رویکرد ملی نسبت به علوم انسانی باید تغییر کند

یکی از مشکلات اصلی پژوهش های علوم انسانی فقدان روحیه و فرهنگ محقق پروری در جامعه و دانشگاه در این حوزه است، که رفع آن مستلزم تعامل بیشتر اصحاب علوم انسانی در کاربردی و اجرایی کردن یافته ها است.

خبرگزاری شبستان: با توجه به اهمیت پژوهش و ضرورت آسیب شناسی آن جهت ارتقای سطح کیفی پژوهش ها گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین پوریانی، رئیس مرکز مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی انجام شده است که مشروح آن در ذیل می آید:

 

اصلی ترین مشکلی که پژوهش های مرتبط با علوم انسانی به ویزه در حوزه مطالعات دینی از آن رنج می برند، چیست؟

عدم توجه به شرایط خاص اجتماعی: علوم انسانی در هر جامعه ای در عین اینکه از میراث های مشترک علوم انسانی سایر جوامع استفاده می کند، باید به خاص و ویژه بودن مسائل و مشکلات و ویژگی های آن جامعه نیز توجه داشته باشد و برای تولید علمی مسائل خاص آن جامعه را به عنوان موضوع تولید علم مدنظر خود قرار دهد. علاوه بر این، باید روند بومی سازی علوم انسانی در کشور تسریع داشت.

همچنین، اجرای درست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بر اساس دانش اجتماعی بومی و ترسیم مسیر آن با ملاحظه ساخت و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران نیز در دستور کار باشد.

برای جبران عدم توجه کافی نسبت به نیاز جامعه به انجام مطالعات میان رشته ای در رشته های متفاوت در حوزه آموزش و پژوهش، برای افزایش ظرفیت های علمی این رشته ها انجام اقداماتی همچون برگزاری جلسات گفتگو و نقد ضروری است.

یکی از مشکلات اصلی فقدان روحیه و فرهنگ محقق پروری در جامعه و دانشگاه در حوزه علوم انسانی است، که رفع آن مستلزم تعامل بیشتر اصحاب علوم انسانی در کاربردی و اجرایی کردن یافته ها و تحقیقات این حوزه از یک طرف و ایجاد احساس نیاز دانشگاه ها به تحقیقات علوم انسانی از طرف دیگر است، به عبارت دیگر رویکرد ملی نسبت به علوم انسانی باید تغییر یابد.

 

چه علل و عواملی موجب چنین مشکلی شده است؟

فقدان پارادایم مشترک در علوم انسانی در ایران؛ تفاوت معرفت شناسی بومی اسلامی ایرانی با غرب؛ استواری غالب نظریه های حوزه علوم انسانی و بویژه دانش اجتماعی بر تجربه تاریخ خاص آن در غرب و تعمیم و تسری آن به جوامع دیگر؛ غیر کاربردی بودن علوم انسانی به خاطر، سوء مدیریت علمی، پایین بودن توانایی های حرفه ای، محدود بودن شبکه های اطلاع رسانی، نهادینه نشدن فرهنگ پژوهشگری، مقررات مالی دست و پاگیر و کمبود منابع، وجود شکاف گسترده و تناقض محتوایی میان نظر و عمل و وجود سردرگمی و روزمرگی بر سیاستگذاری معطوف به پژوهش در دانشگاه و سایر مراکز پژوهشی از جمله علل بروز چنین نقیصه ای است.

 

پژوهش علمی و ایده آل باید دارای چه مختصات و ویژگی هایی باشد؟

پژوهش اول باید دارای ساختار منطقی و روش مند باشد، یعنی بر اساس ساختار و متد تحقیقات ارائه شده باشد که خروجی آن علمی باشد. همچنین، تکراری نباشد و از دوباره کاری پرهیز شود. همراه با ابداع، نوآوری و خلاقیت باشد. در کنار نیاز محور و مسئله محور بودن از اجتماع آسیب زدایی کند.

تولید دانش و آگاهی بخشی، محقق محور بودن و پرورش محققان جدید برخورداری از خروجی تاثیرگذار در نظام آموزش و پرورش نیز بهره مندی از نظام تبلیغی موثر و شرایط زمان، مکان، جغرافیا و نیت سنجی نیز از دیگر شروط پژوهش ایده آل است.

باید هر دو سطح نظری و تجربی را برخوردار باشد. یعنی هم دستگاه نظری و مبانی مفهومی و تئوریکی داشته باشد و هم سطح واقعیت های جامعه را منعکس کند و به صورت کاربردی بتواند مسئله را حل کند. وضعیت پژوهش ها و تحقیقات بین المللی را مورد توجه قرار دهد و آن یافته ها را هم لحاظ کند. متناسب با فرهنگ، ارزش ها، باورهای جامعه و نیز بر اساس مبانی انسان شناسی، هستی شناسی، معرفت شناسی باشد و لذا بتواند دردها را درمان کند و راهکار ارائه بدهد.

 

چه راهکارهایی جهت دستیابی به چنین پژوهشی پیشنهاد می کنید؟

1- در امور آموزشی و پژوهشی علوم انسانی، مطالعه تطبیقی با استفاده از روش تلفیقی ضروری است.

2- تبیین الگوی پیشرفت جامعه براساس دانش اجتماعی بومی و ترسیم مسیر آن با ملاحظه شرایط اجتماعی ایران، نوع دین و سابقه تاریخی آن.

3- ایجاد تسهیلات لازم برای انجام همکاری های علمی و تحقیقاتی مشترک بین مراکز تحقیقاتی کشور با موسسات تحقیقاتی بین المللی.

4- ایجاد صندوق حمایت از تحقیقات به منظور کمک و ارائه تسهیلات مالی به محققان و مدیران طرح های پژوهشی.

5- اصلاح رویکرد ملی نسبت به علوم انسانی به عنوان یک استراتژی بلند مدت.

6- رفع موانع سیاسی اجتماعی ، فرهنگی در حوزه نظریه پردازی در علوم انسانی.

7- لزوم حاکمیت ارزشهای قرآنی دانش مداری، معنویت، کرامت و شرافت ذاتی، وجدان اخلاقی، نیاز به راز و نیاز، رفاه و اطاعت و بندگی بر انسان شناسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.

8- باز اندیشی در برنامه های درسی و عناصر چهارگانه (اهداف و سرفصل، محتوا، روشن های تدریس و ارزشیابی) در علوم انسانی.

9- بومی سازی علوم انسانی و مدیریت دانش آن از طریق تخصص گرایی.

10- پیوند علوم انسانی با مقتضیات فرهنگی و هویت جامعه از منظر روش شناسی و کاربردشناسی در بازنگری ها و بازاندیشی ها و باآفرینی های مربوط به علوم انسانی.

11- استفاده از رهیافت میان رشته ای در بومی سازی علوم انسانی با هدف طراحی چشم انداز های تازه در معرفت شناسی و روش شناسی

12-تحول در علوم انسانی با استفاده از الگوی اجتماع پژوهشی به صورت ایجاد زمینه ای اجتماعی و آموزشی که به پژوهشگر، استدلال، ارتباط برقرار کردان، تفکر عمیق، به چالش کشیدن و به چالش کشیده شدن و ارتقاء تکنیک های حل مساله یاد می دهد.

منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

پایان پیام/

 

کد خبر 236843

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha