گمانه زنی هایی از جنس انتخابات(بخش اول)

تا کنون توجه چندانی دررفتارهای مبتنی برگفتمان در خصوص انتخابات صورت نگرفته است وزمان کوتاهی است که جریان های سیاسی به امر گفتمان سازی خود را مجهز کرده اند.دراین نوشتاربررسی انتخابات ازمنظرتحلیل گفتمان مد نظراست

خبرگزاری شبستان: مساله کاندیداتوری، موضوع بسیار حایز اهمیتی است، از این جهت حایز اهمیت است که در این کارزار بسیاری از گمانه زنی هایی مطرح است که صحه و صحت آن خود امری مجهول است. در واقع اگر صحت حضور انتخاباتی برخی اشخاص و جریان ها معلوم و قطعی بود، چشم انداز روند نگاری و جریان شناسی و به تبع آن پیش گویی در باره آن ها سهل تر بود ولیکن با تمامی این شرایط نگارنده به دنبال آن است با رویکردی توصیفی و نه تحلیلی به موضوع انتخابات و چشم انداز آن بپردازد.
 

قبل از هرچیز باید گفت انتخابات در ایران امری است تا حدودی پیش بینی نا پذیرو به همین تبع نمی توان آن را با علوم دقیقه اجتماعی و شاخص های عملیاتی رفتارشناسانه ارزیابی کرد. تا کنون توجه و غور چندانی در رفتار های مبتنی بر گفتمان در خصوص انتخابات صورت نگرفته است و چند سال کوتاهی است که جریان های سیاسی و اجتماعی به امر گفتمان سازی خود را مجهز کرده اند و آن چه تاکنون بود، موضوع هنجاری گفتمان ها و کاربست های عملیاتی آن ها نبوده است بلکه بیشتر امری ایضاحی و اوصافی از گفتمان های تاریخی بوده است.
 

در واقع بعد از گفتمان اصلاحات بود که امر گفتمان سازی و فراگیری تقاضاهای سیاسی در تمامی وجوه زندگی سیاسی مهم انگاشته شد و به مفصل بندی خود در تمامی امور سیاسی و اجتماعی واقتصادی و صنفی و در آخر فرهنگی دست زد. بعد از آن بود که جریان های کلان اصول گرا و اصلاح طلب که البته در برخی امور تمایز چندانی در آنان یافت نمی شد به امر عملیاتی گفتمان ها مبادرت ورزیدند و البته موفقیت هایی چشمگیر نیز کسب کردند. یکی از این موفقیت ها، گفتمان سازی تحول خواهانه و چرخش مدار انتخابات 84 بود که در آن احمدی نژاد با شعار بازگردانی امر سیاسی به دست خود مردم، آلترناتیوی برای چرخش قدرت سنتی در جمهوری اسلامی ترسیم کرد.
 

بعد از این مورد نکته ای که باید به صورت آسیب شناسانه به آن پرداخت، امر رایج کاندیداتوری در انتخابات است. به طور کلی بدلیل سهم اندک جریان ها و فقدان حزب محوری در انتخابات، اشخاص اولویت ها را سهیم می شوند و آگر هم حزبی تشکیل شود بر پایه اشخاص و حمایت های ضمنی آن هاست.
 

در همین راستا معضل دیگری که گریبانگیر مقتضیات امر انتخابات در ایران امروز است؛ موضوع ظرفیت های لابی گری در انتخابات است. موید این فرض آنست که دراکثر مواقع شاهد آن هستیم کاندیدایی به عرصه عمومی معرفی می شود که در قد واندازه کاراکتری ملی نیست و به قولی به خود و اصالت خود متناسب با نقش آفرینی در نظر گرفته شده توجه و وقعی قائل نیست.
 

اگر توجهی خاص به انتخابات پیش رو داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که بیش از 20 شخصیت، نامزد هایی به صورت رسانه ای و مطابق با الگوی چهره به چهره حضور در انتخابات را اعلام کرده و به عرصه عمومی این خبر را منتقل کرده اند. آنچه بیشتر در جامعه شناسی نخبگان در این باره به آن پرداخته می شود، امر لابی گری و چانه زنی های برخی از شخصیت هاست که قرار است با سهم خواهی هایی برنامه ریزی شده به نفع دیگری عرصه را ترک کنند و این امر نیز منبعث از همان مصایب فقدان کارکردی حزب برای تجمیع و تالیف منافع جمعی و گروهی است.انتخابات شخص محور که عموما به هر طریقی به دنبال کسب بیشترین رای بدون عضویت دایمی افراد است، به اینجا می انجامد که اشخاص و رجل سیاسی که به دنبال تحرک و صعود سیاسی اند با پیگیری و لابی با برخی از چهره های شاخص تر که احتمال رقابت و پیروزی در آن ها زیاد است به گفتگو بپردازند وخود را مطرح تر از گذشته برای اهمیت رای و نظر خویش دریابند.در این حالت بهترین عملی که در راستای اعمال لابی گری و سهم خواهانه است کاندیداتوری بالقوه است که به آن کاندیداتوری ترفیعی و حمایتی با هدف هم پوشی نیز گفته می شود.
 

همین جا لازم است به فرامین و توصیه های مقام معظم رهبری در روز های پایانی هفته گذشته اشاره داشته باشیم که به شدت از اعلام کاندیداتوری افراد بی صلاحیت انتقاد فرموده و به نوعی به ممزوج انگاشتن تخصص و تقوا به عنوان شروط لازم و کافی برای حضور در صحنه انتخابات، برای کاندیداتوری اشاره کردند.
 

اما گذشته از این ها هرچه به انتخابات 92 نزدیک تر می شویم فضای انتخاباتی پرالتهاب تر از گذشته احساس می شود. در این میان کفه انتخابات بیشتر بر حول محور ائتلاف 1+2 سنگینی می کند که بالقوه ترین تصمیم گیری گروهی را دنبال می کند ولی البته اختلافاتی نیز در آن به چشم می خورد که در یادداشتی اختصاصی به آن پرداختیم. گفتنی است امید های جبهه اصول گرا از ظرفیت های این ائتلاف بسیار قوی است و شانس پیروزی رویکرد آنها با عنوان ائتلاف در مقابل جریان های دیگر بسیار راهگشا خواهد بود. در حال حاضر چشم ها به خروجی این ائتلاف و اعلام کاندیداتوری مورد اجماع ائتلاف خیره شده است.
 

علاوه بر این کاندیداتوری محسن رضایی ،نامزد همیشه صاحب قدم انتخابات نیز به چشم می خورد و قطعی اعلام شده است. البته با سفر های مکرر جناب ایشان به این سو و آن سو و نشست های مکرر با برخی از اصناف فرهنگی و علمی و اقتصادی و صنفی نیازی به اعلان رسمی ایشان احساس نمی شد.او که در انتخابات های گذشته درصدی از موفقیت را کسب نکرده است به دنبال آن است، برنامه های خود را به صورتی گام به گام و پیوسته برای پیروزی دنبال کند.
 

در مقابل این طیف از گزینه ها که نوعی خط ومشی همگرا و اصولی را دنبال می کنند، جریان های دیگری برای انتخابات برنامه ریزی کرده اند که برخی بصورت قطعی و برخی به صورت آینده انگاری و به حالتی گمانه جویانه می شود به آن ها پرداخت.اول از همه جریان حامی دولت است که سرسختانه در انتخابات پیش رو مساعی لازم را فراهم می آورد.بعد از آن جریان اصلاحات است و بعد از آن نیز حضور هاشمی رفسنجانی است که می تواند روند انتخابات را به نوعی دیگر رقم زند.
در یادداشت بعدی به هرکدام از این طیف ها تحلیلی با مدل جریان شناسی و گفتمان پژوهی که قسمت مهمتر گمانه زنی هایی از جنس انتخابات می باشد ، خواهیم پرداخت.
 

ادامه دارد...
 

پایان پیام/

 

کد خبر 236310

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha