خبرگزاری شبستان: یکی از خبرهای علمی فرهنگی امروز کشور درگذشت احسان نراقی، پژوهشگر، محقق و نویسنده حوزه جامعه شناسی و فلسفه است که در ذیل به بخشی از پرونده علمی و زندگینامه او پرداخته می شود.
احسان نراقی از نوادگان ملااحمد نراقی و ملامهدی فاضل نراقی در سال 1305 به دنیا آمد. این نویسنده و جامعهشناس تنها ایرانی متصدی معاونت در یونسکو بوده است. وی همچنین دو بار نشان لژیون دونور را از شارل دوگل و فرانسوا میتران، روسای جمهور فرانسه دریافت کرده بود.
نراقی تحصیلات مقدماتی را تا کلاس یازدهم در مدرسه پهلوی کاشان و به گفته خودش تحت تربیتی متمایل به غرب گذراند. سال دوازدهم را نیز در دارالفنون تهران به پایان رساند. ابتدا دو سال در دانشگاه تهران به تحصیل حقوق پرداخت و سپس به توصیه پدرش برای ادامه تحصیل راهی سوئیس شد. وی لیسانس جامعه شناسی را از دانشگاه ژنو دریافت نمود و پس از دو سال اقامت در تهران، موفق به أخذ بورس تحصیلی در مقطع دکترا از دانشگاه سوربن فرانسه گردید.
وی در دوران دانشجویی، ابتدا مدتی هوادار حزب توده بود و تمایلات چپی داشت. در سوئیس نیز فعالیت های کوچکی به نفع کمونیستها انجام میداد، ولی با مشاهده سختگیری حزب کمونیست بر یکی از دوستانش، بتدریج از حزب و سپس از تفکرات چپی دلزده شد. او پس از فراغت از تحصیل، به عنوان کارشناس خاورمیانه و ایران در یونسکو مشغول کار شد و ضمن اعلام انزجار از نظرات و عقاید توده ای و کمونیستی خود، اعلام کرد که ترویج مرام کمونیستی در ایران ممکن نیست و بهترین حکومت در ایران مشروطه سلطنتی است. او تازهترین کتاب خود با عنوان «پایان یک رویا» را در قالب مجموعه نوشتاری علیه کمونیسم لنینیسم و اتحاد جماهیر شوروی ارائه کرده است.
مخالفت با هر گونه اقدام انقلابی
در جریان ملی شدن صنعت نفت روابط خود را با آیتالله کاشانی (که از اقوام وی بود) گسترش داد و به نوعی عامل دولت دکتر محمد مصدق در سوئیس گردید. با گزارشهای او سفیر ایران در سوئیس تعویض شد. بازگشت او به کشور در سال 1331 در اوج اقتدار ملیون، وی را به رابط غیررسمی میان مصدق و کاشانی و گاهی مترجم کاشانی در برخورد با خبرنگاران تبدیل کرد. وی بر این عقیده اصرار داشت که تنها راه نجات ایران اصلاحات است به همین دلیل با هرگونه حرکت انقلابی مخالف بود.
نواده لیبرال «ملا احمد نراقی» از مخالفان جدی اندیشه و عملکرد علی شریعتی و نیز چپگرایی سیاسی بود.
نراقی با ورود به حلقه قدرت توانست از طریق دکتر غلامحسین صدیقی در دانشگاه تهران مشغول به کار گردد و همزمان با کمک او و دکتر علیاکبر سیاسی موفق شد موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی را بنیانگذاری نموده و مدت 12 سال مدیریت آن را بر عهده داشته باشد.
او که از منسوبان فرح پهلوی بود و با وی روابط خانوادگی داشت، سال ها به عنوان مشاور همسر شاه فعالیت کرد؛ حمایت حکومت پهلوی از او در آن مقطع برای مقابله با افکار چپ بود. او در اواخر رژیم پهلوی هشت نشست خصوصی نیز با محمدرضا شاه پهلوی داشت و به مشاوره او پرداخت.
نراقی که از نظریه پردازان حزب رستاخیز بود و به عنوان مشاور ساواک با نصیری و پاکروان همکاری می کرد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از چندی از زندان آزاد شد و به خارج از کشور رفت.
ارتباط نزدیک با نصیری و بختیار
نراقی قبل از انقلاب با «امیرعباس هویدا» و «شاپور بختیار» رابطه نزدیکی داشت. همچنین به هنگام مدیریتش در مؤسسه مطالعات اجتماعی، چهرههایی نظیر «ابوالحسن بنیصدر» نیز در این نهاد دولتی مشغول به کار بودهاند.
بیشترین شهرت نراقی به واسطه دیدارهای خصوصیاش با «محمدرضا پهلوی» در واپسین سال حکومتش برای جلوگیری از انقلاب بود، همچنین وساطت وی میان دولت هویدا و روشنفکران بر این شهرت افزود.
علاوه بر این، او در دوران پهلوی مسئولیت های مختلفی همچون مدیریت «موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی»، «تصدی «اداره جوانان» سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد «یونسکو» و ریاست «مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی کشور» را عهده دار بود.
دکتر حسن حبیبی، ابوالحسن بنیصدر و صادق قطبزاده معروفترین شاگردان وی بودهاند. با وقوع انقلاب اسلامی ایران، نراقی جمعا سه بار دستگیر، زندانی و پس از احراز بیگناهی آزاد گردید. او طی سال های اخیر مصاحبههای گوناگونی با نشریات داخلی داشته و سخنرانیهایی نیز در دانشگاههای کشور انجام دادهاست. وی بارها به طور آزادانه به ایران سفر کرد. وی بعد از طی یک دوره بیماری، صبح امروز 12 آذرماه در تهران درگذشت.
از این پژوهشگر جامعه شناسی و فلسفه آثار متعددی برجای مانده که عبارتند از:
از کاخ شاه تا زندان اوین، پایان یک رویا، علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن، آئین جوانمردی (ترجمه کتاب هانری کربن)، مسائل و چشم اندازهای فرهنگ (مجموعه مقالات)، مقدمه بر کتاب مارکس و سایههایش نوشته مصطفی رحیمی، آن حکایتها: گفتگوی هرموز کی با احسان نراقی، آزادی: مجموعه مقالات و مصاحبهها، آنچه خود داشت، جامعه، جوانان، دانشگاه ، غربت غرب، آزادی، حق و عدالت ، طمع خام ، اقبال ناممکن، در خشت خام، در پی آن حکایتها و نظری به تحقیقات اجتماعی در ایران.
پایان پیام/
نظر شما