هنر غوطه ور در حس و خیال به افسردگی می انجامد

اگر هنرمندی چیزی را از ساحت معقول به دست نیاورده باشد در توهم و خیال است، اثر هنری منبعث از عقل در حقیقت انکشاف باطنی از خلق آن اثر را در نتیجه امر معقول به مخاطب ارائه می کند وگرنه به افسردگی می انجامد.

به گزارش خبرنگار شبستان، نهمین نشست از سلسله نشست های "نظریه چیست؟" با عنوان "دیدار حیات معقول در جمال محسوس (تبیین و تحلیل نظریه هنر از دیدگاه آیت الله جوادی آملی)" با سخنرانی محمد هادی نائیجی، روز پنج شنبه، 5 اردیبهشت ماه در محل تالار استاد امیرخانی خانه هنرمنان ایران برگزار شد.

بر پایه این گزارش، نائیجی در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: عمدتا معنای نظریه هنر در ایران، وامدار کتاب های ترجمه شده و تفکرات فلسفی در جهان غرب است، بنابراین آشنایی با اصطلاحات غربی این حوزه تا اصطلاحات جایگزین بیشتر است، که در نتیجه این مسئله، چرخه گردش اطلاعاتی پیش می آید که این امر سبب می شود تا زمان زیادی برای ارائه مفاهیم نوین صرف کنیم.

وی در ادامه به عمده مکاتب فلسفی 400 سال اخیر در جهان اسلام اشاره کرد و افزود: اگر در طول این چندصدسال به دنبال فردی نظریه پرداز باشیم، قطعا آن شخص صدرالمتالهین است، او پایه گذار مکتب فلسفی با عنوان حکمت متعالیه است، مکتبی که بسیاری از اندیشمندان متاثر از آن هستند و به اعتقاد من آیت الله جوادی آملی، جزء صاحب نظران مکتب حکمت متعالیه محسوب می شود.
نائیجی با اشاره به نظر آیت الله جوادی آملی به مقوله هنر و همچنین دیدار وی با حلقه ای از هنرمندان تصریح کرد: آیت الله جوادی آملی در باب هنر نظرات و سخنانی را ایراد کرد و نهایتا تعریفی از هنر ارائه داد که در ابتدا برخی تصور کردند این سخنان از باب اینکه وی عالم دینی است، حالت خطابه داشته و در بحث و خطابه بیان شده است، در حالی که آنان که اهل مطالعات فلسفی و پژوهش در حوزه هنر بودند از همان ابتدا متوجه شدند، این سخنان عمیق از ورای تفکری ژرف نشأت می گیرد که به صورت دقیق به مبحث هنر توجه داشته و دارد.

وی گفت: آیت الله جوادی آملی تعریفی از هنر ارائه کرد که شاید بتوان آن را تعریف هنر دینی قلمداد کرد، وی معتقد است که هنر، تنزیلِ امر معقول به کارگاه خیال و تبدیل امر معقول در کارگاه خیال به جمال محسوس است، همه این کلمات در واقع کلیدواژه های تعریف هنر از دیدگاه آیت الله جوادی آملی محسوب می شوند، در واقع از این تعریف چنین مستفاد می شود که تعبیر وی از جمال همان ویژگی اثر هنری است یعنی اثری که زیبایی را در هر گونه ای از هنر می آفریند.
نائیجی عنوان کرد: به زعم آیت الله جوادی آملی اگر هنرمندی چیزی را از ساحت معقول به دست نیاورده باشد در توهم و خیال است، ضمن آنکه همان طور که در تعریف ایشان از هنر اشاره شد، سه کلیدواژه معقول، عالم خیال، حس در این نظریه وجود دارد که فارغ از محوریت و جهان بینی فلسفی در این رابطه، می توان چنین برداشت کرد که مراد از این تعریف ارائه مفهوم عقلی در قالب خیال هنرمند و نهایتا تبدیل شدن آن مفهوم به جمال محسوس است.
وی ادامه داد: وی درباره هنر غربی(البته مراد از هنر غربی؛ غرب جغرافیایی نیست) می گوید: این هنر در واقع هنری است که گرفتار دور باطل عالم حس و خیال شده است که بر این اساس آیت الله جوادی آملی معتقد است اگر اثر هنری امر متنزلی از قوه عاقله نداشته باشد این هنر در چنبره دور باطلِ حس و خیال است که دارد، اثری را ایجاد می کند.
این محقق با اشاره به وجه دیگری از نظریات آیت الله جوادی آملی در باب هنر خاطرنشان کرد: وی معتقد است هنری که در دور باطلِ حس و خیال غوطه ور باشد، نتیجه اش افسردگی است؛ نظر آیت الله جوادی آملی درباره پدیده هنر و آثار خلق شده در این حیطه آن است که اثر هنری منبعث از عقل، در حقیقت انکشافِ باطنی از خلق آن اثر را در نتیجه امر معقول به مخاطب ارائه می کند و به بیان دیگر از طریق جمال محسوس مخاطب را به سوی حقیقت می برد.
پایان پیام/

کد خبر 247370

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha