اندر  احوالات کارگردانی که برای شهرت دست به هر کاری می زند

قرار دادن فیلم مستند «این یک فیلم نیست» جعفر پناهی در فهرست کاندیداهای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم مستند، که از نظر فنی و معیارهای سینمایی اثری قابل توجه نیست، برای منتقدان سینما سوال برانگیز است.

خبرگزاری شبستان فرهنگ و ادب: روشهای مختلفی برای کارگردان معروف شدن در ایران و سایر کشورهای جهان وجود دارد. یکی تلاش برای ساخت فیلم خوب و تامل برای پخته شدن در طول روزگار که اندکی به طول می انجامد. دیگری تلاش برای حاشیه سازی در کنار طی کردن مسیر هنری و تلاش برای جلب توجه مجامع مختلف با مسائلی به جز کارهای هنری که این یکی اتفاقا خیلی زود و سریع جواب می دهد و کارگردان جوان، یک شبه مشهور و پرطرفدار می شود. همیشه خدا کسانی بوده اند که از هر دو راه برای شهرت استقاده کنند و کارگردان ایرانی جعفر پناهی، از جمله کسانی بود که راه دوم را انتخاب کرد.


 

 

پناهی که فارغ التحصیل کارگردانی از دانشکده صدا و سیما است،اولین فیلم کوتاه خود «پل»را در سال 65 ساخت و کار در سینما را به عنوان دستیار عباس کیارستمی فیلمساز با سابقه سینمای ایران آغاز کرد.او پس از ساخت چند فیلم کوتاه،اولین فیلم بلند خود«بادکنک سفید»را در سال 73 ساخت که از همان فیلم توانست توجهات زیادی را به واسطه تکنیک سینمایی خوب و داستان جذاب و کودکانه فیلم به خود جلب کند و«بادکنک سفید» جوایز جهانی متعددی را از جمله دوربین طلایی جشنواره کن به ایران آورد. دومین فیلم او که «آیینه»نام داشت باز هم فیلمی با موضوع کودکان بود و همه چیز نوید تولد استعدادی تازه در سینمای ایرن را می داد اما پناهی که دوست نداشت در طول زمان و با کسب تجربه مشهور شود، تصمیم گرفت، حاشیه های فضای اطراف خود را بالا ببرد تا درها زودتر به رویش باز شود. نکته جالب در این میان اینجاست که پناهی پس از فارغ التحصیل شدن از دانشکده صدا و سیما، سالها در این ارگان به عنوان کارمند مشغول به کار بود و با گرفتن حقوق از بیت المال، در دیگر سو فیلم هایی دردسر ساز برای کشور می ساخت.


سومین فیلم او «دایره» نام داشت. فیلمی در مورد شش زن که پس از آزادی از زندان تلاش دارند تا موقعیت خود را بهتر کنند اما هر حرکت آنها محکوم به شکست است و در پایان هیچکدام به خواسته خود نمی رسد.موضوع تنش زای فیلم در کنار نگاه یکسونگرانه ای پناهی خواسته یا ناخواسته در این اثر داشت،آن را به فیلمی محبوب فستیوالهای خارجی تبدیل کرد و این فیلم شیر طلایی جشنواره ونیز و جوایز زیاد دیگری را نیز به خود اختصاص داد.


 

 

ادامه مسیر کاری پناهی تا به امروز به همین شکل بوده. یعنی پرداختن به موضوعات اجتماعی با یکسویه نگری و اغراق در مشکلات پناهی را خیلی زود تبدیل به چهره محبوبی برای جشنواره ها و محافلی کرد که با بزرگنمایی در گفته های او، تلاش دارند از ایران چهره ای ضد فرهنگ و هنر به نمایش بگذارند. «طلای سرخ»و «آفساید» پناهی هر کدام با اتکا به همین مسائل توانستند بسیار بیش از حد معمول در محافل جهانی مطرح شوند و مسائل حاشیه ای، متاسفانه قدرت بالای کارگردانی پناهی را هم به نکته ای حاشیه ای در ارزش گذاری آثارش تبدیل کرد.


همین روحیه اغراق و یکسویه نگری، جعفر پناهی را که به خاطر شرکت در یک تجمع غیر قانونی دستگیر شد و به همین خاطر حکم دادگاه را دریافت کرد، به ساخت فیلم مستندی بنام «این یک فیلم نیست» سوق داد. داستان این فیلم در مورد یک روز از زندگی این کارگردان است. در این فیلم تنها چهره دو نفر دیده می شود. جعفر پناهی و پسری خوش چهره که به کمک یکی از اعضای خانواده خود و برای کسب در آمد در ساختمان کار می کند. او در این فیلم یک روز از زندگی خود را به تصویر کشیده شده، اما بدون هیچ گونه فیلمنامه یا دوربین مختص فیلمبرداری ساخته شده است. کارگردان با تلفن همراه فیلمی را ضبط کرده است تا مظلوم نمایی کند و به افکار عمومی جهان اینطور القا شود که به خاطر گردن نهادن به حکم دادگاه کشورش، تصمیم گرفته از دوربین حرفه ای استفاده نکند و تنها برشی کوتاه از زندگی اش را با ابتدایی ترین تکنولوژی روز روایت کند. او در این فیلم که تصویری ناهمخوان با ارزش های سینمایی اش است، بیشتر تصویری از زندگی روزمره خود ارایه می دهد، اما از نظر فنی و سینمایی واجد ارزش های هنری نیست.


به زعم کارشناسان سینمایی، نمایش این فیلم در جشنواره های مختلف فیلم کن، ورشو و همچنین قرار دادن آن در فهرست کاندیداهای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم مستند، با وجود ضعف های فنی فاحش آن، سوال برانگیز است؟ چرا که، جشنواره کن و اسکار با هزینه های تبلیغاتی بالا و هیاهوی رسانه ای، به آرزوی خیل عظیم فیلم سازانی تبدیل شده است که شناختی از ماهیت حقیقی اعطای این جوایز ندارند. آنها بر این باورند در این شرایطی که شرکت در این جشنواره های باشکوه سینمایی و دریافت جایزه رویایی دست نیافتنی برای فیلم سازان کشورهای مختلف است، و داوران به بهانه ضعفهای هنری و تکنیکی بسیاری از فیلم ها را از گردونه رقابت خارج می کنند، پس چرا فیلمی که حتی واجد یکی از معیارهای کیفیت فنی نیست، در فهرست کاندیداها قرار می گیرد و باوجود آنکه نتایج قطعی اعلام نشده است، مانورهای تبلیغاتی زیادی برای آن به راه می اندازند؟

 

پایان پیام/

کد خبر 209962

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha