به گزارش خبرگزاری شبستان: میشل یانگ، مقاله نویس روزنامه لبنانی « دیلی استار» در مقابله با تئوری مطرح شده « ساموئل هانتینگتون» متخصص علوم سیاسی آمریکایی که عنوان کرد بعد از جنگ سرد، فرهنگ و هویت دینی و مذهبی سرچشمه درگیری ها خواهد بود با استناد به بهار عرب و اسلام گرایی مردم کشورهای انقلاب زده برآورد کرد: انسان های امروزی قابلیت انطباق رفتارهای خود با فرهنگ ها و تمدن های مختلف را دارند و این امر به مرور زمان و با رشد عقلانیت انسانی قوت بیشتری به خود می گیرد.
براساس باور پیشگویانه هانتینگتون فرهنگ عامل اصلی اختلاف میان انسانها است و امروز این فکر در دانشگاه ساموئل هانتینگتون آمریکا به سرعت در حال اشاعه و رسوخ در میان جوانان است. با چنین تحلیلی جهان با سرنوشتی تاریک روبرو خواهد بود از همین رو است که خواسته جهانی سازی مطرح می شود تا همه فرهنگ ها یکی شود.
از همین رو دانشگاه آمریکایی تلاش می کند با ایجاد روابط بین المللی این خشونت ابدی را برطرف سازد.
اما حقیقت این است که تفاوت فرهنگ اسلامی و غرب فکری کاملا منجمد است چرا که افراد با فرهنگ های متفاوت به خوبی با یکدیگر سازگار می شوند.
یانگ خاطر نشان می کند که غرب با انتشار تصویری غلط از بهار عرب اینگونه مدعی می شود که مردم انقلاب زده در پی برقراری دموکراسی و آزادی به پیروزی احزاب اسلامی می رسند که نه دموکراسی ای را می شناسد و نه آزادی ای را اما این استدلال برخاسته از باور غلط درباره دین و اسلام است، می بینیم که احزاب اسلامی در کشورهای انقلاب زده انتخاب شده اند چرا که آنها به سازمان های نمادین و یا به قدرت هایی چنگ نمی زنند که در جهت محدود کردن آزادی بیان و دموکراسی فعالیت می کنند.
برای درک بهتر باید به انشعابات سیاسی جریان گرفته در انقلاب های عربی آگاه باشیم.
یانگ یادآور می شود که هرگز نباید انتظار داشت که اعراب با آغوش باز فرهنگ غرب را بپذیرند و از سویی غربی ها پذیرای فرهنگ شرق باشند.
موضوع مهم این است که متاسفانه دنیای غرب از حادثه 11 سپتامبر 2001 با مقوله اسلام آشنا شد.
و بسیاری از ارزش های اسلامی قربانی طراحی های تروریستی افراطی گشت اما جای امیدواری است که اسلام واقعی به خوبی توانست راه خود را پیدا کند و وارد جوامع غرب شود در حالی که دلها را مجذوب خود می کند.
باید خاطر نشان کرد که آزادی از منظر یک سوری، مصری همانی است که یک فرانسوی و یا آمریکایی متصور است اما هر یک از این ها راههای متفاوتی را برای رسیدن به آن بر می گزینند، برخی برای رسیدن به آزادی از راه سکولاریسم و برخی از راه دین مسیر خود را می یابند. اما اگر هر یک از این راهها به نتیجه نرسید اینجاست که به مرور زمان انقلاب ها به وجود می آید و راه دیگری برای رسیدن به آزادی دنبال می شود.
یانگ برآور کرد که هانتینگتون حق دارد که نتیجه بگیرد فرهنگ مرز میان جوامع غربی و شرقی است اما باید دانست که مرزها هر لحظه در حال تغییر هستند؛ فرهنگ ها خاصیت نفوذ پذیری دارند و آنکه ارزش های برتری دارد غالب است. این باور که فرهنگ ها ساکن هستند غلط است و همچنین تصور اینکه تفاوت میان فرهنگ ها در حال ناپدید شدن است نیز نادرست است. باید بدانیم هویت های فرهنگی زمانی فریبنده می شوند که ما را به سمت ارزش های واقعی که در آن تعریف شده اند، هدایت نکنند.
پایان پیام/
نظر شما