به گزارش خبرگزاری شبستان، به سبب اهمیت این گزارش متن کامل فارسی و انگلیسی آن را که توسط ارشد محمد، جاستینا پاولاک و وارن استروبل، نوشته و در تاریخ 8 دی 1391 (28 دسامبر 2012) منتشر شده، منتشر می کند. یک ارزیابی انتقادی از این گزارش امروز منتشر خواهد شد.
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا طی نخستین هفته دوران ریاست جمهوری خود به مقامات عالی ایران اعلام کرد در صورتی که آنها «مشت گره کرده خود را باز کنند» و کشورهای غربی را متقاعد کنند که به دنبال ساختن بمب هسته ای نیستند، وی نیز دست دوستی به سمت آنها خواهد گشود. اما مقامات عالی ایران هنوز این کار را انجام نداده اند. آمریکا و اتحادیه اروپا نیز امسال در پاسخ به این اقدام ایران، گامی برداشتند که برای مدت ها از آن اجتناب می کردند؛ یعنی اعمال تحریمهای تجاری به منظور قطع کردن درآمدهای نفتی که شریان حیاتی ایران شمرده می شود. این تحریمها، جنگ افزار اقتصادی شمرده می شد و خطرات بزرگی را به همراه داشت.
تا چندی پیش، ایران چهارمین صادر کننده بزرگ نفت خام در جهان به حساب می آمد و اندکی کمتر از 3 درصد نفت مبادله شده در مقیاس جهانی را صادر می کرد. تلاش برای حذف این میزان نفت از بازار جهانی، خطراتی از جمله افزایش بهای جهانی نفت، ایجاد اختلال در سامانه پرداخت بین المللی و آسیب رساندن به فرآیند بهبود اقتصاد جهانی را به همراه داشت.
مقامات ارشد آمریکا و اتحادیه اروپا طی گفتگوهای خود با خبرنگاران اعلام کردند این اقدامات شدید دیپلماتیک از سوی آنها با هدف اجرای تحریمها بدون وارد آوردن شوک نفتی صورت می گیرد. اوباما به متحدان خود هشدار داد تحریم نفتی تنها راه جلوگیری از وقوع یک جنگ جدید میان اسرائیل و ایران است. فرستادگان آمریکا مقامات عراق، لیبی و مهمتر از همه عربستان سعودی را تحت فشار قرار دادند تا میزان صادرات نفت خام خود را افزایش دهند. واشنگتن و متحدان آن، بازارهای غیر قابل پیش بینی نفت را با پیامهای دقیق و حساب شده ای مورد خطاب قرار دادند. دیپلماتهای آمریکایی به مناطق جنوبی عراق سفر کردند تا طرحهای راه اندازی پایانه های جدید نفتی را که می توانست کاهش تولید نفت ایران را جبران کند مورد بررسی قرار دهند. به گفته مقامات ارشد آمریکایی، کاهش صادرات نفت ایران به گونه ای که خطر بوجود آمدن بحران نفتی وجود نداشته باشد یک چالش محسوب می شد. یک مقام ارشد دولت اوباما در این باره گفت: «دشواری این کار همانند تلاش برای عبور دادن نخ از سوراخ سوزن بود. این کار همانند تاس ریختن بود، زیرا نمی دانستیم واکنشها به چه شکل خواهد بود».
به تعبیری می توان گفت این قمار حساب شده، نتیجه داد. ایران هر ماه میلیاردها دلار درآمد خود را از دست می دهد. واحد پولی این کشور نیز به واسطه تحریمها و سوء مدیریت داخلی فلج شده است. بر اساس اعلام وزارت خزانه داری آمریکا، صادرات نفت ایران طی سال کنونی پنجاه و پنج درصد کاهش پیدا کرده است. سایر تولید کنندگان نفت نیز کاهش صادرات نفت ایران را جبران کرده اند و بهای جهانی نفت در واقع کاهش یافته است. اما هنوز هیچ شواهدی دال بر این موضوع در دست نیست که این فشارها به نتیجه مورد نظر منتهی شده است. این نتیجه عبارت است از متقاعد کردن ایران به توقف فعالیت دستگاههای سانتریفیوژ غنی سازی اورانیوم که می تواند برای تولید بمب هسته ای مورد استفاده قرار بگیرد.
چندین دهه اختلاف
تحریمهای آمریکا علیه ایران به اندازه 33 سال دشمنی میان دو دولت قدمت دارد. تهران بر این موضوع تاکید دارد که برنامه هسته ای این کشور صلح آمیز است و تحریمهای اعمال شده، توجیه پذیر نیست. اما در سال 2007 و همزمان با مطرح شدن پرسشهایی درباره برنامه هسته ای ایران، وزارت خزانه داری آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرج بوش راهبردی جدید را در پیش گرفت. این راهبرد عبارت بود از ثبت کردن یک به یک بانکهای ایرانی در فهرست سیاه و وادار کردن بانکهای خارجی به تصمیم گیری در این خصوص که آیا تمایل دارند تجارت را با ایران ادامه دهند، یا ترجیح می دهند روابط تجاری خود را با اقتصاد آمریکا که به مراتب بزرگتر است حفظ کنند. وزارت خزانه داری آمریکا پیشتر در سال 2005، دارایی های کره شمالی را در بانک «دلتا آسیا» در ماکائو مسدود و بدین ترتیب، سایر بانکها را نیز به شیوه ای موثر از داد و ستد با کره شمالی منع کرد.
«دنیل گلیسر» معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور مقابله با تامین مالی تروریستها در این باره گفت: «در اینجا یک تصمیم بسیار آگاهانه اتخاذ شد.ما تصمیم گرفتیم امتحان کنیم و ببینیم آیا می توانیم الگوی این اقدام را در خصوص ایران هم اجرا کنیم». مقامات وزارت خزانه داری آمریکا در حالیکه صدها صفحه اطلاعات محرمانه اقتصادی را در دست داشتند، به سرتاسر جهان سفر کردند. «گلیسر» در این باره گفت آنها در گفتگوهای خود با صاحبان بانکها و دولتها از «خطرها» سخن به میان آوردند و تلاش کردند آنها را متقاعد کنند تا ایران با انزوای مالی روبرو شود.
ایران تاکنون توانسته است برخی از این اقدامات را دور بزند. خبرگزاری رویترز اسنادی را در اختیار دارد که نشان می دهد ایران چگونه توانست میلیونها دلار تجهیزات تحریم شده آمریکایی را برای استفاده در صنایع مخابراتی خود از طریق شرکتهایی در چین، خاورمیانه و ایران به دست بیاورد. اسناد دیگری در خصوص تغییر اسامی و پرچم کشتی های ایرانی به منظور دور زدن سایر تحریمها و همچنین اعلام نکردن میزان فروش نفت این کشور وجود دارد. با همه این توصیفها، تحریمهای اعمال شده علیه ایران به این کشور آسیب می رساند. آسیبهای وارد شده به ایران طی سال کنونی بسیار چشمگیر بوده است. آخرین اتفاقی که باعث شد اجرای تحریمهای نفتی علیه ایران ممکن شود، ناکامی دیپلماتیک در ترکیه در ماه ژانویه سال 2011 بود.
فرستادگان ارشد از سوی 5 کشور قدرتمند جهان بعلاوه آلمان در استانبول حضور پیدا کردند تا با یک هیات ایرانی دیدار کنند. آنها می خواستند بدانند آیا ایران تمایل دارد تا به پیشنهاد مطرح شده در 15 ماه قبل، نگاه تازه ای بیاندازد. این پیشنهاد عبارت بود از ارسال بخش عمده ای از اورانیوم غنی شده ایران به خارج از این کشور در ازای سوخت لازم جهت استفاده در رئاکتور پژوهشی تهران. این رئاکتور که از سوی آمریکا تامین شده است، ایزوتوپهای پزشکی تولید می کند. تهران در صورت توافق باید نوعی از سوخت را به خارج از این کشور ارسال می کرد که در صورت غنی شدن بیشتر می تواند برای تولید ماده لازم جهت شکافت هسته ای در بمبهای اتمی مورد استفاده قرار بگیرد. طرف ایرانی در ازای این اقدام، آنچه را که لازم داشت -سوخت رئاکتور- دریافت می کرد و احتمالا راهکاری برای آغاز گفتگوهای هسته ای جامعتر می یافت. این در حالی است که مذاکره کنندگان ایرانی در گفتگوهای استانبول، موضعی را اتخاذ کردند که حاکی از سازش نبود. یک مقام ارشد آمریکایی در این باره گفت موضع ایران در این مذاکرات، لحنی «آمرانه و تحکم آمیز» داشت.
پس از دو سال تلاش اوباما برای وارد کردن ایرانیها به فرآیند گفتگو، مخالفت صریح آنها باعث شد واشنگتن بتواند اتحادیه اروپا، روسیه و چین را قانع کند که زمان اعمال تحریمهای سختگیرانه تر فرا رسیده است. «دنیس راس» مشاور ارشد کاخ سفید در زمان گفتگوهای استانبول در این باره گفت: «آنها تا این برهه از زمان از لحاظ دیپلماتیک ما را فریب داده بودند. آنها کاملا ما را فریب داده بودند».
گزینه هسته ای
اواخر سال گذشته بود که اعضای سنای آمریکا قانونی را به تصویب رساندند که هدف مستقیم آن درآمدهای نفتی ایران بود. آنها می خواستند به اوباما این قدرت را بدهند تا بانکهای خارجی از جمله بانکهای مرکزی کشورهای متحد آمریکا را در صورتی که با بانک مرکزی ایران در خصوص خرید و فروش نفت مبادله داشته باشند، تحریم کند. این در حالی است که تیم اوباما -از جمله مقامات ارشد وزارت خزانه داری- در این خصوص اختلاف نظر داشتند که تحریمهای نفتی آیا به ایران بیشتر صدمه وارد می کند یا به اقتصاد جهانی.
نه تنها از دیدگاه کاخ سفید بلکه به عقیده بسیاری، هدف قرار دادن بانکهای مرکزی یک اقدام افراطی بود. در صورتی که این اقدام با موفقیت همراه نمی شد ممکن بود نظام پرداختهای بین المللی را که توسط بانکهای مرکزی کشورهای جهان مدیریت می شود دچار اختلال کند. این راهکار در دولت بوش نیز مورد بررسی قرار گرفته، اما از انجام آن خودداری شده بود.
«جان هانا» مشاور بوش در ماه مه گذشته طی یادداشتی نوشت: «من به وضوح به خاطر می آورم که رئیس جمهور بوش در نشستهای متعدد از مشاوران خود درخواست می کرد تا منابع جدیدی را جهت وارد آوردن فشار به ایران به وی معرفی کنند. او آشکارا مساله پیگیری بانکهای مرکزی را مطرح کرد. باز هم به وضوح به خاطر می آورم که هانک پاولسون وزیر خزانه داری وقت با این ایده که آن را «گزینه هسته ای» می نامید مخالفت و پیش بینی کرد این اقدام باعث ایجاد آشوب در بازارهای جهانی و اقتصاد آمریکا خواهد شد».
یک مقام ارشد وزارت خزانه داری آمریکا در تاریخ 15 نوامبر سال گذشته از سناتورهای مهم آمریکا از جمله «رابرت منندز» سناتور دموکرات ایالت نیو جرسی و «مارک کرک» سناتور جمهوریخواه ایالت ایلینوی درخواست کرد تا از تصویب قانون تحریمها خودداری کنند. با این وجود جمهوریخواهان در عرض چند روز در این خصوص اقدام و در نهایت دموکراتهای سنا را وادار به مصالحه ای کردند که بر اساس آن، اوباما به انعطاف بیشتری برای اعمال تحریمها دست پیدا می کرد. کاخ سفید هنوز در این خصوص تردید داشت.
کاخ سفید در تاریخ 29 ماه نوامبر اشخاص دوم وزارت امور خارجه و وزارت خزانه داری و همچنین مقامات ارشد امنیت ملی را اعزام کرد تا از سناتورها بخواهند از تصویب شتابزده این قانون خودداری کنند. «تیموتی گایتنر» وزیر خزانه داری آمریکا در تاریخ یکم ماه دسامبر در نامه ای خطاب به سناتور «کارل لوین» رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا از وی درخواست کرد تا «مخالفت شدید» خود را با این قانون اعلام کند. وی هشدار داد این اقدام ممکن است باعث از بین رفتن انسجام متحدان آمریکا علیه ایران شود و به واسطه افزایش بهای نفت و در نتیجه درآمد ایران، جاه طلبی های هسته ای تهران را افزایش دهد. این ایده زمانی به ذهنها خطور کرد که «دیوید کوهن» معاون وزیر خزانه داری آمریکا در برابر کنگره دلایل خود را بیان کرد.
منندز که از طرفداران عمده قطع درآمدهای نفتی ایران بود به کوهن گفت تلاشهای دولت اوباما برای به تاخیر انداختن این اقدامات، افراط کارانه است. منندز به کوهن فرصت پاسخ دادن نداد. وی گفت: «من در واقع هیچ پرسشی از شما ندارم. فقط می خواستم پس از آنکه الحاقیه من را باطل کردید، مخالفت خود را ابراز کنم».
سنا به الحاقیه پیشنهاد شده از سوی منندز 100 رای مثبت داد و هیچ کس با آن مخالفت نکرد. مقامات دولت اوباما چند ماه بعد اعلام کردند تنها در تلاش بودند تا با در نظر گرفتن انعطاف پذیری های لازم، خطرات موجود در راهبرد جدید را به حد اقل برسانند. کوهن کمتر از یک سال بعد طی مصاحبه ای اعلام کرد: «اینکه این اختلاف نظرها در آن زمان به پایان رسید، صحیح نیست». اوباما در آخرین روز سال 2011، این مصوبه را به امضا رساند و آن را به یک قانون تبدیل کرد. «مارک دوبوویتز» رئیس «بنیاد دفاع از دموکراسیها» که از گروههای محافظه کار و از پرخاشجو ترین حامیان تحریمهای ایران است در این باره گفت: «اکنون ما درباره جنگ افزار کامل اقتصادی بحث می کنیم».
جرقه آتش از طرف فرانسه، نگرانیهای یونان
در صورت توقف تجارت با ایران، اروپا در مقایسه با آمریکا بازنده بزرگتری بود. آمریکا به ندرت با ایران رابطه تجاری دارد. این در حالی است که میزان تجارت کشورهای عضو اتحادیه اروپا با ایران طی سال گذشته به 27 میلیارد یورو (برابر با 36 میلیارد دلار) رسید که حدود 14 میلیارد دلار آن مربوط به واردات نفت از ایران بود. این در حالی است که در اواخر سال دو هزار و یازده، اتحادیه اروپا تحت فشار تهدیدهای مکرر اسرائیل درباره حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، اقدامات خود را در راستای اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران انجام داد و این کار را مشتاقانه تر از کاخ سفید پیگیری کرد. یک مقام ارشد امنیت ملی اتحادیه اروپا در این باره گفت: «احتمال حمله اسرائیل به ایران، ما را تا سرحد مرگ ترساند».
همچنین در این زمان، هیچ نشانه ای وجود نداشت که از کند شدن سرعت برنامه هسته ای ایران حکایت کند. آژانس بین المللی انرژی اتمی در تاریخ هشتم ماه نوامبر گزارش داد که ایران «فعالیتهایی مربوط به ساخت یک وسیله انفجاری هسته ای انجام داده است». بنا به گفته این گزارش، ایران در حال آماده کردن طرح خود برای تولید سلاح هسته ای است. نیکولا سارکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه در تاریخ 21 ماه نوامبر خطاب به دیگر روسای جمهور کشورهای اروپایی نامه ای نوشت و خواستار اعمال تحریمها علیه ایران «در مقیاسی بی سابقه» شد که ازجمله آنها می توان به تحریم نفتی و مسدود کردن دارایی های ایران در بانکهای مرکزی این کشورها اشاره کرد. یک مقام ارشد دولت اوباما گفت این نامه «جرقه را به رگه ای از باروت زد که از مدتها پیش ایجاد شده بود».
اروپا در بدترین بحران مالی از زمان جنگ دوم جهانی به سر می برد. جلب موافقت تمام اعضای اتحادیه اروپا برای اعمال این تحریمها، دو ماه طول کشید که طی آن مذاکرات با دقت بسیار انجام شد. یک دیپلمات غربی در این باره گفت بسیاری از دولتهای اروپایی «به شدت در این باره مردد بودند». یونان بیشترین نگرانی را در این میان داشت. یونان توسط دولت موقتی اداره می شد که سعی داشت در پرداخت بدهی های خود موفق عمل کند. یونان از شرایط مناسبی در خرید نفت از ایران برخوردار بود، زیرا ایران اعتبارات اسنادی یونان را در فروش نفت به این کشور می پذیرفت. این در حالی است که بسیاری دیگر از صادر کنندگان نفت به هیچ وجه چنین شرایطی را قبول نمی کردند. آتن عقیده داشت تحریم ایران، مشکلات مالی این کشور را افزایش خواهد داد.
یک دیپلمات غربی در این باره گفت: «یونانی ها دولت نداشتند. آنها نمی توانستند اعلام کنند که تصمیم سیاسی نهایی آنها چه بود.» آتن خواستار تضمین منابع نفت جایگزین بود. کاترین اشتون مسئول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حاشیه نشستهای خود با دیپلماتهای کشورهای حاشیه خلیج فارس، از عربستان سعودی خواست تا در این قضیه وارد شود. مقامات عربستان نیز در واکنش، خواستار دریافت تضمینهای مالی از کمیسیون اروپا در خصوص فروش نفت به یونان شدند، اما این تضمینها را دریافت نکردند.
یک دیپلمات در این باره گفت آنها در نهایت به این تضمینها دست پیدا کردند. دیپلماتهای اتحادیه اروپا در ماه ژانویه سال 2012 در بروکسل با یکدیگر دیدار کردند تا جزئیات نهایی این طرح را مشخص کنند. تحریمهای مالی به یک مشکل روانی تبدیل شده بود. بسیاری از دولتهای اروپایی می خواستند بدانند مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی ایران چگونه به تجارت آنها در بخشهای غیر نفتی آسیب وارد می کند. در این زمان بود که به منظور حفظ تجارتهای مشروع، معافیتهایی در نظر گرفته شد. اتحادیه اروپا در تاریخ بیست و سوم ماه ژانویه اعلام کرد کشورهای عضو این اتحادیه از تاریخ یکم ماه ژوئیه واردات نفت ایران را متوقف و دارایی های بانک مرکزی ایران را در این اتحادیه مسدود می کنند. همچنین بر اساس این تحریمها، شرکتهای اروپایی از انتقال محموله های نفت ایران و بیمه کردن آنها منع شدند.
الگوی بازار
این اقدام اتحادیه اروپا باعث شد حدود 450 هزار تا 600 هزار بشکه نفت در روز از بازارهای جهانی حذف شود. تحریمهای آمریکا نیز این میزان کاهش را بیشتر کرد و باعث شد کشورهای آسیایی و دیگر کشورها وابستگی خود را به نفت ایران از دست بدهند. کارشناسان در کاخ سفید، بروکسل، وزارت امور خارجه فرانسه و همینطور در اندیشکده های واشنگتن اقدام به ساختن مدلهایی درباره تاثیرهای احتمالی تحریمها علیه ایران کردند. اما در این میان مشکلی وجود داشت؛ هیچ یک از این مدلها نمی توانست به طور دقیق پیش بینی کند بازار به کاهش نفت خام ایران یا این موضوع که نفت ایران هم اکنون وارد عرصه سیاست شده است، چگونه واکنش نشان خواهد داد.
«راس» در این باره گفت برخی از مشاوران اوباما تحلیلهایی را ارائه و استدلال کردند این تحریمها باعث افزایش شدید بهای نفت خام و کند شدن روند بهبود اقتصاد آمریکا خواهد شد. برخی دیگر نیز چنین استدلال کردند که خطر ناشی از کاهش نفت صادراتی ایران در حال حاضر در بازار پذیرفته شده است و اینکه بازار تقاضای جهانی نفت برای مدتی با رکود مواجه خواهد بود. «راس» در این باره گفت: «فهمیدن اینکه از میان این دو پیش بینی متضاد، کدام یک صحیح است کاری بسیار دشوار بود.» بر اساس یک تحلیل مشترک که توسط آلمان، فرانسه و انگلیس انجام شد و نتایج آن در تاریخ 16 ماه دسامبر سال 2011 در اختیار کشورهای عضو اتحادیه اروپا قرار گرفت، پیش بینی کامل تاثیر تحریم نفتی ایران غیر ممکن است.
بر اساس این تحلیل که یک نسخه از آن در اختیار رویترز قرار گرفت و تا کنون نیز منتشر نشده است، تحریم ایران ممکن بود تنها به افزایش کوتاه مدت و محدود بهای نفت منجر شود. در صورتی که بازارها به این نتیجه برسند که این تحریمها نخستین مرحله از مجموعه ای از اقدامات است، بهای نفت ممکن است در هر بشکه حدود ده تا بیست دلار افزایش پیدا کند و برای یک دوره حدودا 3 ماهه در همین حد باقی بماند. بدین ترتیب اتحادیه اروپا مجبور می شد از ذخایر نفت اضطراری خود برای پایین نگاه داشتن قیمتها استفاده کند.
گفتگو درباره جنگ - ایران و اسرائیل باعث پیچیده تر شدن اوضاع شد
حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران در تاریخ 28 دسامبر سال گذشته تهدید مسدود کردن تنگه راهبردی هرمز را مطرح کرد و گفت این کار «از نوشیدن یک لیوان آب هم آسانتر است». یک مقام آمریکایی گفت ایرانیها تلاش کردند با این اقدام، بهای نفت را افزایش دهند و بدین وسیله کاهش صادرات خود را جبران کنند. یک مقام ارشد دولت آمریکا در این باره گفت آمریکا «پیامی قاطع» را به ایرانیها داد و گفت مسدود کردن تنگه هرمز قابل تحمل نخواهد بود. تهدیدهای اسرائیل در خصوص حمله به ایران نیز راهبرد متحدان آمریکا را پیچیده تر کرد.
اوباما در تاریخ چهارم ماه مارس در نشست سالانه لابی حامی اسرائیل موسوم به «آیپک» در واشنگتن حضور پیدا کرد و جمله ای را به زبان آورد که به سرخط بسیاری از خبرگزاریها تبدیل شد. اوباما گفت: «تا به حال کم و بیش سخن از جنگ به میان آمده است.این سخنان طی چند هفته گذشته با افزایش دادن بهای نفت، تنها به نفع دولت ایران تمام شده است». سه روز پیش از این تاریخ، بهای نفت به بیش از 128 دلار و 40 سنت در هر بشکه رسیده بود که بیشترین رقم در دوران ریاست جمهوری اوباما شمرده می شد. جمهوریخواهان وی را بابت نداشتن رویکردی قاطع در قبال ایران مورد انتقاد قرار دادند. روز بعد، اوباما پیام خود را در نشستی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید تکرار کرد.
«بن رودز» مشاور امنیت ملی کاخ سفید به نقل از رئیس جمهور آمریکا در این باره گفت: «ما باید به شکل فوق العاده درباره حل مساله هسته ای ایران گفتگو کنیم، بدون آنکه بازار انرژی جهانی را دچار وحشت کنیم، مبادا از این رهگذر ایران سود ببرد.» در طول فصل بهار سال 2012، کاخ سفید و پایتختهای اروپایی درگیر لفاظی هایی بودند تا بتوانند آرامش را به بازارهای جهانی باز گردانند. واشنگتن چند بار علنا اعلام آمادگی کرد تا در صورت نیاز، ذخایر راهبردی نفت خام آمریکا را مورد استفاده قرار دهد. اوباما در تاریخ چهاردهم ماه مارس در کاخ سفید با دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس دیدار کرد و خواستار حمایت وی در صورت لزوم استفاده از ذخایر نفتی شد.
همان شب کامرون طی پیامی از لندن درخواست کرد تا فرآیند آزادسازی ذخایر اضطراری آماده شود. انتشار این خبر باعث شد شاخص بهای نفت خام برنت اروپا دو دلار کاهش پیدا کند و بهای نفت در هر بشکه به پایین تر از رقم 123 دلار برسد. با این وجود بهای نفت همچنان بالا بود. مقامات کاخ سفید تصمیم گرفتند در صورتی که بهای نفت خام برنت همچنان در طولانی مدت 120 دلار در هر بشکه یا بیشتر باقی بماند، به اجبار ذخایر راهبردی نفت را مورد استفاده قرار دهند. سران کشورهای عضو گروه هشت در تاریخ 19 ماه مه گذشته و 6 هفته پیش از اجرایی شدن تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا، در کمپ دیوید دیدار و بیانیه ای کوتاه مشتمل بر سه جمله را منتشر کردند.
موضوع این بیانیه، تضمین آن بود که نفت در بازارها به طور کامل و به موقع تامین شود. «رودز» در این باره گفت پیام این نشست به نتانیاهو درباره استفاده از ذخایر راهبردی نفت و نشست گروه هشت این بود که «تمام این اقدامات در اصل باعث خواهد شد فشار قیمتهای بالای نفت کاهش پیدا کند.»
اختلاف بهای نفت
اوباما در ماه ژانویه کمیته ای ویژه را به منظور نظارت بر اجرای تحریمها تشکیل داده بود. هدف از تشکیل این کمیته، ترغیب تولید کنندگان بزرگ نفت به افزایش تولید و ترغیب مشتریان عمده نفت تهران از جمله چین، هند، ترکیه و ژاپن به خرید نفت خام کمتر از ایران بود. اعضای این گروه شامل «دنیل مک دونو» و «مایکل فرومن» -کارشناس اقتصاد بین الملل- معاونان مشاور امنیت ملی آمریکا و «برایان دیس» مسئول سیاستهای اقتصاد داخلی کاخ سفید بودند. از دیگر اعضای کلیدی این گروه می توان به «کوهن» چهره شاخص وزارت خزانه داری و «کارلوس پاسکوال» نماینده امور انرژی وزارت خارجه و شخص اصلی مسئول گفتگوها با تولید کنندگان و مصرف کنندگان نفت اشاره کرد.
عربستان سعودی که دارای بیشترین ظرفیت مازاد تولید در میان تولید کنندگان نفت در جهان است از ماهها پیش اعلام آمادگی کرده بود تا شکاف کمبود نفت را جبران کند. یک منبع آگاه نزدیک به مقامات عربستان سعودی در این باره گفت پیام ریاض عبارت از این بود که «مشتری را پیدا کنید، ما نفت تولید می کنیم.» به گفته مقامات سیاسی و دیپلماتها، مقامات سعودی عقیده دارند این اقدام آنها نشان دهنده حمایت از رشد اقتصاد جهانی است. آنها همچنان بر موضع خود که از مدتها پیش اعلام شده بود تاکید داشتند که هیچگاه از نفت به عنوان یک اسلحه استفاده نخواهند کرد، حتی علیه دشمن بزرگ خود یعنی ایران. «علی النعیمی» وزیر نفت عربستان سعودی تلاشهای خود را دوچندان کرد تا تاجران نفت را متقاعد کند در خصوص تحت کنترل نگاه داشتن بهای نفت قاطع است. از شش تحلیلگر صاحب نفوذ امور نفت درخواست شد تا اواخر ماه مارس در لندن با یکی از مشاوران نعیمی دیدار کنند. پیام اعلام شده به این افراد این بود که: «اصول بازار، بهای بالای نفت را توجیه نمی کند.»
ریاض در ماه مه میزان تولید خود را به بیش از ده میلیون بشکه در روز افزایش داد که طی سی سال گذشته رقمی بی سابقه شمرده می شود. بهای نفت در ماه نوامبر در مقایسه با ارقام بالای ماه مارس، بیست دلار در هر بشکه کاهش پیدا کرده بود. تلاشهای بیشتری نیز در این خصوص صورت گرفت. «پاسکوال» و سایر دیپلماتهای آمریکایی به بغداد و سپس در ماه نوامبر سال دو هزار و یازده به بندر بصره رفتند تا درباره جزئیات برنامه های عراق با هدف ارتقای ظرفیت تولید نفت اطلاعاتی کسب کنند. بنا به گفته مقامات آگاه، آمریکاییها به بررسی زیرساخت نفتی آسیب دیده عراق پرداختند، مسائلی را ازقبیل آماده بودن پمپهای استخراج، توان لوله های قدیمی برای جابجایی نفت استخراجی جدید، زمان بندی مناسب ساخت پایانه های نفتی و امکان بارگیری نفتکشهای عظیم مورد بررسی قرار دادند.
یک مقام وزارت امور خارجه آمریکا در این باره گفت: «این بررسی ها باعث شد بسیار خوشبین تر شویم.» پاسکال و مقامات وزارت انرژی همچنین به کشور لیبی که هنوز در حال بازسازی از جنگهای داخلی بود سفر کردند تا تولید در این کشور را مورد بازنگری قرار دهند. میزان صادرات نفت لیبی بسیار سریعتر از آنچه که پیش بینی می شد به حالت اولیه باز گشت. بر اساس گزارش اداره اطلاع رسانی انرژی آمریکا، عراق در ماه سپتامبر سال دو هزار و دوازده در مقایسه با یک سال پیش روزانه پانصد هزار بشکه نفت بیشتری تولید می کرد. لیبی نیز میزان تولید روزانه خود را از دویست هزار بشکه به یک و نیم میلیون بشکه افزایش داده بود.
دیپلماسی انرژی
واشنگتن هنوز باید متحدان نگران و همچنین رقبای اقتصادی خود از جمله چین را قانع می کرد تا خرید نفت خود را از ایران «به میزان چشمگیری کاهش دهند». این درخواست در قانون جدید تحریمهای آمریکا عنوان شده بود. به گفته مقامات آمریکایی، این موضوع بسیار حساس بود. اگر کشورها همگی با این درخواست آمریکا مخالفت می کردند، برنامه تحریمهای ایران کاملا ناموفق از آب در می آمد. اوباما در یکی از نشستهای خود با طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه که اواخر ماه مارس در سئول و در جریان یک نشست امنیت هسته ای برگزار شد، در خصوص بحث ایران به مشاجره پرداخت. اوباما پس از خطاب قرار دادن طرفهای ترک و چینی، استدلالی قوی برای اعمال تحریمها در اختیار داشت. وی این گونه استدلال کرد که در صورت اجرا نکردن تحریمها، وقوع یک جنگ دیگر در خاور میانه اجتناب ناپذیر خواهد بود. اما ترکیه هنوز به انرژی ایران وابسته بود.
«رودز» در این باره گفت: «اگر به میزان نفت و گازی که آنها (ترکیه) از ایران وارد می کنند نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که آنها قادر نیستند به سادگی کلید را خاموش کنند. آنها باید اقتصاد خود را سر پا نگاه دارند. بنابراین این کار (تحریم نفت) برای آنها باید به صورت مرحله ای انجام شود. ما هم توانستیم این موضوع را محقق کنیم.» دیپلماتهای آمریکایی در جریان مذاکرات خود از طرح میزان دقیق کاهش واردات نفت ایران خودداری کردند و در ازای آن از کشورها خواستند پیشنهاد خود را در این زمینه مطرح کنند.
یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا در این باره گفت: «در هیچ یک از این موارد ما به کشورها مراجعه نکردیم تا مثلا از آنها بخوهیم خرید نفت خود را به میزان 15 یا 18 یا 20 درصد کاهش دهند.» در اینجا بحث درباره منابع جایگزین نفت و سازگاری این منابع با نوع پالایشگاههای موجود و همچنین قیمت این نوع نفتها بود. یک موضوع عجیب در این میان آن بود که واشنگتن از هیچ یک از کشورها نمی خواست تا واردات نفت خود را از ایران یکباره کاهش دهند، زیرا این کار باعث آشفته شدن بازارها می شد.
بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی اندیشکده «مرکز سیاست دو حزبی» در واشنگتن، واردات ماهیانه نفت خام ایران از سوی چین و هند به عنوان دو مشتری بزرگ ایران طی سه ماهه سوم سال 2012 در مقایسه با سه ماهه آخر سال 2011 به میزان بیش از 30 درصد کاهش پیدا کرد. ژاپن که سومین وارد کننده بزرگ نفت ایران بود نیز در طول این مدت خرید خود را به میزان 56 درصد کاهش داد. کره جنوبی و ترکیه نیز میزان واردات نفت خام خود را در این مدت به ترتیب به میزان 82 درصد و 19 درصد کاهش دادند.
گفتگو یا جنگ؟
ایران هسته ای در ادامه این گزارش می نویسد: با تنگ تر شدن این حلقه، ارزش واحد پولی ایران (ریال) به رقم بی سابقه ای سقوط کرد، به طوری که اوایل ماه اکتبر هر 38 هزار ریال ایران برابر با یک دلار بود. این موضوع باعث بوجود آمدن اعتراضات خشونت آمیزی نزدیک بازار بزرگ تهران شد. تحریمها در این جریان نقش داشتند. اما سوء مدیریت ایران نیز در این جریان مقصر بود. برای مثال تصمیم ایران برای راه اندازی یک مرکز جدید مبادلات ارزی باعث شد بسیاری تصور کنند این اقدام نشان می دهد منابع ارزهای قدرتمند ایران رو به اتمام است.
سیاست گذاران و بازرگانان همواره تلاش می کنند تا حجم ذخایر خارجی ایران را که عاملی مهم در توان اقتصادی این کشور شمرده می شود حدس بزنند. یک ایرانی که در دبی به تجارت ارز می پرداخت در این باره گفت: «پول ایران نهایتا تمام می شود». وی گفت: «آیت الله روح الله خمینی فقید زمانی اعلام کرد موافقت با آتش بس در جنگ ایران - عراق همانند نوشیدن یک جام زهر بود. آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ایران نیز مجبور خواهد شد این جام زهر را بنوشد.» بسیاری از مقامات کشورهای غربی پیش بینی می کنند گفتگو درباره برنامه هسته ای ایران اوایل سال 2013 از سر گرفته شود. این اقدام به هیچ وجه کار آسانی نخواهد بود.
ایران همچنان قاطعانه از حق خود مبنی بر غنی سازی اورانیوم حمایت و آن را در راستای اهداف غیر نظامی عنوان می کند. شهروندان ایرانی، حتی آنهایی که از مقامات عالی این کشور دل خوشی ندارند می گویند از این برنامه حمایت می کنند. اما تحریمها که طی سالهای گذشته با دقت اندیشیده شده اند تا در جریان اجرای آنها از وارد آمدن آسیب گسترده به مردم ایران خودداری شود، هم اکنون مشکلات جدی را برای این مردم به وجود آورده است. تحریمهای جدید آمریکا در ماه فوریه عملی می شود و نمایندگان کنگره آمریکا خود را برای اعمال اقداماتی جدید آماده می کنند.
پنجره دیپلماسی در حال بسته شدن است. نتانیاهو در سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر گذشته، ضرب الاجل تقریبی تابستان سال دو هزار و سیزده را مشخص کرد. اوباما یک هفته پس از انتخاب دوباره خود به سمت رئیس جمهور آمریکا خطاب به خبرنگاران گفت: «ما سختگیرانه ترین تحریمهای تاریخ را (علیه ایران) اعمال کرده ایم.» وی همچنین اعلام کرد بار دیگر تلاش خواهد کرد تا باب گفتگو را با ایران باز کند. رئیس جمهور آمریکا گفت: «نمی توانم قول بدهم که ایران از آستانه این دروازه عبور خواهد کرد.
پایان پیام/
نظر شما