خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| مساجد غرق در نور، دلها آرامتر از همیشه و زمزمههای عاشقانهای که در سکوت شب طنینانداز میشود؛ اینجا شب قدر است، شبی که زمین و آسمان در نقطهای از راز و نیاز به هم پیوند میخورند.
اولین شب از لیالی قدر، با شور و شوقی وصفناپذیر در مساجد سراسر کشور آغاز شد. از ساعات ابتدایی شب، خیابانهای منتهی به مساجد شاهد قدمهای عاشقانی بود که دل به نور این شب سپرده بودند. جوانانی که قرآن به دست داشتند، کودکانی که در آغوش مادرانشان آرام گرفته بودند و کهنسالانی که بار سنگین یک عمر زندگی را به امید آمرزش به درگاه پروردگار آورده بودند؛ همه و همه در کنار هم، در زیر سقف ملکوتی مساجد گرد آمده بودند.
در مساجد، همه چیز رنگی دیگر داشت؛ شمعهایی که در گوشه و کنار روشن شده بود، صوت دلنشین قرائت قرآن که فضا را پر کرده بود و صفهای طولانی شبزندهدارانی که دستهایشان را رو به آسمان بلند کرده بودند و با چشمانی اشکبار، زیر لب دعای جوشن کبیر را زمزمه میکردند: «یا الله، یا رحمان، یا رحیم...»
شب قدر، فرصتی است برای خلوت کردن با خداوند، برای از نو نوشتن سرنوشت، برای یافتن راهی روشنتر در مسیر زندگی. امسال نیز، همانند سالهای گذشته، مراسم احیا در مساجد فارس با رعایت آداب معنوی و با حضور پرشور مردم برگزار شد.
وعاظ و خطیبان به سخنرانی درباره فضیلتهای شب قدر و اهمیت دعا و استغفار پرداختند و در گوشهای دیگر، گروهی از نوجوانان با شوق و اشتیاق، نخستین شب قدر عمرشان را تجربه میکردند و به سخنان روحانی مسجد گوش سپرده بودند.
حسینیهها، امامزادگان و مراکز مذهبی نیز مملو از جمعیتی بودند که آمده بودند تا در این شب سرنوشتساز، دلهایشان را به نور الهی بسپارند. نوای دعا، سکوت شب را میشکست و دلهای غبارگرفته را جلا میداد. مادران، پدران، فرزندان، دوستان و حتی رهگذران بینام و نشان، همه در یک چیز مشترک بودند: آرزوی بخشش، امید به فردایی روشن و طلب بهترین تقدیر از خالق بیهمتا.
شب قدر، شبی است که قلم سرنوشت از نو بر صفحه زندگی نوشته میشود. شبی که فرشتگان بر زمین نازل میشوند و دلهای مؤمنان را با نسیمی از امید و آرامش نوازش میکنند. این شب، شبی است که گناهان رنگ میبازند، دلها سبکتر میشوند و نور ایمان بر تاریکیها غلبه میکند.
اکنون، نخستین شب از لیالی قدر به پایان رسیده است، اما هنوز دو شب دیگر باقی است؛ دو شب دیگر برای عاشقانهتر شدن، برای بخشیده شدن، برای نزدیکتر شدن به معبودی که همیشه آغوشش را برای بندگانش گشوده است. و چه کسی میداند که امشب، همان شب تقدیر است؟
نظر شما