به گزارش خبرگزاری شبستان/ خراسان رضوی
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چوعضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
توکز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
زندگی بشری به دلیل اتصالات زنجیره ای نیازهای انسان با یکدیگر گره خورده است و نیاز در امور مادی، جسمانی، عاطفی، فرهنگی و ارتباطی در این سلسله قرار می گیرد، بی شک باری تعالی حکمتی را در قراردادن این نیازهای متقابل و رفع آن از سوی افراد بنا نهاده است.
محبت و عشق ورزی زمانی معنا پیدا می کند که انسان ها در پس برطرف سازی این نیازها قلوبشان به یکدیگر نزدیک تر می شود و به معنای حقیقی زندگی که در واقع همان تجربه حدیث دلبری و عشق ورزی است، دست می یابند.
زندگی انسان با همه فرازها و نشیب هایش و نیازهای واقعی و غیر واقعی و حوادث تلخ و شیرین و لحظات به یاد ماندنی زمانی رنگ و بوی دلنشین زیستن الهی را می گیرد که اعتقاد به نیکی کردن به دیگران و دست دیگری را گرفتن بدون هیچ توقعی باشد.
نعمت های انسان غنی و ثروتمند برگ برنده سرودن شعر جاودانه شدن است
همه نعمت هایی که در اختیار انسان غنی و ثروتمند است، در واقع برگ برنده ای برای این موجود خاکی است تا زرق و برق این پول های رنگین او را از هدف اصلی دور نسازد و او آگاه باشد که در واقع مالک اصلی کس دیگری است و او فقط و فقط امانتدار این همه دارایی است که باید در قافیه زندگی برای نباختن به ردیف و مات نشدن دربرابرپادشاه نفس شعری انسانی برای جاودانه شدن بسراید.
شعری که حدیث باهم بودن، برای هم ماندن، به یادهم بودن و به فکر دیگری بودن را درهمه حال بنوازد و برای سرودن این شعر شعور در رباعی و قصیده به بیان غزل پرداخته تا دوباره در مثنوی هفت دیوان ترانه طنین عشق ورزی به رقص در آید.
ضرورت احسان در جامعه از دیدگاه اسلام
خداوند در آیۀ 195 سورۀ بقره می فرماید: " وانفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکة و احسنوا ان الله یحب المحسنین؛ و در راه خدا انفاق کنید و (با ترک این کار پسندیده، یا هزینه کردن مال در راه نامشروع) خود را به هلاکت نیندازید، و نیکی کنید که یقینا خدا نیکوکاران را دوست دارد." این آیه بیانگر یک حقیقت کلی و اجتماعی است و آن اینکه، ترک انفاق هلاکت جامعه را به دنبال دارد.
یکی از عوامل مهم در نابودی جامعه، فقر است. زیرا فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، بیماری، بی سوادی، فقر عاطفی و روحی و به طور کلی، کاستی در همۀ زمینه ها را به دنبال دارد.
این کمبود ها تعادل را در انسان از بین می برد . وقتی که انسان نتواند از راه درست تعادل را در خود ایجاد کند و به نیازهای خویش پاسخ دهد، به ناچار ارزش های دینی و اخلاقی را نادیده گرفته و به مفاسدی هم چون دزدی، بی بند و باری، قتل و ... روی می آورد. این کارها نه تنها فرد را به هلاکت می رساند بلکه جامعه را نیز نابود میکند.
به وجود آوردن زمینه های حیات جامعه
خداوند در آیۀ 34 سورۀ فصلت میفرماید:"و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوة کانه ولی حمیم ؛ نیکی و بدی یکسان نیست . بدی را با بهترین شیوه دفع کن. تأمل در این آیه به خوبی نشان میدهد که احسان در جامعه، دوستی و صمیمیت را میان افراد، به وجود میآورد.
دوستی و صمیمیت نیز، تنش ها و تضاد و درگیری را میان اقشارمختلف جامعه، از بین می برد و موجب همگرایی اجتماعی ، اتحاد و تعاون می شود . تنها در چنین فضایی است که افراد با تجربیات و اطلاعات گوناگون حاضر می شوند که در عرصه های مختلف دینی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... وارد شوند و به فعالیت بپردازند. این فعالیت موجب پیشرفت ، حیات و استقرار جامعه و افراد می شود.
نوعدوستی وکمک به همنوع از دیدگاه آیین الهی و جهانی اسلام امری ذاتی و فطری است. در واقع خدامد متعال تمایل به کمک کردن به همنوعان را به صورت یک شناخت در قلب هر بشری الهام کرده است . بدین مفهوم که عمل نیکوکاری به صورت نور الهی در قلب و سرشت انسان وجود دارد.
ره نیکمردان آزاده گیر چو استادهای دست افتاده گیر (سعدی)
در قرآن کریم خصوصیات “احسان” و “محسنین” چنین آمده است:
سوره بقره آیه 112: حق این است که هر کس روی دل به سوی خدا نهد و نیکوکار باشد پاداشش نزد پروردگارش محفوظ است و نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند.
در سوره آل عمران آیه134 می فرماید:"کسانی که در راحت و رنج انفاق می کنند و خشم خود را فرو می خورند و از مردمان در می گذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد."
در سوره یونس آیه 26: "برای نیکوکاران بهشت و نعمتی افزونتر هست؛ و بر چهره آنان غبار رنجو خواری ننشیند، اینان بهشتیانند و در آن جاودانند".
سوره الرحمن آیه60 : "آیا جزای نیکوکاری؛ جز نیکو کاری است؟"
احسان و نیکوکاری منش و سیره علوی
قال امیرالمومنین علی(علیهالسلام): طُوبی لِمَنْ اَحْسَنَ اِلی العِبادِ وَ تَزَوَّدَ لِلْمَعادِ. خوشا به حال کسی که به بندگان خدا نیکی کند و برای روز قیامت توشه بردارد.
خورشید را به میمانی دل های تاریک کودکان یتیم می برد آن هنگامی که درکوچه پس کوچه های کوفه توشه ای را برشانه هایش می گذاشت تا نوای عدالت خواهی خویش را درسکوت شبانگاهی باتنهایی خویش زمزمه کند.
اهمیت و جایگاه نیکوکاری و احسان
راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن کریم بر این نظر است که احسان و نیکوکاری، خصلت و ویژگی انسانی است که برتر از عدالت خواهی است؛ زیرا عدالت آن است که انسان آن چه را بر عهده او نهاده شده، به جا آورد و آنچه سهم و حق اوست برگیرد؛ ولی احسان آن است که بیش از وظیفه به جا آورد و کمتر از حق بگیرد.
مصادیق احسان خداوند
در آیات قرآن، نیکی خداوند به بندگان چه در دنیا و آخرت و چه در زمینه نیازهای روحی و روانی یا در حوزه امور مادی به عنوان مصداق احسان شمرده شده است ، قرآن ثروت و دارایی را نیز مصداقی از نیکی خدا برمی شمارد (قصص آیه 76) و گنج قارون را از زبان بنی اسرائیل احسان خدا به وی می داند. (قصص آیه 76)
ملازمه یکتاپرستی احسان به پدر و مادر، سرآمد همه نیکی ها
انسان می بایست به عنوان جانشین خداوند رفتاری مبتنی بر احساس را در پیش گیرد تا خلافت الهی خویش را بنمایاند، در قرآن بیش از ده بار و به طور معمول پس از توحید و اعتقاد به وحدانیت خداوند از مردم خواسته شده که در حق پدر و مادر احسان کنید.
قراردادن احسان به والدین در کنار توحید به معنای آن است که در بینش قرآنی نمی توان از ایمان و توحید به خدا سخن گفت درحالی که در حق پدر و مادر نیکی نکرد(بقره آیه 38 و نیز نساء آیه 63 و نیز انعام آیه 115 و آیات دیگری که توحید و احسان به والدین را در کنار یکدیگر مطرح می سازد.)
خداوند با تأکید بر احسان به پدر و مادر می کوشد تا حق ایشان را به درستی بشناساند، گفتار نرم و نیکو و سنجیده و در نهایت فروتنی و از سر مهر و محبت و شفقت از نمونه های مصداقی احسان است که خداوند به آن اشاره می کند. کمک مالی و تأمین نفقه و هزینه های ایشان نیز بخشی دیگر از مصادیق احسان شمرده شده است.
قرآن با یادآوری رنجی که مادر در هنگام بارداری و شیرخوارگی و کودکی فرزند می برد از او می خواهد که در حق ایشان احسان و رحمت را مراعات کند.( آیه 51 سوره احقاف) در حقیقت با بیان این رنج ها و سختی ها سفارش بیش تری را نسبت به مادر به عمل می آورد. در حقیقت با بیان این مسایل می کوشد تا انسان را تشویق کند که در حق مادر محبت و احسان بیش تری بنماید؛ به ویژه که مادر از نظر عاطفی از حساسیت بیش تری برخوردار است و واکنش های وی بر اساس آن شکل می گیرد.
در سوره یوسف(ع) از نیکی آن پیامبر الهی به برادران و پدر و مادر خود خبر می دهد و در سوره مریم حضرت یحیی(ع) را در زمره رهبران نیک رفتار به شمار آورده، می فرماید: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار و خوش رفتار بود و هرگز متمرد و نافرمان نبود.
در سوره قصص به بیان دو ویژگی مهم انسان های نیکوکار (شایستگی و امانتداری) پرداخته و با نقل داستان حضرت موسی (ع) خدمات شایسته آن پیامبر آسمانی را متذکر شده و می فرماید که موسی(ع) هنگامی که به چاه آب در مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا مشاهده کرد که چهارپایان خود را سیراب می کنند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند و به چاه نزدیک نمی شوند. موسی(ع) به آن دو گفت: کار شما چیست؟ چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟ گفتند: ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند. و پدر ما پیرمردی کهنسال است. موسی(ع) برای گوسفندان آن دو آب کشید. سپس رو به سایه آورد و عرض کرد:پروردگارا! هر خیر و نیکی که بر من بفرستی، به آن نیازمندم.
کمک به خویشاوندان
قرآن بیان می کند که احسان به دیگران در حقیقت احسان به خویشتن است چنانکه می فرماید: ان احسنتم احسنتم لانفسکم (اسراء آیه7) زیرا شخص با احسان و نیکوکاری، شخصیت خود را کامل می گرداند و در تحقق تکامل وجودی خویش می کوشد.
قال امیرالمومنین علی(علیه السلام): عَلَیکَ بالاِحْسانِ فَاِنَّهُ اَفْضَلُ زِراعَةٍ وَ أَرْبَحُ بَضاعَةٍ. بر تو باد نیکوکاری که آن برترین زراعت و سودآورترین سرمایه است.
یادداشت از فاطمه ترزفان
نظر شما