ایران دخت فیاض، رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ماهیت بحث تحول علوم انسانی به خبرنگار شبستان گفت: وقتی بحث از تحول علوم انسانی به میان می آید، در واقع مقصود علومی است که اندیشه و طرز تفکر افراد را شکل می دهد.
وی اظهار کرد: اگر معتقد باشیم باورها و نگرش ها در سلوک ما تاثیرگزارند، در این صورت طبیعی است محتواهایی که به ما منتقل می شوند چه در سطح آموزش عمومی، رسمی و تخصصی برگرفته از آموزه های دینی باشند و همان نگرش ها را به ما منتقل سازند که در این راستا و بر همان اساس سلوک ما نیز شکل می گیرد.
فیاض با بیان اینکه اشتباه استراتژیک در نظام آموزش رسمی کشور به روش شناسی و همچنین انتقال مفهوم بر می گردد، تصریح کرد: ما مفاهیم بلندی داریم ولی در انتقال آنها دچار مشکل هستیم یعنی بیش از آنکه با واقعیات و کاربردها سر و کار داشته باشیم با مفاهیم مواجه هستیم.
رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: به عنوان نمونه اگر می خواهیم فرزندمان را تربیت کنیم باید از همان دوران تحصیلات ابتدایی، مهارت زندگی کردن در این جهان به همراه طرز تفکر فرادنیوی را به او منتقل کنیم، یا اگر به دنبال تثبیت مفهوم ایثار برای او هستیم باید موارد قابل درک و اجرا به او ارائه کنیم تا بدفهمی برایش درست نشود.
وی با بیان اینکه در حوزه علوم انسانی باید محتواها برگرفته از دانش اسلامی شکل گیرد، عنوان کرد: در این حوزه روش شناسی موضوع حائز اهمیتی است، چرا که وقتی از علوم انسانی اسلامی حرف می زنیم به این معنا نیست که علوم انسانی غیراسلامی مفید برای مردم را نفی کنیم، چرا این که نص صریح قرآن است که حرف حق را بگیرید ولو از اهل باطل.
فیاض تاکید کرد: بنابراین اوصاف در علوم انسانی حرف و اندیشه درستی نهفته است که با منطق دینی و عقلانیت ناهمسو نیست و باید از آنها بهره برد.
وی با اشاره به تاثیر روحیه نقدپذیری در طرز فکر و اندیشه و گسترش علوم مختلف از جمله علوم انسانی ابراز کرد: باید از همان دوران کودکی به کودکان آموزش داده شود که نقد کننده خوبی باشند و سره از ناسره را تشخیص داده و غربال گری کنند.
فیاض با بیان اینکه فضای جامعه نیز باید برای پذیرش حرف حق را داشته باشد حتی اگر بنابر زعم مقام معظم رهبری گزنده باشد، ابراز کرد: منتهی در حال حاضر فضای فرهنگی ما به سمتی می رود که هم نوایی و همسو نگری را رواج داده است و فرهنگ حریت و آزاداندیشی را آرام آرام دارد، حذف می کند و این یعنی هراس از نقد.
این محقق تصریح کرد: در چنین فضایی طبیعی است که در حوزه بهره وری از دانش جهانی راه را اشتباه برویم، باید توجه داشت که علوم انسانی علومی برگرفته از پیش فرض های فلسفی هستند، پیش فرض هایی که نگاهی به خدا، انسان، دین و جهان دارد و بر اساس این دیدگاه ها شکل می گیرد، برای مثال انسان از دیدگاه اسلام موجودی است با اراده، با اختیار که فطرتی الهی دارد اما در دیدگاه رفتارگرایی و روان شناسی انسان موجودی بی اراده معرفی می شود که عقلانیت اش نادیده گرفته می شود.
وی خاطرنشان کرد: در این میان مهم آن است که ما می توانیم علوم انسانی برگرفته از پیش فرض های اسلامی داشته باشیم، که در این راستا رسانه ها در توسعه و ترویج علوم برگرفته از پیش فرض های دینی و فضاسازی فرهنگی جهت توسعه این علوم نقشی اساسی ایفا می کنند.
پایان پیام/
نظر شما