفدار آن بود و آن، تحصن در دانشگاه بود. طرفداران این نظر معتقد بودند نام دانشگاه، نامی جهانی است و این تحصن از این طریق در سطح جهان مطرح میشود و رسانههای دنیا هم آن را مطرح مینمایند؛ علاوهبر اینکه با قشر دانشجو و دانشگاهیان ارتباط و نزدیکی بیشتری برقرار میگردد.»۳
با انتخاب دانشگاه تهران «برادرها صبح زود رفتند دانشگاه ... مشکلات زیادی هم سر راه ما انصافاً درست کردند اما مسجد خوشبختانه باز بود، ما رفتیم داخل مسجد و فوراً آن اتاقک سر مسجد را، آنجا را ستاد کارها قرار دادیم و بلافاصله یک اعلامیه منتشر کردیم؛ یعنی اولین کاری که کردیم یک اعلامیه نوشتیم.»۴
بدینترتیب تحصن آغاز شد و اولین بیانیهی روحانیون متحصن مسجد دانشگاه تهران در هشتم بهمنماه ۵۷ صادر شد. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «اینجانبان، به عنوان اعتراض به اعمال ضد انسانی دولت غیر قانونی بختیار از ساعت ۹ صبح روز یکشنبه هشت بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی دامظله به وطن و به آغوش پُرمهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.»۵ با شروع تحصن، سیل بیشمار جمعیت، بهسمت دانشگاه تهران سرازیر شد. روحانیون مختلف هم خود را به هر طریق به مسجد دانشگاه میرساندند و به متحصنین میپیوستند.
«اگر سخنرانیها و اعلامیهها نبود مفهوم نمی شد که چکاری انجام گرفته، نه مردم در جریان قرار میگرفتند و تبلیغات دستگاه هم میتوانست شاید آن را جور دیگری جلوه بدهد لذا بود که چند تا برنامه در دانشگاه بود. یکی سخنرانیهایی بود که مستمراً در مسجد دانشگاه انجام میگرفت که همهی ماها هر کدام یک برنامهی سخنرانی را اینجا گذاشتیم و دیگران سخنرانی میکردند. یکی اعلامیهها بود، یکی هم یک نشریه، یک بولتن روزانه ما منتشر می کردیم.»۶
اتاقک کنار مسجد دانشگاه اما به مرکز رهبری تحصن در تهران بدل شده بود. چند کمیتهی اصلی جهت تحصن تشکیل شد که برخی از آنها عبارت بودند از: کمیتهی علمای شهرستانی و کمیتهی پشتیبانی؛ کمیتهی مهم دیگری هم وجود داشت بهنام کمیتهی تبلیغات. مسئولیت این کمیته با آیتالله خامنهای بود که نشریهای هم در همان ایام منتشر میکرد: «من فراموش نمیکنم آن روز با مرحوم آقای بهشتی دو نفری آمدیم و از در شرقی دانشگاه وارد شدیم. یکی از دوستان عزیز و علمای محترم ... قبلاً رفتند آنجا، هماهنگی کردند و در شرقی دانشگاه را باز کردند -چون در جنوبی که در اصلی بود، [تحت کنترل رژیم بود] و روی ما باز نمیشد- و ما از آنجا وارد دانشگاه شدیم، رفتیم توی مسجد دانشگاه، و بنده رفتم توی آن اتاق عقب مسجد -که یک اتاق کوچکی بود، نمی دانم حالا هم هست یا نه- آنجا مستقر شدیم و از همان روز اول، نشریهی تحصن را راه انداختیم، که چند شماره از همان روز اول آنجا منتشر شد.»۷
این تحصن هوشمندانه و بهموقع علما و بازتاب گستردهی آن فشار شدیدی به بختیار وارد کرد و او را سخت به تکاپو انداخت. او حتی در این راه به مذاکرهی غیر مستقیم با سران تحصن هم روی آورده بود؛ اگرچه نمیتوانست آنان را به سازش و کوتاه آمدن بکشد. به گفتهی آیتالله جمی: «ما میدانستیم که بختیار دستپاچه شده، با بعضی از این بزرگان دستاندرکار تحصن و کمیتهی استقبال تماسهایی میگیرد. با آقایانی مثل شهید مطهری و بهشتی که یک کاری بکنند. اینها هم قرص و محکم میگفتند که غیر از این راهی نیست و باید حتماً امام بیاید و این تحصن به هم نمیخورد تا امام بیاید.»۸
به هر حال بختیار وقتی متوجه شد که نمیتواند سران را به سازش بکشد و از طرفی دیگر هم نمیتواند در برابر فشارهای رو به افزایش ناشی از تحصن مقاومت کند، نهایتاً تسلیم خواست متحصنین و مردم حامی آنها شد و از طرف دولت اعلام شد که مانعی جهت ورود امام به میهن وجود ندارد و این تحصن موجب شد تا رکن اصلی پیروزی انقلاب در آن مقطع (یعنی حضور امام در کشور) محقق گردد. بدینجهت باید این تحصن را از اصلیترین رویدادهای انقلاب اسلامی محسوب نمود.
استقبال مراجع تقلید و مردم از تحصن
تحصن علما در مسجد دانشگاه تهران مورد حمایت و استقبال شدید مردم و مراجع تقلید واقع شد و در نهایت شرایطی را به وجود آورد که بالاخره دولت بختیار را مجبور کرد به بستن فرودگاهها پایان بخشد و اجباراً قدمی دیگر به عقب رود.
مسجد دانشگاه تهران ۲۲ مهر ۱۳۴۵ افتتاح شد و از آن زمان تاکنون به دلیل بصیرت دانشجویان در محیط دانشجویی و در جریانات قبل از انقلاب و مبارزات دانشجویان در زمره دانشگاه های فعال قرار گرفت و گروههای سیاسی مختلفی در طول دهه های گذشته در این مسجد فعالیت داشتهاند. در واقع یکی از کانون های تحولات انقلاب از این مسجد بوده است.
جایگاه این تحصن به قدری با اهمیت بود که مقام معظم رهبری در دیداری که چند سال قبل با اعضای هیئت علمی و استادان دانشگاه تهران داشتند به اهمیت این مسجد و تحصن سال ۵۷ اشاره کردند و فرمودند: "دستاندرکاران استقبال امام، وقتی از به تاخیر افتادن حضور امام خمینی (ره) در میهن مطلع شدند، محل تحصن را دانشگاه تهران اعلام کردند که این انتخاب تصادفی نبود بلکه نشاندهنده ارتباط روحی و معنوی دانشجویان و علما با دانشگاه تهران بود".
تعلق خاطر رهبری به مسجد دانشگاه تهران
به طور کلی، مسجد نماد فعالیت فکری، معنوی، مذهبی و سیاسی و عمدتاً پایگاهی برای درخواست مشارکت سیاسی یا براندازی حکومت است. به همین دلیل است که دولتهای استبدادی در جوامع اسلامی بیشترین واهمه را از مساجد داشته و دارند؛ زیرا این مراکز میتوانند نیروهای بالقوه سیاسی را در خود متمرکز کنند.
پینوشتها:
۱. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۲. همان
۳. خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد ۲، صفحات ۲۸۳ و ۲۸۴
۴. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۵. روزنامه کیهان، ۹ بهمن ۱۳۵۷، صفحه ۱
۶. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۷. بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، ۸۸/۱۱/۱۳
۸. خاطرات آیتالله جمی، صفحه۱۸۱
نظر شما