بازسازی رابطه دولت و مردم/تبدیل اقتصاد ایران به چند محصولی

خبرگزاری شبستان: نامزد یازدهمین دوره انتخابات در برنامه گفتگوی ویژه خبری به تشریح جزئیات برنامه های خود برای دولت احتمالی آینده اش پرداخت و تاکید کرد: اقتصاد ایران را از تک محصولی به چند محصولی تبدیل می کنم.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، محسن رضایی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما شرکت کرد.
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی براینکه شما گفتید که دنبال پست و مقام نیستید پس چه شد که وارد کارزار رقابت های انتخابات ریاست جمهوری شدید؟ گفت: من اول یک گله از دوستان مان در صدا و سیما کنم. بالاخره یک اتفاقی افتاد و آقایان یک بخشی از صحبت های من را احساس کردند که بر اساس آن قاعده و قانون، مصلحت نیست که البته چیز مهمی هم نبود را سانسور کردند. از من هم سوال کردند گفتم که من تابع قانونم چون اساس کار من اصلا تقویت قانون است و یکی از دلیلی که آمدیم تو صحنه می خواهیم قانون شکنی را بگذاریم کنار، ولی دیگر درست نبود که رئیس صدا و سیما در روزنامه ها بگوید این به خاطر مساله امنیت ملی بود و بعد همان جمله را هم بگوید، من اتفاقا می خواهم یکی از دلایل آمدنم را بگویم و آن این است که ما چرا مردم را محرم نمی دانیم؟ چرا؟

وی ادامه داد: مگر این انقلاب به دست مردم موفق نشده؟ مگر ما جنگ را با مردم تمام نکردیم؟ مگر مهمترین مسائل و سرنوشت سیاسی این کشور را به مردم نمی گفتیم؟ من معتقدم یکی از دلایلی که ما باید دنبال کنیم و ان شاءالله حل کنیم رابطه دولت و مردم باید بازسازی شود؛ بازتعریف شود، رابطه فعلی درست نیست و به ما آسیب های زیادی وارد می کند اما همه انگیزه من این نیست.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تشریح انگیزه خود برای ورود به عرصه انتخابات گفت: انگیزه دوم من این است که در کشور ما یک پیشرفت های بسیار عظیمی صورت گرفته که ایران تبدیل به یک قدرت بسیار بزرگ در منطقه شده به طوری که دیگران هم به ما تکیه می دهند از سوریه گرفته، لبنان گرفته، فلسطین گرفته، عراق گرفته، اما ما در گوشت مرغش می مانیم در کره می مانیم در روغن می مانیم، من اگر بخواهم یک مثالی بزنم من همیشه ملتها را به یک پرنده تشبیه می کنم این دو تا بال دارد دیگر، بال سیاست و امنیت که ببینید در جمهوری اسلامی چقدر بزرگ شده اما بال زندگی و اقتصاد چقدر کوچک مانده، این عدم توازن را من می خواهم حل کنم.

رضایی تصریح کرد: مساله سوم این است که ما به خوبی نمی توانیم در سیاست خارجی مان از اهرم هایمان، امکانات مان و پتانسیل هایمان استفاده کنیم و مساله چهارم، تحریم های اقتصادی است پس چرا من آمدم؟ به خاطر احساس خطر و عقب ماندگی، من از 30 انتخاباتی که تاکنون در کشور برگزار شده فقط دو تا شرکت کردم از همین جا می شود فهمید پس من همیشه این طوری نبوده که بخواهم بیایم وارد سیاست شوم و در سال 88 که من وارد انتخابات شدم عرض کردم که اگر کاری نکنیم ممکن است کشور به سمت پرتگاه برود، از کلمه پرتگاه می شد فهمید که من دنبال رفع خطر هستم از آن موقع تا حالا تحریم های اقتصادی هم در حقیقت وارد شده و ما الان در حقیقت با تحریم های اقتصادی مواجه هستیم پس من برای این مسائل آمدم.

وی با بیان اینکه برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری چهار انگیزه دارم، گفت: یکی از این انگیزه ها این است که رابطه دولت و مردم را می خواهم اصلاح کنم، دوم اینکه این عدم توازنی که در اقتصاد و زندگی با امنیت و دفاع است این توازن درست بشود یعنی زندگی مردم بهبود پیدا بکند و مساله سوم اینکه ما از اهرم ها و پتانسیل هایمان در روابط خارجی مان خوب استفاده کنیم ما استفاده خوبی نمی کنیم و مساله چهارم مساله تحریم های اقتصادی است حالا اگر بخواهم تشبیه کنم این مثل این است که یک جمعیتی می خواستند به قله برسند و پرچم را آن بالا بزند از بس تاخیر کردند در مسیر که دشمنان ما و رقبای ما فهمیدند آمدند یک کمین هم گذاشتند پس ما باید اولا این پرچم را ببریم بالا بزنیم دوم اینکه این کمین و این خطری که سر راه ملت ایران پیش آمده این را دفع کنیم. دو تا کار بسیار مهم داریم آن کار اول که ما پرچم را ببریم آن بالا بزنیم عرض کردم یکی رابطه دولت و مردم را ما باید اصلاح کنیم تا مردم همه بیایند در صحنه، الان همه مردم ما در صحنه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی نیستند در صحنه سیاست هستند اما در بقیه مسائل نیستند.

رضایی تاکید کرد: مساله دوم این است که ما باید یک برنامه ارائه کنیم که حالا این عدم توازن را چطور می خواهیم حل کنیم؟ من برنامه ای طراحی کردم که فعلا فهرستش را در این جلسه می گویم جزئیاتش را می سپریم برای اینکه خود مردم عزیز ما می توانند هم به کتاب برنامه من مراجعه کنند و هم اینکه به سایت ویکی رضایی که برنامه های من در آنجا گذاشته شده و الان از سی هزار صفحه هم عبور کرده و ما نخبگان و مردم را داریم مشارکت می دهیم. کتاب زندگی ، اقتصاد و سیاست، این عنوان کتاب برنامه من است که جزئیاتش را می توانند مراجعه کنند اما در رابطه با بحث سیاست خارجی هم طرح ها و ایده هایی داریم که قاعدتا در صحبتها به آن خواهیم پرداخت.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به این سوال مجری برنامه که شما گفتید که می خواهید در اقتصاد ایران، انقلاب کنید و سفره دولت و ملت را یکی کنید چگونه چنین امری ممکن است؟ گفت: خیلی از کار را ما جلو بردیم. ما الان چشم انداز را نوشتیم سیاست های اصل چهل و چهار را نوشتیم تمام اینها هم در کمیسیونی که خود من مسئولش بودم تهیه شده، یادم است روز اولی که من خدمت رهبر انقلاب رسیدم در رابطه با سند چشم انداز، سال 1379 بود؛ گفتم که ما در تدوین سیاست های کلی یک گره داریم و اینکه ما یک افق روشنی برای آینده کشور نداریم. این تنظیم این سیاست ها که به سمت آن افق حرکت کند با مشکل مواجه شده، ایشان تاملی کردند و فرمودند که من مدتهاست روی این دارم فکر می کنم این یکی از همان گم شده های ماست و مجمع موظف است که برود این را حل کند که نتیجه اش این شد که کمیسیونی طراحی شد و این چشم انداز آنجا تدوین شد، در مجمع به تصویب رساندیم بعد خدمت رهبر بزرگوار انقلاب ارائه شد ایشان اصلاحاتی کردند و با آن اصلاحات، چشم انداز ایران 1404 در حقیقت تصویب شد به دنبال آن، سیاست های بسیاری در زمینه فرهنگ، اقتصاد، مسائل اجتماعی، مسائل سیاست خارجی تدوین شده پس ما نصفی از راه را رفتیم اما حالا این آسمان باید بارش داشته باشد دیگر، این باید ببارد، بارشش کم است من نمی گویم دولت ها به این عمل نکردند اما بارش این کم است، ما می خواهیم همین کار را کنیم ما می خواهیم این سند چشم اندازی که می تواند محور یک انقلاب بزرگ اقتصادی شود برنامه های این انقلاب اقتصادی را آماده کردیم که اجرایی کنیم.

وی با تاکید بر اینکه مدیریت کشور باید درست شود و نهاد دولت باید اصلاح شود، ادامه داد: ما برنامه این را آماده کردیم در حقیقت در این برنامه ای که ما پیاده خواهیم کرد دولت و مردم سر جای خودشان قرار می گیرند الان دولت آمده یک پایش روی صندلی خودش است یک پا هم گذاشته روی صندلی مردم، ما با احترام کامل پای دولت را برمی داریم روی صندلی خودش می گذاریم مردم هم روی صندلی خودشان اما روی یک میز و یک سفره، همه غذا خواهیم خورد یعنی اقتصاد دولتی را از دست همه دولتی ها می گیریم از نیروی مسلح باشد وارد اقتصاد شده باشد اقتصاد را از آن می گیرم وزارتخانه ها باشند اقتصاد را از آنها می گیرم وظیفه دولت و نهادهای دولتی و وزارتخانه ها این است که نظارت کنند هدایت کنند حمایت کنند به دولت چه که در مسائلی که مردم می توانند عمل کنند وارد می شود، این یک انقلابی است ما جنگ را که کار دولتهاست از طریق مردم عمل کردیم یعنی اگر مردم نمی آمدند در صحنه که دولت ایران که کاری نمی توانست کند مردم آمدند وارد صحنه شدند اوضاع عوض شد و آن انقلاب بزرگ انجام شد من معتقدم با ورود مردم در صحنه اقتصاد و کنار کشیدن دولت و نظارت و هدایت و حمایت کردن دولت، این انقلاب به وجود می آید البته حالا شرح این انقلاب مفصل است.

رضایی اظهار کرد: اولین کاری که می کنیم بعد از مردمی کردن اقتصاد این است که اقتصاد تک محصولی ایران که فقط زیر یک ستون قرار گرفته این را چند ستون، ما می رسانیم هر ساختمانی باید یک ستون های مناسب با این بدنه داشته باشد دیگر، ما به جای اینکه هفت تا هشت تا ستون زیر ساختمان هفتاد و هفت طبقه اقتصاد ایران یعنی هفتاد و هفت میلیون، یک ساختمان هفتاد و هفت طبقه به جای اینکه هفت تا هشت تا ستون داشته باشد یک ستون به نام نفت، حالا آمدند این ستون را یک قلدری مثل آمریکا گرفته دارد تکان می دهد این اسباب و اثاثیه می ریزد کف خیابان، الان ما این وضع را پیدا کردیم پس چند محصوله کردن اقتصاد ایران باز جزو این انقلاب اقتصادی است که ما به دنبالش هستیم یعنی من اقتصاد ایران را از اقتصاد تک محصولی به چند محصول تبدیل خواهم کرد کشاورزی هست صنعت هست آی تی هست توریسم هست تجارت هست هفت تا هشت تا ستون قوی به اندازه نفت، ما می گذاریم زیر این ساختمان و این انقلاب اقتصادی به وجود می آید.

وی در پاسخ سوال دیگر مجری مبنی براینکه شما گفتید که بیست و چهار سال هست که رنج کشیدید چون دوای درد اقتصاد ایران را می دانستید ولی مجال کار پیدا نکردید چرا مجال کار پیدا نکردید و آیا این طرح ها را به کسانی که سکان اجرایی کشور داشتند دادید و اینها عملیاتی نکردند؟ افزود: بله سوال خوبی است یعنی دست گذاشتید روی در حقیقت درد دل من من همیشه خودم را سرباز ملت ایران می دانم و هر جا خطر بوده خودم را در اختیار گذاشتم کسانی که تاریخ زندگی من را بدانند از مقابله با رژیم شاه گرفته تا خنثی کردن کودتا تا شورش منافقین تا شورش هایی که در مناطق ایران اتفاق افتاد و بعد که آمدم فرمانده سپاه شدم و سرزمین های ایران اسلامی را به فضل پروردگار متعال و با کمک شهدای عزیز و قهرمان ملی این کشور آزاد کردیم همه اینها در حقیقت مسئله اش این بوده که خطر را باید دید کجاست ما برویم آنجا اما از بعد از جنگ تا امروز من می توانستم کارهای بزرگی انجام بدهم ولی اختیار نداشتم لذا مشورت دادم برنامه دادم کمک کردم هیچ دولتی نیست که من به آن کمک نکرده باشم به دولت آقای هاشمی به دولت آقای خاتمی به دولت آقای احمدی نژاد واقعاً من کمک کردم من می خواهم یک سندی نشان جنابعالی بدهم که این دغدغه من و علت آمدن من تو صحنه بیشتر روشن بشود این دست خط مبارک شهید حسن باقری است از تو تقویمش هم نوشته شده سیزده بهمن هزار و سیصد و شصت آیا دوربین ها زحمت می کشند این سند را به ملت عزیز ایران نشان بدهند سیزده بهمن هزار و سیصد و شصت از دفترچه خاطرات شهید حسن باقری است ایشان در اینجا می گوید که برادر محسن آمد برای ما صحبت کرد و این مطالب را گفت بنابراین این صحبت های من در هزار و سیصد و شصت هست که شهید باقری نگارش کرده تو دفتر خودش هم بوده ایشان می گوید برادر محسن به ما گفت که این یک واقعیت است که آمریکا در داخل هر کاری که می توانست انجام بدهد انجام داده است مانند مجاهدین، کردستان ،بنی صدر، جنگ و در تمام این موارد که می خواسته ما را به سقوط بکشاند ناکام شده کاری نتوانسته پیش ببرد از این به بعد دو تا اقدام از خارج علیه ما انجام می دهد یک منزوی کردن ایران در خارج در زمینه سیاست خارجی دوم محاصره شدید اقتصادی.

وی ادامه داد: ببینید این سند نگرانی های من هست من بیش از چند بیست و چند سال هست که جنگ تمام شده همش دغدغه ام این بوده که این کشور هرچه زودتر از آسیب پذیری اقتصاد خارج بشود که ما را تحریم نکنند نکته دیگری که اینجا می گوید این است که تلاش دیگر آمریکا این هست که اتحاد کشورهای عربی است با این نکته که دیگر اسراییل دشمن اعراب نیست بلکه ایران دشمن اعراب است و تعویض اسراییل با ایران شما خودتان را جای من بگذارید من که سرباز این ملت هستم و با چشمم می دیدم که چه توطئه هایی علیه کشورم هست و می توانستم کمک بکنم و احساس می کردم دستم بسته است هیچ راهی جز صبر و حوصله و هر مقدار می توانستم مشورت بدهم کمک بدهم به دوستانمان انجام می دادم ولی خوب فرق می کند با اینکه یک کسی خودش فرمان به دست داشته باشد.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه من برای همین دلیل اقتصاد خواندم، گفت: چرا اصلاً من رشته اقتصاد را انتخاب کردم رشته ام مهندسی مکانیک بوده از هیچ سهمیه رزمندگان هم اصلاً استفاده نکردم من خودم سهمیه رزمندگان را از دولت آقای هاشمی برای رزمندگان گرفتم اما هیچ استفاده نکردم از همان تحصیلات قبل از انقلابم استفاده کردم یعنی من مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت بودم جزو شاگردان اول هم بودم در کنکور آن سال که بسیار هم کنکور سختی بوده نمرات من بالا بوده بعد از جنگ رفتم اقتصاد خواندم با اینکه هنوز من علاقه ام به مکانیک بود اما احساس می کردم اگر من بخواهم کمکی به ملت ایران کنم باید دانش این کار را داشته باشم طبیعت من همین طوری بوده من در جنگ سه بار نزدیک بود اسیر بشوم چرا چون تا خودم شناسایی نمی کردم مطمئن نمی شدم به دوستان و فرماندهانم نمی گفتم بروند جلو زمانی من به آقای مهدی باکری حسین خرازی احمد کاظمی می گفتم بروید جلو که اول خودم مطمئن می شدم هم از شناسایی ها هم از عملیات خوب من رفتم اقتصاد را خوندم دانش اقتصاد را گرفتم بعد از اینکه از سپاه آمدم بیرون رفتم در مجمع تشخیص مصلحت نظام من فقط رییس کمیسیون اقتصاد کلان را به عهده گرفتم نرفتم امنیت چرا چون من خطر را اینجا می دیدم بنابراین اینکه من می گویم این حالت من پیدا شده یک واقعیتی است ولی صبر کردم که طبق قانون عمل کنم صبر کردم تا نظرات خودم را به مردم بگویم خوشحال هستم که در سال هشتاد و هشت توانستم بیایم و ایده هایم را بگویم و هشدارهایی را دادم البته متاسفانه به هشدارهای من توجه نشد من آنجا از بیکاری صحبت کردم از گرانی صحبت کردم از شاخص فلاکت صحبت کردم و عرض کردم به جناب آقای احمدی نژاد که اگر شما دوباره رییس جمهور شدید شما به من بگویید بیکاری و گرانی را چه طور می خواهید حل بکنید پس علت اینکه من در این مسیر استمرار دادم به خاطر شرایط احتمالی بود که پیش بینی می کردم که ممکن است برای کشورم به وجود بیاد.

رضایی در پاسخ به این سوال که چقدر فکر می کنید این برنامه هایی که طراحی کردید با توجه به جمیع شرایط امکان عملیاتی شدن و اجرایی شدن داشته باشد؟ گفت: خیلی زیاد چون چند تا دلیل دارم یکی از آن این هست که این حرف هایی که من می زنم کاملاً کارشناسی شده است یعنی ساعت ها من در مجمع تشخیص مصلحت نظام که اتاق فکرش که دبیرخانه هست در اختیار من هست ساعت ها با کارشناسان کشور نشستیم صحبت کردیم چه کارشناسان دولت آقای خاتمی چه کارشناسان دولت آقای احمدی نژاد ساعت ها با اساتید دانشگاهها ما نشستیم صحبت کردیم حتی با اساتید دانشگاهها ما نشستیم صحبت کردیم حتی با اساتیدی ازحوزه علمیه قم آن جنبه های اسلامی اش را نشستیم دقیقاً ما صحبت کردیم و کار کردیم بنابراین پشتوانه کارشناسی این برنامه های من خیلی قوی است چون خودم هم اقتصاددان هستم کاملاً می فهمم که چه اتفاقی افتاده یعنی چیزی که من در دست دارم یک عده مشاور ننشستند به من بدهند من خودم در متن طراحی و برنامه ریزی ها بودم البته ایده هایش اکثرش مال خودم هست اما خود برنامه ها محصول یک کار جمعی با کارشناسان در حقیقت کشور هست این یک عامل یعنی یکی از دلایلی که من مطمئن هستم و ابتدا با خودم هم نشستم در محضر پروردگار متعال گفتم که خوب من که می خواهم بروم رییس جمهور بشوم یکبار مرور کنم ببینم که آیا من می توانم این برنامه ها را عمل کنم این یک دلیلی که من را قانع می کند.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: مسئله دوم این هست که قدرت تعامل من قدرت تعامل و اقناع کردن دوستان دیگر ما در حوزه های حکومتی مثل مجلس مثل قوه قضاییه بالاست اولاً من هیچ نوع درگیری درست نکردم با جناح های سیاسی سعی کردم یک کاری بکنم که در عین حال که انتقاداتی داشته باشم اما از ورود به درگیری ها پرهیز بکنم این کار را خوب برای الان می خواهم الان ازآن استفاده می کنم یعنی یک دولت فراگیری انشاءالله درست می کنیم دولت فراگیر کارآفرینی یا دولت فراگیر از همه اقوام و همه پتانسیل ها و دو تا شرط هم بیشتر ندارد یکی اینکه کسانی که در دولت ما می آیند اینکه رهبر انقلاب و نظام را قبول داشته باشند دوم اینکه آدم های با عرضه ای باشند دیگر برای من مهم نیست این از کدام جناح است از کدام جناح نیست علتی هم که در این ائتلاف ها نرفتم چون نمی خواستم هیچ تعهدی به غیر از ملت ایران به جای دیگری بدهم.

وی در تشریح بخش دیگری از پاسخش به این سوال گفت: مسئله سوم این است که سابقه و تجربه عبور من از مشکلات و بحرانها پشتوانه کار من است من از هفده هجده سالگی که به زندان افتادم تا الان که حدود چهل سال بیشتر است که من دارم فعالیت سیاسی می کنم بحران های بسیار سنگینی را پشت سر گذاشتم البته همه اش عنایت پروردگار متعال و توسل به ائمه اطهار بوده موضوع دیگر سبک مدیریتی که من دارم من سبک مدیریتی ام گلوله های برفی است یعنی آدم های ناشناخته ای را پیدا می کنم از بالای قله های مردم و قله های جمعیتی مردم مثل استان ها مثل اقوام ،اینها را سرازیر می کنم در دامنه مردم ، اینها تبدیل به توده های بزرگ برف می شوند که وقتی می روند ته دره، به فقر و بیکاری و گرانی که می خورند این را پودر می کنند از سر راه ملت ایران برمی دارند لذا آن روزی که من فرمانده سپاه شدم هیچی نداشتم نه توپ داشتم نه تانک داشتم نه تیپ داشتم نه لشکر داشتم این بچه هایی که الان معروفند تو این خیابانها اسامی شان هست اینها را کسی نمی شناخت حالا هرکسی بلند شده می گوید ما رفیق حاج همتیم ما هم حرفی نداریم من تا حالا یک خاطره هم از جنگ مکتوب نکردم چون شرمنده ام در مقابل فرماندهان عزیز شهیدم، من حالا بگویم که در جنگ چه نقشی داشتم اما اینجا باید به مردم ایران بگویم حالا وظیفه ام هست برای اینکه مردم ایران می خواهند تصمیم بگیرند عرض می کنم خب اینها را ما پیدایشان کردیم که کسی هم اینها را نمی شناخت به آنها میدان دادیم اینها را از آن بالای قله ها راه انداختیم آقا مهدی باکری از قله بلند سبلان و سهند یعنی آذربایجان غیور و غیرتمند که آمد پایین هر مقدار که می آمد پایین، گروه های زیادی از مردم دورش جمع می شد تبدیل شد به یک لشکر سی و یک عاشورا ، آقامهدی باکری را کسی نمی شناخت اما الان افتخار ملت ایران است افتخار آذربایجان است من معتقدم در جامعه ما ده ها آقای مهدی باکری، حسین خرازی و اینها وجود دارند و ان شاءالله به فضل پروردگار متعال، من با این سبک مدیریت گلوله های برفی یا بهمنی که دارم دوباره جوان های این کشور را راه می اندازم و به کوری چشم دشمنان ملت ایران نشان خواهیم داد که نه تنها ملت ایران در صحنه دفاع و سیاست شکست ناپذیر است در اقتصاد هم شکست ناپذیر است.

وی افزود: مساله بعد فراهم کردن بسترها، من الان پنجاه درصد کار را رفتم جلو، چشم انداز آماده است سیاست های اصل چهل و چهار آماده است برنامه های من درست در همین مسیر چشم انداز طراحی شده موضوع دیگر که ضمانت اجرا هست شجاعت و قاطعیت خود من است در اجرا و نظم و انضباط و نظارت بر کشور، لذا من همین سوالی که جناب عالی الان می کنید و مردم هم بعضا از من می کنند من نشستم با خدای متعال خلوت کردم دیدم که این توانایی ها در من هست خودم را هم که آماده کردم دیگر باید ان شاءالله بیاییم در صحنه ، توکل کنیم به خدای متعال و با دست مردم و کمک مردم و مخصوصا آزاد کردن انرژی جوان های این کشور این مشکلات را حل و فصل کنیم و از سر راه ملت ایران برداریم.

رضایی در پاسخ به این سوال که شما طی این چند روز بارها از نوعی یارانه های غیرتورمی صحبت کردید مثل یارانه های سبز، یارانه درآمدی، یارانه ایجاد اشتغال، یارانه غیرتورمی و مسائلی از این دست، اینها یعنی چه به صورت مشخص؟ گفت: سوال خوبی مطرح کردید اجازه بدهید من یک بار فهرست برنامه هایم را بگویم که اصلا چه کار می خواهیم بکنیم خیلی خب حالا اینها که کلیات بود حالا چه کار می خواهیم بکنیم در مساله دولت ، من رابطه جدیدی بین دولت و مردم برقرار می کنم اولین بحث این است که من نگاه دولتمردان را به اداره کشور عوض می کنم فعلا نگاه مسلطی که در دولتمردان و فعالان سیاسی ما وجود دارد حتی آنهایی که منتقد دولت هستند، ما بالاتر از این بگویم آقای عابدینی حتی اپوزیسیونی که بیرون از ایران است تو عصر گذشته انقلاب دارد فکر می کند یعنی نگاهش سیاسی امنیتی است این نگاه الان مانع اداره کشور است ما نیاز به یک نگاه فرهنگی اقتصادی داریم.

وی افزود: اولین کاری که من می کنم این است که نگاه دولتمردانم را نسبت به اقوام نسبت به استان ها نسبت به دانشگاه ها از حالت سیاسی امنیتی به فرهنگی اقتصادی تبدیل می کنم دوم اینکه ساختار دولت را عوض می کنم یک دولت پادگانی، رضاشاه در تهران درست کرده تمام اختیارات را از مردم گرفته آورده اینجا، بعد تغییر رفتار، رفتار دولتمردان را من به هیچ وجه نمی پسندم از اینکه واقعا کسی که می آید در راس دولت قرار می گیرد باید خودش مسئولیت بپذیرد مسئولیت پذیری را از بالای قوه مجریه تا پایین، من عمل به آن خواهم کرد یعنی اینکه مسائل را به گردن این و آن بیندازند یا پای شان را بکشانند کنار، نظام را بفرستند وسط، من این کار را نخواهم کرد من هر حرفی می زنم خودم مسئولیتش را به عهده می گیرم و اگر هم نتوانم می آیم جلوی تلویزیون عذرخواهی می کنم و اگر لازم هم شد کنار می کشیم و یک دقیقه وقت ملت ایران را نخواهم گرفت تغییر کارکرد دولت را من عوض می کنم این برنامه من در نوسازی دولت است.

رضایی در تشریح برنامه های اقتصادیش گفت: اولین مساله، یارانه سبز و تحول در کشاورزی است که هفت هشت ماه پیش ، من در اردبیل که یک قطب کشاورزی ما است و ان شاءالله در آینده خواهد شد این را من مطرح کردم ، دومین مساله مرحله دوم یارانه هاست دولت یک تعهدی داده مجلس هم قانونش را نوشته این بن بستی که به وجود آمده به هیچ وجه نمی پذیرم البته آن چهل و پنج هزار تومان را به همان شکل می دهیم ولی مرحله دوم که شصت و پنج هزار تومان است و جمعش با چهل و پنج هزار تومان می شود صد و ده هزار تومان و هر ماه به هر نفر ایرانی می پردازیم این شصت و پنج هزار تومان یک گردشی در تولید و سرمایه گذاری و اشتغال انجام می دهد و وقتی که مردم این پول ها را می برند تو بازار معادلش هم کالا آمده در بازار و لذا تورم زا نخواهد بود مسئله سوم آ‌زادسازی سهام عدالت است الان چهل و پنج میلیون نفر سهام عدالت دارند قیمت خوبی هم دارد حالا نمی خواهم یک عددی بگویم که فردا بگویند این چرا کم و زیاد شد ولی سهام عدالت پول خوبی است ولی اینها عملاً در دست دولت است در محاصره دولت به بهانه اینکه مردم هنوز همه پول را نپرداختند من این سهام را آزاد می کنم و چهل و پنج میلیون نفر که ببرند در یک بورسی به نام بورس سهام عدالت این را خرید و فروش کنند.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: چهارم سربازی حرفه ای هست من طرحی را با کمک عده ای از دوستان نظامی ام تهیه کردم این را ما در شورای امنیت ملی بحث می کنیم که سربازی حرفه ای بیاید به جای سربازی اجباری البته ستاد کل نیروهای مسلح مسئول کلی امور نیروهای مسلح هست ما حتماً نظرات آنها را می گیریم و بعد هم این نظر را خدمت رهبر انقلاب می دهیم برای تصویب و اگر ایشان مجوز دادند می شود در مجلس هم این را تصویب کرد مسئله پنجم پنج میلیون کسب و کار خانگی من به وجود می آورم برنامه ای برای بانوان و طرح کوثر داریم که مسئله حق عائله مندی را افزایش می دهیم حق بیمه و توانمندسازی بانوان من چون فهرست را فقط می خواهم بگم که به وقت برسیم تفصیل اینها را تو سایت اشاره خواهم کرد که مردم مراجعه بکنند.

وی افزود: مسئله بعد کنترل و هدایت نقدینگی کشور و استقلال بانک مرکزی احیای صنایع تعدیل شده از طریق در اختیار قرار دادن سرمایه در گردش هست صادرات غیر نفتی را من جدی می گیرم بازارچه های مرزی رابه صورت گسترده باز می کنم مناطق اقتصادی مشترکی سر مرز با این پانزده تا کشور همسایه درست خواهم کرد ارز آوری از طریق توریسم را جدی می گیرم نهم آماده کردن جوانان برای اداره کشور که عرض کردم فرمانداری ها و استانداری ها را من اول به جوانانی که فوق لیسانس و دکترا دارند ولی سنشان زیر سی و پنج سال هست می دهم که اینها را آماده بکنیم که انشاءالله بعداً از دل اینها وزرای جوانی را من برای کابینه انتخاب خواهم کرد ایالت های اقتصادی را در ایران راه اندازی خواهم کرد بیمه همگانی را و پزشک خانواده را اصلاح می کنیم تحت عنوان طرح جامعه سالم مسئله بعد شهر آسمانی راکه محیط زیست ایران دریاچه ارومیه غبار در یازده استان جنوبی کشور خشک شدن زاینده رود و دریاچه بختگان را تحت عنوان شهر آسمانی یک برنامه ای برای احیای محیط زیست و حفظ محیط زیست هست مسئله بعد برنامه شهرهای ایران هست تمام شهرهای ایران را من برایشان برنامه نوشتم که در سایت وی کی رضایی با سی هزار صفحه الان هست می توانند مراجعه کنند.

رضایی تصریح کرد: آخرین برنامه من هدیه ازدواج با بیست و سه میلیون تومان پولی که برای تهیه جهیزیه منتهی این پول را ما به کارخانجات می دهیم که این کارخانجاتی که الان نیمه تعطیل هستند اینها جان بگیرند ولی معادلش اینها تجهیزات و جهیزیه را به خانواده ها می دهند که حداقل چهار میلیون زوج را از این طریق می شود عمل کرد یعنی من با یک تیر دو تا نشان می زنم هم یک بخشی از صنایع تعطیل شده را من احیا می کنم از آن طرف جهیزیه را هم ما به زوج های جوان در حقیقت خواهیم داد البته این چهارده تا مهمترین برنامه هایی است که من نشستم بحث کردم.

وی با طرح این پرسش که ما منابع یارانه ها را از کجا می آوریم، اظهار کرد: اولین مسئله ای که انشاءالله من در این کشور حل خواهم کرد این است که بعد از صد سال اقتصاد ایران را از حالت پول خرج کن یعنی دولت های پول خرج کن و دولت های مصرف کننده ثروت می آورم روی ریل تولید ثروت و پول درآور اگر پول و ثروتی نباشد که نمی شود خرج کرد چرا دولت ها در این صد سال اخیر مرتب فراز و نشیب دارند چون یک پولی از زیر زمین درمی آید به نام نفت حالا اگر قیمتش رفت بالا وضع ما خوب می شود اگر قیمتش آمد پایین وضع ما بد می شود خب این خوب نیست این یعنی دولت های در حقیقت مصرف کننده ثروت خرج کننده پول نه ما اصلاً دولت را ثروتمند می کنیم یعنی تمام خانواده ها را تمام شهرها را تولید راه می اندازیم خود این یک منابع عظیمی به دست می آورد منتهی ممکن است یک مقدار طول بکشد ما یک میلیون بشکه نفت اضافی من الان دارم تو چاهها هست چون نمی گذارند بفروشیم این یک میلیون بشکه نفت را انشاءالله تبدیل به فرآورده هایی می کنیم از طریق پالایشگاه و پالایشگاههای موبایل بیست هزار بشکه ای سی هزار بشکه ای که به طور گسترده هم در کشور و در استان ها مخصوصاً استان های مرزی مستقر می کنم و فرآورده های بسیار زیادی را ما تولید می کنیم و به بیرون می فرستیم حساب کردم صد و پنجاه میلیارد دلار فقط از طریق تبدیل کردن این یک میلیون بشکه نفت به فرآورده هایی که به کشورهای اطراف می دهیم حالا ببینیم آمریکا می تواند بیاید این در حقیقت صیادهای ما را و دریانوردهای ما را یا مردم عزیزی که تو این استان های مرزی از کوه های تیز و تند هم بالا می روند از آن طرف وارد می شوند می توانند جلوی صادرات عظیم ایران را بگیرند و ما را محاصره اقتصادی کنند غیر از اینها خود فرآورده ها را هم که ما قیمت فرآورده ها را متعادل می کنیم دیگه یعنی یک مقدار هم از آنجا ما به دست بیاریم لذا من هیچ نگران منابع طرح هایی که دادم در رابطه با یارانه ها نیستم.

وی در پاسخ به این سوال که جایگاه عدالت و پیشرفت که واقعاً دو دغدغه اصلی ایرانیان بوده در برنامه های اقتصادی شما کجاست؟ گفت: اولین دغدغه ما این است که عدالت و پیشرفت ولی اینها در حرف مانده و من آن را عملی می کنم این را اولین طرح عملیاتی من مسئله ایالت های اقتصادی است اخیراً حالا ما یک حرفی زدیم یک دستی تکان دادیم حالا یک سایتی آمد می خواست به من توهین کند آمد توهین کرد به عشایر و اقوام ایرانی و یک سایت دیگر هم آمد دفاع کرد از اقوام ایرانی آمدند آن سایتی که از اقوام ایرانی دفاع کردند این را نمی دانم کی این کار را کرده این را فیلتر کرده آن کسی که به عشایر ایرانی به اقوام ایرانی توهین کرده او را باز گذاشتند خوب چرا این کار را می کنند اصلاً سرمایه اصلی ما همین استان های ما هستند همین اقوام ما هستند ما تبعیض را واقعاً باید برداریم یعنی شما هرچی از تهران می روید به سمت پیرامون فاصله ها زیادتر می شود یکی از مهمترین شعارهای رهبر بزرگوار انقلاب در دوره مسئله اصلاحات فرمود که اصلاحات واقعی این است که ما بیاییم با فساد و تبعیض و اینها مقابله بکنیم این اصلاً خواسته انقلاب است از دولت ها من اگر تازه به این خواسته عمل بکنم تازه رسیدیم به اینکه یکی از رهنمودهای رهبر انقلاب را ما عملیاتی کردیم من به طور عملیاتی طرح هایی دارم که این تبعیضات را ان شاءالله برمی دارم تبعیض الان هست پارتی بازی هست رشوه هست تو جامعه ما و این اجازه نمی دهد که آن اقتصاد شفاف و آن عدالت واقعی شکل بگیرد ما باید اینها را برداریم تا مسیر عدالت حل بشود.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درخصوص مسئله پیشرفت گفت: در مسئله پیشرفت ما طرح می خواهیم منتهی مشکلی که ما داریم این است که ما نگاهمان را بایستی به سیاست داخلی و خارجی درست کنیم یعنی چی یعنی ما باید با یک دست در حقیقت ایستادگی سیاسی را پیگیری کنیم با یک دست پیشروی اقتصادی و فرهنگی من تعجب می کنم چرا بعضی از دوستان ما گفتمان انقلاب را فقط در ایستادگی می بینم کی گفته گفتمان انقلاب فقط در ایستادگی است بله دهه اول انقلاب این بود ما که نمی خواهیم تو دهه اول انقلاب بمانیم گفتمان امروز انقلاب به نظر من این هست که ما ایستادگی سیاسی را در کنار پیشروی فرهنگی و اقتصادی داشته باشیم ما اگر در کنار ایستادگی سیاسی پیشروی فرهنگی اقتصادی نداشته باشیم نمی توانیم به نتیجه ای برسیم به همین دلیل هست که نمی توانیم از این همه کمکی که به سوریه به لبنان به فلسطین و به عراق می کنیم نمی توانیم استفاده کنیم.

وی افزود: ما الان مبادلاتمان با عراق چقدر است ما الان چقدر داریم از تجارت با لبنان و ترکیه و فلسطین استفاده می کنیم ترکیه بیشتر از ما دارد استفاده می کند هزینه اش را ما می پردازیم سودش را ترکیه باید ببرد نخیر من چنین اعتقادی ندارم از یک طرف ما باید ایستادگی سیاسی روی میراث انقلاب ارزش های انقلاب محکم ما باید روی ارزش هایمان بایستیم اما نباید گفتمان انقلاب را محدود به صرف ایستادگی بدانیم بلکه گفتمان انقلاب شامل پیشروی فرهنگی و اقتصادی هم هست من هیچ یک ریالی را به هیچ کسی نمی دهم مگر اینکه حداقل یک ریال بیاورم چرا چون این تقویت انقلاب است اصلاً تقویت نظام است یک جمهوری اسلامی پیشرفته و ثروتمند هست که می تواند حامی جهان اسلام باشد می تواند حامی ملت خودش باشد وگرنه یک جمهوری اسلامی که حرفی برای گفتن در اقتصاد بین الملل ندارد جز نفت نمی تواند چیزی را مبادله کند خوب ما بازارهای خودمان را هم از دست می دهیم الان چینی ها آمدند بازارهای ما را گرفتند مثل مغول هایی که آن موقع حمله می کردند حالا آمدند بازار ما را دارند می گیرند پس ما باید ایستادگی سیاسی را در کنار پیشروی فرهنگی و اقتصادی داشته باشیم البته من آن انحراف دیگر را هم قبول ندارم عده ای می گویند ما برای اینکه پیشروی فرهنگی اقتصادی داشته باشیم دست از ارزش های انقلاب بکشیم مگر میشه ما این همه راه آمدیم باید به سوی آینده برویم نه می توانیم بمانیم اینجا و گفتمان انقلاب را ایستایی تعریف کنیم نه می توانیم برگردیم ما باید به سمت جلو بریم و این با این کار صورت خواهد گرفت.

رضایی در پاسخ سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه پرونده های مهمی پیش روی دولت آینده است اگر دولت شما شکل بگیرد در قبال موضوعاتی مثل پرونده هسته ای یا فعالیت های صلح آمیز جمهوری اسلامی در حوزه هسته ای، بحث مربوط به آمریکا، بحث همگرایی منطقه ای که مطرح کردید، اینها طرح و دیدگاه دولت شما چه خواهد بود؟ گفت: معتقدم که ما به خوبی از اهرم هایمان در روابط خارجی استفاده نکردیم من این کار را می کنم، ایران آنچنان موقعیت بزرگی در منطقه دارد که بعضی وقتها اگر یک لبخندی بزند میلیاردها دلار می تواند در بیاورد با یک لبخند، اما ما نمی توانیم استفاده کنیم، ما اصلا مشکلی نداریم اگر درست از پتانسیل ها، اهرم ها، امکانات، موقعیت ژئوپلتیک مان واقعا استفاده کنیم ما اصلا مشکلی نداریم ، من این کار را خواهم کرد منتهی استراتژی تعریف کردم به نام قیچی، یعنی ما می خواهیم با این قیچی ان شاءالله این بن بست را ببریم و عبور کنیم این قیچی چه است حالا؟ این قیچی دو تا لبه دارد یک لبه اش دیپلماسی قوی یک تیم بسیار قدرتمند و ارزشی از قوی ترین دیپلمات های ایران را من تشکیل می دهم و خودم هم باهاشان کار می کنم که چه کار بکنند البته من دستم را به هیچ وجه تا قبل از میز مذاکره برای هیچ کس باز نمی کنم لذا بعضی از دانشجوها که می روم در دانشگاه می گویند حالا یکی اش را بگویید، خب من یکی اش را نمی خواهم بگویم برای اینکه اگر آن یکی اش را بگویم سر میز مذاکره ، اینها می دانند من چه ترفندی می خواهم به کار بگیرم، یکی دیپلمات های قوی کشور را بسیج می کنم و آن هم نه یک نفر دو نفر سه نفر، یک تیم بسیار قوی که اگر یک گروه چهار پنج نفره می رود جلو حداقل هفتاد هشتاد نفر از پشت، اینها را پشتیبانی بکنند.

وی ادامه داد: مساله دوم، کارآمدی اقتصادی است ان شاءالله ما همان ماه های اول و سال اول به آمریکایی ها نشان خواهیم داد که دیگر تحریم ها در حال بی اثر شدن است آنها باید بفهمند که تحریم ها در حال بی اثر شدن است در غیر این صورت، کوچکترین امتیازی به ما نمی دهند شما قوی ترین دیپلماسی را هم داشته باشید ولی آنها امید داشته باشند که مثلا یک ماه دیگر و ماه دیگر یک سال دیگر تحریم ها اثر خودش را روی ملت ایران می گذارد خب کوتاه نمی آیند ما باید از یک طرف، آنها را ناامید کنیم ولی از یک طرف هم دیالوگ جدی داشته باشیم البته من یک طرحی هم برای بحث آمریکا دارم که یک بخشش را رهبر بزرگوار انقلاب موافقت کردند و فرمودند ، یک مقدارش را رهبر بزرگوار انقلاب اجازه دادند که ما در کنار بحث های هسته ای با پنج به علاوه یک می توانیم با آمریکایی ها روی مساله هسته ای هم مذاکره کنیم البته ایشان فرمودند من خوشبین نیستم ولی با حفظ آن خطوط قرمز می شود مذاکره کرد.

نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: من دو مساله دیگر را بعد از ایشان اجازه خواهم گرفت یکی بحث با آمریکا روی محیط زیست مخصوصا این منطقه ای که بین عراق و سوریه و اردن هست که این غبار از آنجا بلند می شود. ما شناسایی کردیم چهار میلیارد دلار هم هزینه اش است که بتوانیم با یک همکاری بین المللی این غباری که یازده استان جنوبی ما را واقعا تحت فشار قرار می دهد حل بکنیم و مساله سوم هم مواد مخدر، بنابراین من یک فهرست سه مساله ای که یکی مساله هسته ای ایران است یکی مساله محیط زیست است یکی مساله مواد مخدر است من این را خدمت رهبر بزرگوار انقلاب بعد طرح می کنم در آن چارچوبی که ایشان راهنمایی خواهد کرد اگر آن دو تای بعدی هم ایشان مجوز بدهد ما یک دیالوگی را با آنها شروع می کنیم اما این به معنای این نیست که ما از چالش هایی که با آمریکا داریم کوتاه بیاییم نه، من روی مساله اسرائیل جدی هستم بله آمریکایی ها طرح ما را قبول کنند ما می گوییم همه فلسطینی ها برگردند در سرزمین فلسطین، انتخابات بشود رفراندوم بشود قانون اساسی نوشته بشود آمریکایی ها اگر این را بپذیرند ممکن است ما روی مساله فلسطین با آنها صحبت کنیم یا دخالت در امور کشورهای دیگر، خب آمریکایی ها باید دست بردارند از این کار، یا مساله خلع سلاح هسته ای، خب من یکی از سیاست های جدی ام این است که خلع سلاح هسته ای را در روابط بین الملل دنبال کنم بنابراین این سه تا مساله که من می گویم فرق دارد با اینکه ما به یک توافق کامل برسیم اما حسنش این است که یک نقطه آغاز همراه با احتیاط و همراه با حفظ ارزش ها و منافع ملی را ما می توانیم در حقیقت شروع کنیم و مساله را از این حالت بیرون بیاوریم.

رضایی در پاسخ به سوال پایانی مجری مبنی بر اینکه دولت آقای محسن رضایی در قبال قانون گرایی چه نوع کارکردی را در پیش خواهد گرفت؟ گفت: من به شدت قانون گرایی را تقویت می کنم هم در بعد مشارکت، هم در بعد اعتراض، من اصلا قبول ندارم که ما از مردم بخواهیم در راهپیمایی ها باشند در انتخابات باشند اما اعتراض کردن و انتقاد کردن نداشته باشند شما خودتان می دانید من در سال هشتاد و هشت نرفتم کف خیابانها، چرا؟ چون معتقد بودم اعتراضات باید از طریق شورای نگهبان عمل بشود همین الان هم تشکر می کنم از کسانی که صلاحیت شان به هر دلیلی مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت تمکین کردند من معتقدم ما باید اعتراض قانونی البته نقد قانونی را در کشور عمل کنیم اگر این بشود که نقد باشد اعتراض باشد ولی قانونی، مشارکت باشد ولی قانونی، این بهتر می شود که ما قانون را در کشور ان شاءالله پیاده کنیم و بنای قانون گذاری و قانون مداری و قانون محوری را محکم بکنیم.

پایان پیام/

 

کد خبر 258927

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha