به گزارش خبرگزاری شبستان، از جمله نکاتی که ازآیات قرآنی استفاده میشود، این است که تهذیب نفس، هر چند مراتبی دارد که بعضی واجب و بعضی مستحب میباشد، و شاید نتوان بعضی از مراتب مطلوبش را احصا کرد، اما امری حیاتی است که در اسلام جایگاه والایی دارد.
در اسلام، مهمترین مساله، اعتقاد به خدا و پیامبر است و بعد از آن نوبت به اخلاق میرسد. پس باید بهاین معنی توجه کنیم که اگر تزکیه اخلاق نکنیم چه بسا اعتقادات اصلی خود را نیز از دست بدهیم. قرآن از این معنی پرده برداشته و نشان داده است که بعضی از عادتها و خلقهای ناپسند در انسان، مانع از ایمان به خدا میشود، مثلا"، در داستان نصارای نجران میبینیم که پیامبر(ص) درباره آنان فرمودند: "دلیل این که اسلام را نپذیرفتند این نیست که حقانیت اسلام را در نیافتند، بلکه علاقهای است که به شرب خمر و گوشت خوک داشتند". از این جاست که به ارتباط عمیق اخلاق و اعتقادات میتوان پی برد.
در قرآن مجید مجموعه آیاتى وجود دارد که به نظر مىرسد اصول کلى اخلاق در آن ترسیم شده است،از جمله، مجموعه آیات سوره لقمان است، که از این آیه شروع مىشود:
«ولقد آتینا لقمان الحکمة ان اشکرلله; ما به لقمان حکمتبخشیدیم (و به او الهام کردیم) شکر خدا را به جاى آور!» (سوره لقمان، آیه12)
در زمینه معارف و عقائد، نخستسخن از شکر منعم مىگوید، و مىدانیم مساله شکر منعم، نخستین گام در طریق شناختخداست; و به تعبیر دیگر - همانگونه که علماى علم عقائد و کلام تصریح کردهاند - انگیزه حرکتبه سوى شناختخداوند همان مساله شکر نعمت است; چرا که انسان، هنگامى که چشم باز مىکند خود را غرق نعمتهاى فراوانى مىبیند، و بلافاصله وجدان او وى را به شناختبخشنده نعمت دعوت مىکند، و این آغاز راه براى معرفة الله است.
سپس به سراغ مساله توحید مىرود، و با صراحت مىگوید: «لاتشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم; چیزى را همتاى خدا قرار نده که شرک ظلم عظیمى است!»
و در مرحله دیگر، سخن از معاد مىگوید که دومین پایه مهم معارف دینى است; مىگوید: «یابنى انها ان تک مثقال حبة من خردل فتکن فى صخرة او فى السموات او فى الارض یات بها الله; پسرم! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل نیک یا بد) باشد و در دل سنگى یا گوشهاى از آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامتبراى حساب) حاضر مىسازد! » (سوره لقمان، آیه16)
سپس به اصول اساسى اخلاق و حکمت عملى پرداخته و به این اموراشاره مىکند،مساله احترام نسبتبه پدر و مادر، و شکرگزارى از آنها به دنبال شکر پروردگار (ووصینا الانسان بوالدیه.... ان اشکرلى ولوالدیک)(سوره لقمان، آیه14)
اهمیت دادن به نماز و رابطه با پروردگار و نیایش و خضوع در برابر او (اقم الصلوة) (سورهلقمان، آیه17) ، امر به معروف و نهى از منکر (وامر بالمعروف وانه عن المنکر) (سوره لقمان، آیه17) ، صبر و شکیبایى در مقابل حوادث تلخ زندگى (واصبر على ما اصابک) (سوره لقمان، آیه17)
حسن خلق در برابر مردم (ولاتصعر خدک للناس) (سوره لقمان، آیه18) ، تواضع و فروتنى و ترک تکبر در برابر خدا و خلق (ولاتمش فى الارض مرحا ان الله لایحب کل مختال فخور) (سوره لقمان، آیه18)
میانهروى و اعتدال در راه رفتن و سخن گفتن (و همه چیز) (واقصد فى مشیک واغضض من صوتک) (سوره لقمان، آیه19)
به این ترتیب، مشاهده مىکنیم که قسمت عمدهاى از فضائل اخلاقى، به عنوان حکمت لقمان در آیات منعکس است که شامل شکر و صبر و حسن خلق و تواضع و میانهروى و دعوت به نیکیها و مبارزه با بدیها مىشود، که ضمن هفت آیه توضیح داده شده است. (آیه13 تا19)
در آیات سه گانه سوره انعام که از آیه151 شروع و به153 ختم مىشود، ده فرمان مهم بیان شده است، که قسمت مهمى از اصول اخلاقى را در برگرفته از جمله: ترک ظلم و ستم، سبتبه فرزندان، ایتام، عموم مردم; و رعایت عدالت در برابر هر کس، و ترک جانبدارى تعصبآلور از نزدیکان و بستگان و دوستان در برابر نقض اصول عدالت، و نیز پرهیز از زشتکاریهاى ظاهر و باطن و همچنین حقشناسى در برابر پدر و مادر، و پرهیز از آنچه موجب تفرقه مىشود، و نیز اجتناب از هرگونه شرک.
1. توکل:« وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً » (طلاق / 3) وهر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را میکند، خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خدا برای هرچیزی اندازهای قرار داده است.
2. تقوا:« مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ » (طلاق / 2و3) هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد.
3. شکر نعمت، کفر نعمت:« لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ » (ابراهیم / 7) اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را)بر شما خواهم افزود، و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است.
4. صبر:« وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال / 46) وصبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.
5. توبه:« یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ » (تحریم / 8) ای کسانی که ایمان آوردهاید، بسوی خدا توبه کنید، توبهای خالص، امید است(با این کار)پروردگارتان گناهانتان را ببخشدو شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند.
6. اخلاص:« فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ » (غافر / 14) (تنها)خدا را بخوانید و دین خود را برای او خالص کنید، هر چند کافران ناخشنود باشند.
7. رضا: « رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ » (توبه / 72) و خشنودی خدا بزرگتر است.
8. احترام به پدر و مادر: « لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً » (بقره / 83) جز خدا را نپرستید وبه پدر و مادر خود احسان کنید.
9. خوش گفتاری: « وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً » (بقره / 83) وبا مردم (به زبان) خوش سخن بگویید.
10. امانت:« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها » (نساء / 58) خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید.
11. عدل:« إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ » (نساء / 58) هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید.
12. امر به معروف و نهی از منکر:« وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (ال عمران / 104) باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی ، و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.
13. نقض عهد، قطع رحم، فساد: « وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ » (رعد / 25) آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن میشکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع میکنند، و در روی زمین فساد میکنند، لعنت برای آنهاست.
14. پیروی از احسن:«الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ » (زمر / 18) همان کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.
15. صدق و راستگویی:« اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ » (توبه / 119) از خدا بترسید و با راستگویان باشید.
16. قرضالحسنه:« مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ » (بقره / 245) کیست که به خدا قرضالحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟خدا تنگدستی دهد و توانگری بخشد.
17. قولنامه: « إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَاکْتُبُوهُ » (بقره / 282) چون وامی تا مدتی معین به یکدیگر میدهید، آن را بنویسید.
18. تمسخرو استهزاء:« الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ » (توبه / 79) آنهایی که از مؤمنان اطاعت کار، در صداقتشان عیب جویی میکنند، و کسانی را که (برای انفاق در راه خدا)جز به مقدار (ناچیز)توانایی خود دسترسی ندارند، مسخره مینمایند، خدا آنها را مسخره میکند و برای آنها عذاب دردناکی است.
19. القاب زشت:« وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ » (حجرات / 11) و با القاب زشت و ناپسند یکدیگررا یاد نکنید.
20. دروغ:« وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ» (نحل / 116) به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری میشود نگویید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا افترا ببندید.
21. بخل: « وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ » (ال عمران / 180) کسانی که بخل میورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده انفاق نمیکنند، گمان نکنند این کار به سود آنها است، بلکه برای آنها شر است بزودی در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی به گردنشان میافکنند.
22. غیبت: « وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ » (حجرات / 12) وهیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟(به یقین)همه شما از این امر کراهت دارید.
23. گمان بد: « اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ » (حجرات / 12) از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است.
24. تجسس:« وَ لا تَجَسَّسُوا » (حجرات / 12) و هرگز(در کار دیگران)تجسس نکنید.
25. حسد: « أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ » (نساء / 54) با اینکه نسبت به مردم و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد میورزند؟
26. ظلم:« وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ » (شعراء / 227) آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست.
27. شایع کردن زشتیها (تشیع فاحشه): « إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ » (نور / 19) کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است.
28. سخن چینی: « هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ » (قلم / 11) کسی که بسیار عیبجوست و به سخن چینی آمدو شد میکند، (پیروی مکن).
29. عیبجویی:« وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ » (همزه / 1) وای بر هر بدگوی عیبجویی.
منبع:مرکزمطالعات وپاسخگویی به شبهات
موسسه آل البیت (ع)
پایان پیام/
نظر شما