به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری شبستان، ناارآمی های ترکیه به صورت خاکستر یک آتش وجود داشت اما گرمی این خاکستر در پس آرا 50 درصدی انتخاب اردوغان از سال 2003 نادیده گرفته شد. این زخم کهنه زمانی سرباز کرد که تعدادی درخت در میدان التقسیم برای ساخت یک ساختمان تجاری قطع شد. در پی این اتفاق به ظاهر ساده تحصن اعتراض امیزی در میدان شکل گرفت و این تحصن ارام با دخالت نیروهای پلیس تبدیل به اعتراضات گسترده در تمام ترکیه شد.
البته گستردگی اعتراضات در شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و بودروم و چند شهر دیگر ترکیه حاکی از مسئله ای فراتر از تبدیل فضای سبز به ساختمان تجاری در میدان تقسیم است. تحلیل گران، دنباله روی از ناتو و تبدیل شدن این کشور به اهرم فشار ناتو در منطقه، همکاری آشکار با گروه های تروریستی فعال در سوریه و حمایت از گسترش تروریسم را از جمله ریشه های نارضایتی جامعه ترکیه از سیاست های دولت اردوغان می دانند.
در حال حاضر این میدان نیز در جمع میادینی وارد شده است که محلی برای اغاز تحول در کشورهای منطقه به شمار میروندو شاید تقسیم سرآغاز نسخه ترکی انقلاب های عربی باشد.این درحالی است که شخصیت های سیاسی و فرهنگی بسیاری نیز به جمع مردم در میدان تقسیم پیوسته اند. اعضا و نمایندگان حزب جمهوری خلق در پارلمان از جمله سیاسیون حاضر در میدان تقسیم هستند.
شرایط ترکیه نشان میدهد که این دولت از چندی پیش متوجه خطر به وجود آمدن نسخه ای از میدان التحریر در ترکیه بوده است و به همین دلیل از برگزاری هرگونه میتینگ سیاسی و اعتراضی در میدان های بزرگ شهرهای ترکیه ممانعت می کرده است، برای مثال، دولت اجازه برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را در میدان تقسیم استانبول نداده بود.
معترضان در تقسیم از سلایق سیاسی متنوعی هستند. ملی گراها، لائیک ها و حتی اسلام گرایان بسیاری نیز در اعتراض به وادادگی دولت اردوغان دربرابر خواسته های بیگانگان به میدان تقسیم آمده اند.
آیا مسائل اقتصادی ترکیه را به خروش کشید؟
برخی از تحلیلگران و نظریه پردازان سیاسی علت وقوع هر انقلاب را مشکلات اقتصادی می دانند اما آیا ترکیه از مشکلات اقتصادی رنج میبرد؟
رجب طیب اردوغان وقتی در سال دوهزار و سه به قدرت رسید، در سه سال اول نخست وزیری خود رشدی هفت تا نه درصدی را برای کشورش به ارمغان آورد. حتی پس از بحران مالی در جهان، او توانست رشد اقتصادی نه درصدی کشورش را احیا کند. بنابراین عامل نارضایتیها در ترکیه مسئله اقتصاد نبوده است. هم اکنون تولید ناخالص داخلی ترکیه حدود هفتصد و سی میلیارد دلار است. این رشد اقتصادی سبب شده است رجب طیب اردوغان طرح عمرانی و ساختمان سازی بزرگی برای ترکیه بویژه استانبول داشته باشد. این احتمال است که مردم ترکیه چندان با طرحهای عمرانی و ساختمان سازی اردوغان مؤافق نبوده اند و یکی از علل ناآرامیها همین مسئله بوده است. ناآرامیها سبب سقوط شدید شاخصهای بورس در بازار سهام استانبول شده است. ارزش لیره ترکیه نیز به کمترین میزان خود در هفده ماه گذشته رسیده است. با همه اینها اردوغان در دوران رهبری خود در ترکیه میزان تولید ناخالص داخلی این کشور را سه برابر کرده است. سال گذشته رشد اقتصادی این کشور کمی بیشتر از دو درصد بود اما وزیر دارایی ترکیه پیش از این ناآرامیها به سی ان ان گفته بود که امسال رشد اقتصادی ترکیه به چهار درصد خواهد رسید. اردوغان طرح بلندپروازانه ای دارد و می خواهد کشورش را به دهمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل کند.
«فرانسیس فوکویاما» نظریه پرداز مشهور روابط بینالملل نیزبه بررسی علل اعتراضات مردمی در کشور ترکیه پرداخت. فوکویاما «رشد طبقه متوسط جدید و مدرن» را که با سطح تحصیلات و درآمد بالاتر، مطالبات بیشتری را از دولتهای خود دارند، عامل اعتراضات مردمی در کشور ترکیه دانست.
این نظریه پرداز جهانی با این وجود اعلام کرد که این گروه مادامی که نتواند با طبقه ضعیف و فقیر جامعه ائتلاف کند، قادر به ایجاد تغییرات سیاسی پایدار نخواهد بود.
فوکویاما با اشاره به اینکه ترکیه در خلال یک دهه گذشته با یک عملکرد عالی در زمینه توسعه اقتصادی خود را به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در عرصه بینالمللی معرفی کرده، افزود این درحالی است که در 3 ماه گذشته، این کشور شاهد موج گسترده اعتراضات مردمی به عملکرد دولت خود بود.
وی تصریح کرد عامل مشترکی که اعتراضات در ترکیه، برزیل، کشورهای عربی (بیداری اسلامی) و چین را به هم پیوند میدهد؛ رشد طبقه متوسط جدید و مدرن بوده است. این گروه در هر جایی از دنیا که پدید میآید، در ابتدا شور و هیجان و تحرک سیاسی را به همراه دارد اما قادر به ایجاد تغییرات سیاسی پایدار نیست. حوادثی که امروز در استانبول به وقوع می پیوندد از این مسئله مستثنی نیستند.
فوکویاما ادامه داد که در ترکیه مانند تونس و مصر، اعتراضات سیاسی توسط جوانانی با سطح تحصیلات و درآمد بالاتر، آغاز و هدایت شد نه طبقه فقیر. آنها از تکنولوژی و شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک برای ساماندهی اعتراضات و گسترش اطلاعات استفاده کردند.
وی با بیان اینکه این افراد خود را با نخبگان ابزاری جامعه بیگانه میبینند، تصریح کرد: این افراد در ترکیه با سیاستهای توسعه به هر هزینه رجب طیب اردوغان و رفتار اقتدارطلبانه وی مخالف هستند. در برزیل نیز این افراد با حضور نخبگان سیاسی فاسد و فرسودهای مخالف هستند که به جای بهبود وضعیت خدمات عمومی به ویژه در حوزه بهداشت و آموزش به دنبال پروژههای پر زرق و برقی مانند میزبانی جام جهانی هستند.
وی با اشاره به اینکه شرکتهای تجاری از رشد جمعیت طبقه متوسط خشنودند، علت آن را ایجاد بازار مصرف گسترده دانست.
فوکویاما با بیان اینکه تحلیلگران اقتصادی تمایل دارند که وضعیت طبقه متوسط را با توجه فاکتورهای پولی و مالی تعریف کنند؛ مثلا اگر درآمد افراد بالاتر از درآمد طبقه فقیر بود و یا قدرت خرید آنها تا حدی افزایش یابد، آنها طبقه متوسط به شمار میروند، گفت بهتر است طبقه متوسط را بر اساس فاکتورهایی نظیر سطح تحصیلات، نوع حرفه و میزان داراییها تعریف کنند.
وی افزود: تحقیقات گوناگون نظیر مطالعات موسسه پیو نشان میدهد افرادی که سطح تحصیلات بالاتری دارند نسبت به ارزش های دموکراسی و آزادی میان حساستر هستند. همچنین افرادی که دوره دبیرستان را به پایان رسانده و یا تحصیلات عالی دارند بیشتر نسبت به حوادث نقاط گوناگون آگاهی دارند.
فوکویاما در اینباره اظهار داشت: همچنین افرادی که داراییهایی مانند خانه دارند علاقه بیشتری به سیاست نشان میدهند.
وی با بیان اینکه وقتی طبقه متوسط جامعه، مالیات میپردازد، تمایل دارد تا در ازای آن، دولت در قبال اقدامات خود به این گروه پاسخگو باشد، گفت: مهمتر از همه اینکه، افرادی که به تازگی از طبقه فقیر جامعه به طبقه متوسط ارتقاء مییابند، به دنبال اقداماتی هستند تا شکاف موجود در جامه را پر کنند. ساموئل هانتیگتون این شکاف را ناکامی دولت برای پاسخ به انتظارات رو به رشد اقتصادی و اجتماعی در جامعه می داند.
فوکویاما تاکید کرد: زمانی که هدف طبقه فقیر تنها تلاش برای بقا است، طبقه متوسط به دنبال درگیر شدن در روند سیاسی جامعه برای تاثیرگذاری به نفع خود است.
وی در ادامه این مطلب تصریح کرد: اگرچه اعتراضات، خیزشها و ائتلافها، ابتدا توسط طبقه متوسط آغاز و هدایت میشود اما این گروه به ندرت قادر است با خود تغییرات سیاسی پایدار به همراه آورد. چرا که این گره اولا نماینده طبقه ضعیف و فقیر به ویژه در کشورهای در حال توسعه محسوب نمیشود و ثانیا این گروه، چند دسته و متفرق است. اگر این گروه موفق به ائتلاف با بخشهای دیگر جامعه نشود، قادر نخواهد بود تغییرات سیاسی قابل توجهی پدید آورد.
فوکویاما در ادامه با اشاره به تحولات ترکیه گفت که سرنوشت مشابهی در انتظار این کشور است. اردوغان در مناطق روستایی از محبوبیت بالایی برخوردار است و حزب عدالت و توسعه وی برای مقابله با مخالفان با یکدیگر محد هستند. به علاوه اینکه توسعه اقتصادی ترکیه در چند سال گذشته، نسل جدیدی از طبقه متوسط را پدید آورده که حامی حزب عدالت و توسعه است.
وی افزود: اما در مقابل، طبقه متوسط شهری در ترکیه که عقاید سکولار دارند، هم از سوی دولت اردوغان سرکوب می شوند و هم قادر نیستند با دیگر بخش های جامعه ائتلاف کنند.
وی در پایان به این نکته اشاره کرد که نمی توان انتظار داشت اعتراضات مردمی توسط طبقه متوسط در ترکیه و برزیل، با خود تغییرات سیاسی چشمگیری را به همراه داشته باشد اما دولت های آنها باید خود داوطلبانه اقدام به اصلاحات سیاسی کرده تا از تبعات گسترده تر اعتراضات که در آنها کارگران و روستاییان نیز حضور دارند، جلوگیری کنند.
ایا اردوغان دیکتاتور است؟
بیشتر مخالفت با رجب اردوغان بدلیل روش رهبری اوست. بسیاری او را متهم می کنند که به سمت خودکامگی و دیکتاتوری پیش می رود. برخی نیز از سیاستهای او درباره بحران سوریه انتقاد می کنند. منتقدان همچنین می گویند او نمی بایست خیلی سریع از تغییر رژیمهای لیبی و مصر و تونس حمایت می کرد. مداخلات بیش از حد او در سوریه نیز سبب شده است بحران این کشور به داخل ترکیه نیز کشیده شود. بنابراین او تلاش می کند واشنگتن را به ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه متقاعد کند.
کمال کیلیچ داراوغلو" رهبر حزب جمهوری ترکیه اردوغان را دیکتاتور جدید ترکیه معرفی کرده است.
وی در این باره تاکید کرد: 7 میلیارد نفر در جهان زندگی می کنند. اشتباه کردن برای انسان ها امری طبیعی است و انسان ها اشتباهات خود را اصلاح می کنند و هر زمان که لازم باشد، عذرخواهی می کنند. این یک ارزش انسانی است. اگر مرتکب اشتباه شویم می دانیم چگونه عذرخواهی کنیم.
وی در ادامه تصریح کرد: ولی اردوغان می گوید، من اشتباه نمی کنم. وی می گوید، اگر آنچه را که من می گویم انجام ندهید، هیچ حقی نداریدو شما برحق نیستید.
وی گفت: رجب طیب اردوغان دیکتاتور جدید ترکیه است. او نشست های زیادی را در سراسر کشور برگزاری می کند ولی کسی به حرف های او گوش نمی دهد.
وی ضمن اشاره به کشته شدن 52 نفر از شهروندان ترکیه که بر اثر انفجار بمب در شهر ریحانلی در مرز این کشور با سوریه جان خود را از دست دادند، اردوغان را به تشدید درگیری های قومی و قبیله ای متهم کرد.
رهبر حزب مخالف دولت ترکیه افزود: اردوغان قصد داشت تا معترضان را افرادی بی دین معرفی کند ولی مشاهده کرد که تعدادی از این معترضان نماز خود را در میدان تقسیم اقامه کردند.
وی تصریح کرد: اردوغان می خواست بگوید که دختران ما که روسری به سر می کنند هدف حملات این معترضان هستند ولی سپس دید که برخی از معترضان روسری به سر داشتند.
اعتراضات داخلی در ترکیه از 31 می در مخالفت با تخریب پارک گزی در میدان تقسیم استانبول آغاز شد ولی اقدامات خشونت بار پلیس ترکیه در سرکوب این اعتراضات موجب گسترش آن به سایر شهرهای بزرگ این کشور نیز شده است.
ایا اردوغان درهم شکسته است؟
روزنامه های ترک در روزهای اخیر مقالات مختلفی درباره اردوغان نوشته اند.
روزنامه حریت: یک دقیقه اجازه بده. اصل اعتراضهای ترکیه این است
در این ارتباط «چنگیز چاندار»، روزنامهنگار ترک در روزنامه «حریت» ترکیه مقالهای تحت عنوان «مقاومت پست مدرنیسم» به رشته تحریر درآورد که در آن نوشته بود: «اردوغان خوی لجاجت خود را نتوانسته است، کنار بگذارد و نمونه این لجاجتها را میشد، در میدان تقسیم مشاهده کرد. اما لحن کلام وی تغییر کرده بود و دیگر نشانی از آن تن صدای خشن و قدرتمند در وی مشاهده نمیشد».
چاندار در ادامه مینویسد: «آشکارا میشد ملاحظه کرد که اردوغان آن قدرت و اقتدار و کاریزمای سابق خود را از دست داده است و به این موضوع از هر زاویه نگاه کنیم، خواهیم دید که بزرگترین بازنده میدان حوادث استانبول شخص رجب طیب اردوغان است».
این روزنامهنگار ترک میافزاید: «اعتراضهای اخیر جاری در شهرهای مختلف ترکیه از جمله شهر استانبول و آنکارا را نمیتوان اعتراض به قطع کردن یک درخت یا حتی اعتراض به حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه به شمار آورد، بلکه باید آن را اعتراض به شخص اردوغان، نخست وزیر ترکیه تلقی کرد. همانگونه که تجاوز و تعدی اردوغان به اعتراض کنندگان و هنرمندان و روزنامهنگاران ترک را باید واکنشی ثبت کرد که وارد تاریخ ترکیه شده و در آن تحت عنوان انتفاضه تاریخی استانبول ثبت شد».
به عقیده چاندار «جوانان شهر استانبول از هر قشر و طبقهای از تحقیرشان به واسطه حکومت و از فشار بر خط مشی و شیوه زندگیشان به ستوه آمدند. به همین دلیل در میدان التقسیم گرد هم آمدند تا به اردوغان بگویند: «یک دقیقه» و این جملهای بود که اردوغان در کنفرانس ژانویه سال 2009 داووس آن را خطاب به شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی در اعتراض به تجاوز این رژیم به نوار غزه در سال 2008- 2009 گفت و او را از سخن گفتن باز داشت».
براساس گفته این روزنامهنگار ترک «اردوغان برای اولین بار طی 10 سال گذشته طعم شکست و ناکامی را آن هم در شهر خود چشید. استانبول، شهری که احساس کرد که اکسیژن آزادی به وی نمیرسد و به همین دلیل علیه اردوغان شورید تا به او نیز به بگوید: یک دقیقه. و این اصل ماجراست».
روزنامه رادیکال: اردوغان مغرور نباش
اما روزنامه «رادیکال»، دیگر روزنامه چاپ استانبول «اوزگور مومجو»، روزنامهنگار ترک درباره ناآرامیهای جاری در ترکیه چنین نوشت: «پیش از انتخابات سال 2002 اردوغان به پسرش، بلال نصیحت کرد که مغرور نباشد، اما خود پس از رسیدن به قدرت به این نصیحت عمل نکرد».
به اعتقاد نویسنده روزنامه «ردایکال» اگر بخواهیم که نامی بر نظام جدید ترکیه بگذاریم باید آن را نظام رجب طیب اردوغان بنامیم. به همین دلیل اوست که مسئول تمام هرآن چیزی است که در این کشور اتفاق میافتد و مسئولیت تمام امور جاری برعهده اوست. اما هم او و هم اطرافیانش به دنبال یافتن سرنخهای توطئهای هستند که علیه وی و حکومتش تدارک دیده شده است. در حالیکه نه او و نه اطرافیانش توجه نمیکنند که همه در میدان تقسیم حضور دارند، از بازیکنان فوتبال گرفته تا اساتید دانشگاهها و زنان خانهدار و قهوهخانهداران و کردها و ملیگرایان، همه و همه در میدان هستند».
مومجو در ادامه میافزاید: «اما درباره نحوه تعامل بسیار خشونتآمیز نیروهای امنیتی و پلیس با معترضان باید گفت که مسئول تمام این برخوردها و اینگونه نحوه تعاملها شخص اردوغان است. هم اکنون وقت آن فرارسیده تا توصیه اردوغان به پسرش را به وی یادآوری کنیم، اینکه مغرور نباشد».
اما در مقالهای با عنوان «کافی است» روزنامه «اقشام» ترکیه نوشت که سخنان و گفتههای بسیاری از گوشه و کنار ترکیه درباره حوادث جاری در میدان تقسیم ترکیه به گوش رسید و تحلیلها و تفسیرهای بسیاری در اینباره ارائه شد، اما باید دانست تظاهرات کنندگان ترک به میدان تقسیم آمدند تا به مصادره حقوق 50 درصد از رای دهندگان ترکی که آرای خود را به صندوق اردوغان و حزب عدالت و توسعه نیانداختند، بگویند که «کافی است». کافی است که این همه حقوقشان توسط اردوغان پایمال و نادیده گرفته شده است».
این روزنامه ترک در ادامه میافزاید: « این تظاهرات کنندگان در واقع دیوار ترس و هراس و دوگانگی معیاری اردوغان را در هم شکستند و با حمل آزادیها و ارزشهای سکولار خود به خیابانها ریختند تا به فروش اموال عمومی و تبدیل شهرها به مراکز تجاری اعتراض کنند. آنها به خیابانها ریختند تا به اردوغان بگویند: کافی است».
روزنامه ملیت: پیام معترضین ترک: نمیتوان 50 درصد مردم را نادیده گرفت
از سوی دیگر «قدری گورسیل»، خبرنگار روزنامه «ملیت» ترکیه در مقالهای تحت عنوان «پیام معترضین ترک» نوشت که «هدف اصلی تظاهرات کنندگان و معترضین ترک سرنگونی حکومت رجب طیب اردوغان نیست که با رای 50 درصدی آرا به قدرت رسید. پیام مردم به حکومت این بود که حکومتی که در آن نخست وزیرش از آرای 50 درصد مردم آن محروم است، نمیتواند به حاکمیت خود با نادیده گرفتن آنها ادامه دهد».
این نویسنده ترک در ادامه این سوال را از اردوغان میپرسد که «آیا پیام نیمی از مردم ترکیه به وی رسید»؟ و در جواب میگوید: «نمیدانیم اردوغان این پیام را دریافت کرده است یا خیر، اما روزهای آینده مشخص خواهد شد که آیا اردوغان این پیام را گرفته است، یا خیر».
انقلاب مردم ترکیه زمان سیاست جناحبندی که حکومت اردوغان اتخاذ کرده، به پایان رسیده است و همانگونه که سیاست اردوغان در قبال ترکیه تنها تنش و ناآرامی و بحران و بیثباتی در سوریه بود و این حکومت ترکیه را واداشت تا در جوانبی از این سیاست تجدید نظر کند، در بعد داخلی نیز هم اکنون به نظر میرسد، اردوغان باید تغییری در سیاستهای خود در تعامل با مسائل و قضایای داخلی ترکیه بدهد.
در نتیجه میتوان گفت که اردوغان طعم اولین شکست و ناکامی در زندگی سیاسیاش را چشید.
رجب طیب اردوغان" نخست وزیر ترکیه در جمع طرفداران و حامیان حزب عدالت و توسعه در شهر ارضروم از طرفداران خود و افکار عمومی مردم ترکیه که با اعتراضات اخیر این کشور مخالفت کرده اند، تشکر و قدردانی کرده است. وی اعتراضات اخیر در ترکیه را توطئه ای علیه این کشور ارزیابی کرده است.
وی افزود: مردم ترکیه از همان ابتدا آغاز این بازی را مشاهده کرده و آن را ناامید کردند. معترضان فکر می کردند که مردم ترکیه چیزی نخواهند گفت و ساکت خواهند ماند. آنان فکر می کردند که آتش می زنند و تخریب می کنند و هر کاری دلشان خواست انجام می دهند و مردم نیز کاری انجام نمی دهند.
راهپیمایی روز یکشنبه طرفداران دولت ترکیه پنجمین راهپیمایی از زمانی است که اردوغان خواستار برگزاری آن از سوی حامیان خود شده است. اعتراضات داخلی ترکیه که در ابتدا به علت تخریب پارک گزی در استانبول آغاز شده بود اکنون به مخالفت با سیاست های دولت این کشور تبدیل شده است.
برخورد خشونت بار پلیس ترکیه با راهپیمایی آرام و مسالمت آمیز مردم موجب تشدید این اعتراضات شده است. مخالفان دولت ترکیه اردوغان را به اقتدارگرایی متهم می کنند.
انتخابات شهرداری های ترکیه قرار است ماه مارس آینده برگزار شود و اعتراضات اخیر ترکیه به شدت جایگاه حزب عدالت و توسعه را در این انتخابات به خطر انداخته است.
اردوغان افزود: کسانی که به بهانه پارک گزی در میدان تقسیم به خیابان ها ریختند پاسخ خود را در صندوق های رای دریافت خواهند کرد.
اردوغان که در انتخابات 2011 میلادی با کسب 50 درصد آرا به پیروزی رسید خود را قهرمان اجرای اصلاحات سیاسی در ترکیه می داند. سرکوب اعتراضات داخلی ترکیه با محکومیت بین المللی روبرو شده و روابط آنکارا با برخی متحدان خود را با تنش جدی روبرو کرده است.
آلمان یکی از منتقدان سیاست های دولت آنکارا به شمار می رود و اظهارات مرکل در محکوم کردن نوع برخورد پلیس ترکیه با تظاهرکنندگان تنش در روابط دو کشور را افزایش داده است.
به هرحال واکنش سران ترکیه از جمله «عبد الله گل»، رئیس جمهوری این کشور، بیانگر نگرانی دولتمردان ترکیه از ادامه تظاهراتهای مردمی در این کشور و تلاش برای فهم و دریافت خواستهها و مطالبات تظاهرات کنندگان و درخواست از آنها برای بررسی و رفع مشکلات موجود از طریق تفاهم و دستیابی به توافق است.
این درحالی است که اردوغان با لجاجت سعی دارد علت این ناارامی ها را در کشورهای دیگر جستجو کندو سعی میکند به گونه ای رفتار کند که گویی اعتراضات هیچ تاثیری در روحیه و قدرت او نداردو همین موضوع باعث حضور بیشتر مردم میشود گویی یکی از مهمترین این اهداف درهم شکستن و خرد کردن تصویر اردوغان و شکوه و ابهت او ست.
پایان پیام/
نظر شما