به گزارش خبرگزاری شبستان از زمان روی کار آمدن حماس به عنوان یک گروه جهادی و مقاومتی در فلسطین به رهبری شیخ احمد یاسین، ایران همواره از این جنبش حمایت میکرد. ایران از لحاظ نظامی، اقتصادی و سیاسی به آنها کمک و در صورت مشکل در داخل حماس و یا با سایر گروههای جهادی، رفع اختلاف و مشکل میکرد و همیشه به گرمی پذیرای رهبران آن در ایران میشد و در واقع ایران به عنوان یک کشور بزرگ اسلامی در سختترین لحظات مانند جنگ 22 روزه سال 2008 که فلسطینیها، کمترین حامی و پشتیبان داشتند، تمامقد در کنار آنها ایستاد و از آنها در مقابل اسراییل دفاع کرد اما حال چه شده که شایعاتی در خصوص اختلاف فیمابین حماس و ایران به گوش میرسد.
پس از شکلگیری بهار عربی یا بیداری اسلامی در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه، برادران بزرگ حماس در سایر کشورها، یعنی اخوانیها قدرت را در دست گرفتند. اخوانیها در تونس به قدرت رسیدند، در لیبی قوی حاضر شدند. در مصر حکومت در دست آنهاست؛ در مراکش، نخستوزیر را در تعیین کردند و در اردن به قدری توان پیدا کردند که حدودا به صورت مستمر پس از نماز جمعه بر ضد شاه اردن فریاد میزنند و پیش از اینها هم در ترکیه بر سریر حکومت تکیه زده بودند. این وضعیت هم برای ایران مخالف غرب و هم برای حماس به دنبال پشتیبان بسیار مناسب بود. تغییرات چنان گسترده بود که ناظران سیاسی از تغییرات ژئوپولوتیکی گسترده در منطقه خبر میدادند. حماس یا همان جنبش اخوانالمسلمین فلسطین از این وضعیت استقبال کرد و از این راضی بود که عمق استراتژیکی به گستردگی اخوانالمسلمین در منطقه پیدا کرده است.
اما با شروع درگیریها در سوریه، مواضع حماس و ایران بر یکدیگر منطبق نمیشد، یک طرف از اخوانیها هم مسلکش که خواهان تغییر حکومت در سوریه بودند، حمایت کرد و طرف درگیر، حفظ محور قدرت و یکی از اجزای آن یعنی سوریه و اسد را به حماس گوشزد میکرد. حماس بر اساس تشخیص خود به صورت هر چند رقیق جانب اخوانیها را در سوریه گرفت و با استدلال اینکه مردم سوریه و اخوانیها در سوریه تغییر میخواهند، میزبان خود را رها کرد.
میزبانی که سالها، رییس دفتر سیاسی حماس و خیل آوارگان فلسطینی را علیرغم مشکلات زیاد در خود جای داده بود و حتی برای احیای حقوق فلسطینیان چندین بار با اسراییل جنگید و بلندیهای جولان را از کف داده بود. اما خالد مشعل رییس دفتر سیاسی حماس ترجیح داد از دمشق به دوحه اسبابکشی کند و منزلی نو برگزیند. مشعل در هنگامی که حزب اخوانی عدالت و توسعه اردوغان مشغول تدارک معارضین در سوریه بود به همراه مرسی رییسجمهور مصر به ترکیه سفر میکند و از اردوغان تمجید میکند و در یک کلام به او میگوید «رهبر جهان اسلام». این در حالی است که چندی پیش «اسماعیل هنیه» رهبر حماس در سفر به ایران و در ملاقات با رهبر ایران آرزو کرده بود که روزی نماز را به امامت او در مسجدالاقصی بخواند.
این مواضع و رویکردها مانند موشی بود که رشته محکم روابط بین دو متحد قدیمی را میجوید. اما شروع جنگ جدید بین حماس و اسراییل تا حدودی مانع از این کار شد. حماس توانست با همت خود و استفاده از موشکهای ایرانی، جنگ را ظرف مدت 8 روز تمام کند و در غزه جشن پیروزی برگزار کند و در خیابانهایش تابلوی تشکر از ایران نصب کند.
و در حالیکه شایعه تعطیلی دفتر حماس در تهران به گوش می رسید، رهبر ایران به مقاومت و مجاهدت حماس آفرین گفت و از خدا برای آنها پیروزی خواست و حماس نیز در پاسخ از وی تشکری صمیمانه کرد.
به نظر میرسد دو طرف، برآورد دقیقی از خواستهها و مواضع یکدیگر دارند و علاقهمند نیستند که اختلاف در خصوص موضع سوریه به روابط آنها آسیب بزند. ایران بارها اعلام کرده بود که از هر گروهی که در فلسطین برای احقاق حقوق فلسطینیان با اسراییل مبارزه کند، حمایت میکند و حماس نیز از این امر مستثنی نیست.
هر چند که به نظر می رسد که حماس در مورد سوریه خطای استراتژیک کرد و در حالی که میتوانست محور قدیمی و استخواندار مقاومت را در کنار دوستان جدید توأمان داشته باشد، ترجیح داد در بحران سوریه بدون اینکه چشمانداز روشنی برای آن و به نفع حماس متصور باشد، ورودی پرخطر کند. ورودی پرخطر در سوریه که سلاح به جای صندوق رأی برای جان و مال مردم تعیین تکلیف میکند؛ وضعیتی که در آن انواع گروههای تروریستی، گروههای رقیب و یا حتی مخالفان داخلی اسد به غلط و یا درست برای دستیابی به خواستههایشان، دست به اسلحه میبرند و به جای گفتوگو با یکدیگر، سرب داغ نثار هم میکنند که قطعا بزرگترین برنده این نبرد و جدال در سوریه، دشمن حماس یعنی اسراییل است.
پایان پیام//
نویسنده: حسین هواسی
نظر شما