خبرگزاری شبستان: قریب دو سال از ظهور بحران در سوریه می گذرد. بحرانی که با اعتراض مخالفان در حمص و درعا آغاز شد، اما خیلی زود با دخالت های خارجی، وجهه بین المللی پیدا کرد و به مهمترین مسئله سیاسی در منطقه و یا حتی در دنیا مبدل گشت. طی دو سال اخیر اخبار سوریه بیشترین سهم را در میان اخبار خبرگزاری ها داشته و در بسیاری از اوقات در صدر اخبار جای گرفته است.
سوریه در این دو سال مضاف بر نا آرامیهای داخلی، عرصه تسویه حساب های بین المللی بوده است و بهای حضور موثر در خط مقاومت بر علیه اسرائیل را پرداخت کرده است. اختلافات داخلی که می توانست با اصلاحات سیاسی به سرانجام روشنی برای مردم سوریه مبدل گردد،هم اکنون با ورود به عرصه صف آرایی های بین المللی بسیار پیچیده شده است. دو نفر از زبده ترین سیاستمداران سازمان ملل، تمام تجربه خود را برای برقراری صلح به کار بسته اند اما با کارشکنی غرب به بن بست رسیده اند. در مسیر صلح دولت و مخالفان سوری، تهران و قاهره نیز تلاش های بسیاری کرده اند، اما آنچه آمریکا و متحدان منطقه ایش می خواهند و آن را به صراحت مطرح کرده اند، سقوط دولت سوریه است و به هیچ وجه به کمتر از آن راضی نمی شوند. پیشنهادات آتش بس برای آرامی اوضاع و سپس مراجعه به آرای عمومی نیز با کارشکنی غرب و نقض آن توسط مخالفان به بن بست رسیده است.
بررسی سیاست غرب طی دو سال اخیر نشان می دهد که به زیر کشیدن بشار اسد از طریق تجهیز مخالفان و در راستای یک جنگ داخلی، هدف قرار گرفته و در راستای آن از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده اند. البته پیگیری پرونده در شورای امنیت و قرار گرفتن سوریه تحت بند 7 منشور سازمان ملل که می توانست تدارک حمله خارجی به این کشور باشد نیز با وتوی روسیه و چین شکست خورد. بر این اساس برای آمریکا که جنگ خارج از شورای امنیت را به صلاح خود نمی دانست، تنها راه ممکن غلبه از طریق مخالفان داخلی بود.
از سوی دیگر، در نقطه مقابل غرب، روسیه و ایران نیز به علت موقعیت استراتژیک سوریه به هیچ عنوان حاضر به عقب نشینی در برابر جنگ افروزی های غرب نبوده اند و بر این اساس پس از گذشت دو سال، سوریه همچنان صحنه درگیری های نظامی است.
اما به نظر می رسد پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، معادلات کمی تغییر کرده است. بررسی ها نشان می دهد که اوباما و حزب دموکرات بر اساس ملاحظات انتخاباتی پیش از این انتخابات هیچ تمایلی به وارد شدن در جنگ نداشتند، چراکه قطعا پیش از آشکار شدن دستاوردهای جنگ مصائب آن دامانشان را می گرفت. اما با پیروزی دوباره اوباما، هم اکنون این مانع وجود ندارد. البته بر هیچ کس پوشیده نیست که سخن گفتن از جنگ در شرایط سخت اقتصادی و سیاسی ای که اروپا و آمریکا در آن گرفتار هستند، برای هیچ تحلیلگری ساده نیست. آمریکا از دو جنگ پیشین خود در خاورمیانه نتایج مطلوبی را اخذ نکرده است و اروپا نیز هم اکنون در شرایط بحرانی اقتصادی قرار دارد. اما نکته ای که در این میان وجود دارد این است که آمریکا نشان داده است به هیچ عنوان حاضر به عقب نشینی در جبهه سوریه نیست. بر این اساس چاره اندیشی برای راهکاری نو در شرایط شکست راهکارهای قبلی قطعا وجهه همت سیاستمداران کاخ سفید خواهد بود.
تحولات کنونی سوریه حاکی از فرسایشی شدن جنگ داخلی است و مخالفان نشان داده اند که توان رویارویی مثمر ثمر با ارتش سوریه را ندارند. همچنین نشست برخی از مخالفان سوریه در تهران که طالب مذاکره اند، زنگ خطر ریزش نیروهای معارض را به سمت مذاکره با دولت به صدا درآورده است. این مسئله، لزوم ایجاد تغییر در فرآیند تحولات سوریه را برای غربی ها به وجود آورده است.
از سوی دیگر برخی دیگر از اقدامات جبهه غرب نشان از آمادگی برای آغاز جنگ دارد. اقدام برای نصب سامانه های ضد موشک پاتریوت، در واقع زمینه سازی اعلام منطقه پرواز ممنوع است. ضمن این که می تواند ترکیه و اروپا را در برابر حمله موشکی سوریه تا حدودی آماده کند. از آن مهمتر در ارتباط با غوغای رسانه ای که در یک ماه اخیر در راستای اتهام زنی به دولت سوریه مبنی بر تصمیم بر استفاده از بمب های شیمیایی شکل گرفته است، ماجرای اتهام سلاح های کشتار جمعی در عراق به یاد می آید. علی رغم منتفی بودن استفاده از سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه، تبلیغات وسیع برای زمینه سازی این ماجرا صورت گرفته است.
دولت سوریه نیز نسبت به استفاده مخالفان از سلاح شیمیایی هشدار داده است. این بر اساس شواهدی است که از دسترسی آنها به این سلاح ها حکایت دارد. در واقع فرقی نمی کند که دولت سوریه به استفاده از این سلاح ها اقدام کند یا مخالفان این کار را بکنند و به گردن دولت بیندازند. بر این اساس شرایط برای حمله آماده می شود.
البته همانطور که گفته شد اقدام به جنگ برای آمریکا و اروپا بسیار دشوار است. بر این اساس احتمالا پیش از آن طرح فشار وسیع اقتصادی بر سوریه و تجهیز مخالفان به سلاح های سنگین را در برنامه داشته باشند و در ادامه در صورت ناکامی حمله نظامی در دستور کار قرار بگیرد. تا کنون تجهیز وسیع مخالفان به سلاح های سنگین با محدودیت روبرو بوده است، چرا که غرب از تسلط نیروهای سلفی در سوریه ترس دارد. اما اظهارات سفیر رژیم صهیونیستی مبنی بر ترجیح القاعده بر بشار اسد، نشان از تغییر رویکردی دارد که به هر بهایی می خواهد بشار اسد را سرنگون کند.
در ارتباط با حمله نظامی نیز آمریکا دو مشکل بزرگ بر سر راه دارد. اولین مشکل روسیه و مخالفت صریح این دولت است. روسیه از یک طرف در شورای امنیت سدی بر سر راه تصویب قطعنامه است و از سوی دیگر حتی خطر ورود روسیه به جنگ نیز وجود دارد. بر این اساس که تا کنون چندین بار از این اقدام واکنشی سخن گفته است و تعداد ناوهای جنگی خود را در بندر طرطوس افزایش داده است. بر این اساس یکی از مهمترین فعالیتهای دیپلماتیک غرب از آغاز بحران در سوریه، تلاش برای تغییر رویکرد روسیه در قبال مسئله سوریه بوده است. در همین راستا تبلیغات وسیعی طی هفته اخیر مبنی بر نشانه های تغییر سیاست روسیه صورت گرفت که بر تعاملات روسیه در سفر پوتین به ترکیه و دیدار لاوروف با کلینتون تاکید داشت، اما پس از این دیدار ها عملکرد روسیه همچنان بر دفاع از موضع قبلی حکایت دارد.
ارسال محموله موشک های اسکندر به سوریه که سیستم های ضد موشک توانایی رهگیری آن را ندارند، انتقاد شدید لاوروف از دولت آمریکا به علت به رسمیت شناختن ائتلاف مخالفان سوری و پیشنهاد طرح دولت ائتلافی توسط پوتین که در آن اسد به عنوان رئیس جمهور باقی می ماند و اقلیت های سیاسی و مخالفان برخی از مناصب چون نخست وزیری و ریاست مجلس را به دست می آورند، از جمله مواضعی است که نشان از تاکید روسیه بر مواضع قبلی دارد. بر این اساس آمریکا راه سختی را بر زمینه سازی برکناری اسد پیش رو دارد.
از سوی دیگر بحث ورود ایران به جنگ در صورت حمله به سوریه نیز موضوعی است که عدم محاسبه عواقب آن توسط استراتژیست های نظامی- سیاسی آمریکا معقول به نظر نمی رسد. البته ورود ایران به صحنه چنین جنگی در صورت وقوع قطعی نیست، اما آمریکا قطعا برای عدم غافلگیری می بایست با چنین تصوری وارد جنگ شود. بر این اساس اهتمام به جنگ در صورتی شکل می گیرد که برنامه جنگ با ایران نیز وجود داشته باشد. در واقع در این قسمت ماجراست که تصور جنگ پیچیده تر می شود. اما فشارهای اخیر به ایران و قرار دادن مهلت ماه مارس برای توافق بر سر مسئله هسته ای، احتمال حمله به ایران را نیز به ذهن ترغیب می کند. در واقع غرب در نظر دارد روسیه را از این جبهه خارج کند و اگر به این امر موفق شد و همچنین در صورت عدم جوابدهی دیگر طرح ها در سقوط نظام اسد برنامه حمله نظامی را عملی کند.
پایان پیام/
نظر شما