کوچ «خلیل»؛ بهانه به دور ها نگریستن و گریستن

خبر تلخ و تکان دهنده ی کوچ خلیل عمرانی در صبحی باران زده رنگ بهت و حسرت داشت و بهانه ای بود برای به دورها نگریستن و گریستن.

به گزارش خبرگزاری شبستان ،کامران شرفشاهی شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی پس از عروج خلیل عمرانی شاعر آئینی یادداشتی به بدین شرح نوشته است؛

 

«خبر تلخ و تکان دهنده ی کوچ خلیل عمرانی در صبحی باران زده رنگ بهت و حسرت داشت و بهانه ای بود برای به دورها نگریستن و گریستن.

 

واپسین سفر بی بازگشت او بسیار زود و نابه هنگام بود، سفری که تمام دوستان و آشنایان را غافلگیر کرد و هنوز پذیرفتن این واقعیت دردناک و توانفرسا بسیار دشوار است که دیگر آن مرد صمیمی و دلباخته با آن نگاه دردناک مهربان از بین ما رخت بربسته است و دیگر شعرهایش را با آن لب های همیشه متبسم و آن صدای گرم و دریایی برای ما زمزمه نخواهد کرد.

 

بنابرگزارش روابط عمومی حوزه هنری ، اینک که او بار سفر بسته و از زندان تن رهایی یافته و به آسودگی رسیده است، ماییم و مرور خاطرات خوب و دیرین او که در قلب های ما همیشه جاودانه است و در زیر بار این مصیبت جانفرسا، دل می سپاریم به میراث ارزشمند او که یادگارهایی هماره گویا و ماندگارند.

 

خلیل عزیز معلم بود و معلم ماند و پرواز زودهنگام و ناباورانه او آخرین شعرش بود که یادآور این نکته است که نباید بر بقای عمر ناپایدار حساب ویژه ای باز کرد و باید قدر دوست ها و دوستی ها را بیشتر شناخت و هر لحظه مهیای سفر بود.»
پایان پیام/
 

کد خبر 203400

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha