به گزارش خبرگزاری شبستان، گزیده سرمقاله های امروز 20 آذر به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان مصر ورای هیاهو به قلم سعدالله زارعی به تحلیل روند سیاسی در این کشور پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
پیش از این رئیس جمهور از اختیار مطلقه برخوردار بود تا جایی که مجلس حالت تشریفاتی به خود گرفته بود مجلس در زمان مبارک هیچ نقشی در تعیین دولت و بودجه نداشت و مصوبات آن بدون تایید رئیس جمهور قابلیت اجرایی نداشت.
نکته مهم دیگر که مناقشات اخیر را برانگیخت، توجه ویژه به نقش اسلام در قانونگذاری بود. براساس قانون اساسی جدید «اسلام مهمترین منبع قانونگذاری است»و «الازهر نهاد تضمین کننده جنبه های دینی جامعه مصر می باشد». اینکه اسلام منبع قانونگذاری باشد و قوانین معارض با آن اجازه طرح در مجلس نداشته باشند و اینکه جامعه الازهر بعنوان نهادی که حق دارد در مورد قوانین مصوب مجلس اعلام نظر کند و نظر او بدون نیاز به تایید نهاد دیگر- نظیر رئیس جمهور- لازم الاجرا باشد، یک تحول مهم محتوایی به حساب می آید. جالب این است که در ماده 4 قانون اساسی جدید مصر، الازهر نهادی مستقل است که رئیس آن با رأی علمای برجسته الازهر انتخاب شده و دولت موظف به پشتیبانی مالی آن است.
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان هفده گام برای رسیدن به اخلاق مدارا به قلم حامد حاجی حیدری به تحلیل جامعه اخلاق مدار پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
اگر هنوز میخواهیم در چهارچوب یک جامعه دوستانه با هم زندگی کنیم، احتیاج به یک "بصیرت اخلاقی" جدید داریم.
با سروشیسم و ولنگاری اخلاقی، نمیشود ادامه داد.
به اسم مد روز بودن، عادت کردهایم روی هوا پرواز کنیم، و به هیچ اصلی پایبند نباشیم، و به هر که خواستیم اتهام بزنیم، البته وقتی آسیاب به نوبت شد و نوبت ما هم رسید، افسرده شویم، غمگین شویم، و بگوییم: "این، رسم مردانگی و وجدان نبود!"
با این فکر بود که اصولگرایان، اسم خود را اصولگرا گذاشتند. البته مدعی نیستم که اصولگرایان توانستند به سرعت از شر سروشیسم خلاص شوند. اصلاً چرخ "آقای میگن" که دو سالی است راه افتاده و فتنهافکنی میکند، با فراموشی اصول به راه افتاده است. ولی میخواهم بگویم که ایده اصلی که پشت نام و عنوان "اصولگرا" بود، این بود. تقابل آشکاری با سروشیسم ولنگار بود.
کار، از جلسات "احیای معنوی حزب ا..." شروع شد، و گسترش یافت، و هنوز هم در قالب برنامه "سمت خدا"، و هزار و یک منبر دیگر که عمیقاً رنگ و بوی "اخلاقی" دارند ادامه دارد.
برنامه این بود و هست، که جامعهای که از سال 1367، مدام ضربه اخلاقی دریافت کرده است، و سروشیسم در آن، مدام و مدام ریشه دوانده، احیا شود، تا مردم بتوانند مانند دوران انقلاب و جنگ، همدیگر را تحمل کنند، و با هم کار کنند، و این جامعه را با اتحاد جلو ببرند.
البته به نظر من، آنچه انجام شده است، در عین آنکه مفید بوده است و مفید خواهد بود و باید ادامه یابد، تنها توانسته سرعت رسوخ سروشیسم را کم کند. سروشیسم، از آن رو که ایدئولوژی ولنگاری، و حاوی جذابیت ذاتی برای نوع انسان بود، همچنان میتازد، هر چند با سرعت کمتر.
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان با پیشنهاد کلینتون چه کنیم؟به قلم حسن بهشتی پور به تحلیل پیشنهاد مذاکره تا امریکا با ایران پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
اظهارات هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا برای مذاکره مستقیم با ایران را باید از 2 منظر متفاوت (بدبینانه و خوشبینانه) بررسی کرد.
دیدگاه بدبینانه: سخنان جدید وزیرامور خارجه آمریکا را باید از این منظر نگاه کرد که کلینتون روزهای آخر کار خود را سپری میکند. وی رسما از اول بهمن ماه که دور جدید ریاست جمهوری اوباما آغاز می شود دیگر وزیر امور خارجه آمریکا نیست. بنابراین برای اظهارات او نباید حساب ویژهای باز کرد. از این منظر باید توجه داشت که موضوع مذاکرات ایران و آمریکا کاملا تحت تاثیر 2 فاکتور متفاوت است؛یک، در داخل آمریکا مخالفان جدی با مذاکرات وجود دارد یعنی همان گروههایی که علیه ایران،تحریم ها را تصویب می کنند و در این باره با کاخ سفید کاملا مخالف هستند. دوم، در داخل ایران یک دید منفی نسبت به مذاکرات وجود دارد که نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد و در شرایط فشار، مذاکره تامینکننده منافع ایران نیست.
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تقویت فرهنگ عزاداری سنتی به تحلیل شیوه های عزاداری پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
یکی از این شعارها، که ظاهری فریبنده دارد ولی باطن آن بیمنطق و حتی انحرافی است، اینست که میگویند: امام حسین عزادار نمیخواهد بلکه پیرو میخواهد.
انحراف این شعار در اینست که با یک مغالطه پنهان، میان عزاداری برای امام حسین علیه السلام و پیروی از آن حضرت، درصدد ایجاد تضاد است. آنها که این شعار را اختراع کردهاند میخواهند بگویند کسانی که برای امام حسین عزاداری میکنند راه آن حضرت و هدف و مقصود شهدای کربلا از مبارزه علیه یزید و یزیدیان را نمیشناسند و به جای آنکه درصدد پیاده کردن و تحقق اهداف آنان باشند وقت و نیروی خود را در عزاداریها صرف میکنند.
اشتباه این افراد، حتی اگر به این سخن با نگاه خوشبینانه بنگریم، اینست که به عزاداری به عنوان یک هدف نگاه میکنند، درحالی که عزاداری فقط یک وسیله است. پیروان امام حسین علیه السلام با عزاداری برای آن حضرت، در عمل دو کار بزرگ کردهاند و همچنان به همین دو کار ادامه میدهند.
پایان پیام/
نظر شما