خبرگزاری شبستان، من البته انتظار دارم که نوجوانهابه جاى اینکه خیلى به آینده نگاه کنند، به حال نگاه کنند؛ یعنى الان شما در یک دوران طلایى زندگى مىکنید. این دوران - بین سنین ده، یازده سالگى، تا بیستودو سه سالگى - حقیقتاً یک دوران طلایى است؛ دوران یاد گرفتن، آمادهسازى ذهن و فکر خود براى آینده است، بخصوص که امکانات روز در کشور ما فراهم است.
من مىترسم که اگر بچهها امروز خیلى به فکر این باشند که «فردا چهکاره خواهیم شد»، در تخیلاتِ زیاد و غیرعملى بروند - تخیلاتى که خیلى به عمل نزدیک نیست و بیشتر یک حالت موهومات و افسانهپردازى ذهنى را به انسان، القا مىکند - و از زمان حالشان بمانند .چیزى که من توصیه مىکنم، این است که بچهها از استعداد خودشان، از وقت خودشان استفاده کنند؛ خوب درس بخوانند. ما بیشترین چیزى که امروز لازم داریم، این است که بچهها به طور جدى درس بخوانند .
ذهن جوان، خیلى قابل کشش است
من مىبینم با اینکه برنامههاى مدرسههاى ما برنامههاى خیلى غلیظِ شدیدِ پُرپیمانى نیست، بعضى از جوانان ما غالباً گله مىکنند که درس، ما را خسته کرده است، نمىتوانیم بخوانیم. طبق اطلاعاتى که من دارم، در بسیارى از کشورهاى دیگر - کشورهایى که امروز از لحاظ علمى و صنعتى و تکنولوژى و اینها پیشرفتهتر از کشور ما هستند - درسهاى دوره راهنمایى و دبیرستان، از درسهاى مدارس ما خیلى بیشتر است - هم حجمش بیشتر و هم دشوارتر است - یعنى بر ذهن قابل کشش جوانها واقعاً تحمیل مطلب مىکند.
این ذهن جوان، خیلى قابل کشش است، توانش براى کشیدن بار معلومات، خیلى زیاد است؛ محفوظات زیادى به آنها مىدهند. من مىبینم با اینکه درسهاى موجود، از لحاظ حجم و محتوا خیلى سنگین نیست، بعضى از جوانهاى ما فرصتى براى خودشان نمىبینند که بتوانند مطالعات جنبى بکنند؛ در حالى که به نظر من، جوان مىتواند هم درس بخواند، هم مطالعه و هم ورزش کند.
وقتتان را صرف کارهاى جدى بکنید
وقتتان را صرف کارهاى جدى بکنید و همه اینها جدى است - ورزش و بازى هم جدى است - براى جوان اینطور است. البته بعضى از کارها جدى نیست. فرض کنید انسان ساعتها بنشیند - البته جمعاً ساعتها - و تبلیغات تلویزیون را تماشا کنند؛ چون مثلاً بیست دقیقه قبل از اینکه فیلم را به ما نشان بدهند، تبلیغات مىکنند! این بیست دقیقهها، خودش خیلى مىشود. من با اینطور وقتگذرانى خیلى موافق نیستم؛ که ممکن است جمعاً ساعتها از وقت ما را بگیرد. بعضى از کارها، کارهاى زایدى است؛ اما درس خواندن، مطالعه و ورزش کردن، کارهاى لازمى است. جوانان در این سنین از همه اینها مىتوانند استفاده کنند و خودشان را براى آینده بسازند.
استعدادهای خودرا بشناسید
شما نگاه کنید که چه استعدادى خودش را در شما نشان مىدهد؛ اگرچه باید کسانى بنشینند و استعدادها را در افراد کشف کنند، اما حقیقت این است که استعداد در وجود جوان و نوجوان، به هر شکلى خودش را نشان مىدهد. توجه مىکنید؟ بعید است که انسان بااستعدادى تا سنین حدود هجده، نوزده، بیست سالگى، خودش حس نکند که شوق و گرایش و علاقه و توانایى بیشترى براى کدام کار و به کدام سمت دارد. وقتى که فهمیدید استعدادتان در کدام طرف است - حالا یا خودتان کشف کردید، یا معلم، مدرسه، یا پدر و مادر به نحوى کشف کردند - آن وقت به آن سمت بروید؛ هرچه مىخواهد باشد، نگویید این کوچک است، این کم است.
کشور ما به همه چیز احتیاج دارد. کشور به رئیس جمهور احتیاج دارد، به صنعتگر احتیاج دارد، وزیر و طبیب هم احتیاج دارد؛ هر کشورى به همهجور انسانى احتیاج دارد. اینطور هم نیست که ما فرض کنیم اگر آن شغل را گرفتیم، زندگى ما بهتر خواهد شد و بعد راحتتر به اهداف زندگى خواهیم رسید؛ نخیر، اینطور هم نیست. گاهى انسان در آنجایى که خیال نمىکند، هم زندگیش خوشتر مىگذرد، هم به هدفهاى والاى زندگى که جلب رضاى الهى است، نزدیکتر مىشود و مىتواند محصول صحیحى از زندگى خودش به دست بیاورد.
از وقت حداکثر استفاده را ببرید
بنابراین آن چیزى که من مىتوانم به جوانان و نوجوانان عزیز توصیه بکنم، این است که از وقت - از حال - حداکثر استفاده را بکنند. البته این هم بدون برنامهریزى نمىشود؛ باید بنشینند و با همان ذهن خودشان برنامهریزى کنند. برنامهریزى هم یک الگوى همگانى ندارد که من بگویم همه باید اینطور برنامهریزى کنند؛ نه، هر کسى بر حسب سنّش، بر حسب وضع زندگى خانوادگى و امکاناتش، بر حسب آن شهر و خانوادهیى که در آن زندگى مىکند، ممکن است یکجور برنامهریزى بکند و یک جور امکان داشته باشد. همه باید برنامهریزى کنند و از وقتشان با برنامه، حداکثر استفاده را بکنند.
پایان پیام/
نظر شما