خبرگزاری شبستان: نوع دیگری از ادراک حسی غیرمعمول وجود دارد که روانشناسان آن را «ادراک فوق حسی» نامیدهاند مانند «کشف و شهود» که عبارت است از دیدن اشیا یا حوادث دوری که خارج از محدوده حس باصره قرار دارند و تلهپاتی که عبارت است از درک کردن حوادث ذهنی فرد دیگری که اغلب در مکانی دور میباشد و یا احساس شنوایی، که عبارت است از شنیدن صدا، یا سخنی از مکانی دور که خارج از محدوده حس سامعه است. برخی از روانشناسانِ معاصر، به بررسی این پدیدهها همت گماشتهاند و آزمایش های فراوانی روی آنها انجام دادهاند اما، به نتایجی که آنقدر دقیق و استوار باشد و بتواند در فهم بدون ابهام آنها، به ما کمک کند، نرسیدهاند.
این نوع ادراک فوق حسی را همۀ مردم ندارند و تنها برای بعضی افراد که از استعداد ویژهای برخوردار هستند، امکانپذیر است. این استعداد، عبارت از نوعی شفافیّت و صفای روحی است و به نیروی ادراک خارقالعادهای بستگی دارد که انسان میتواند از حدود مکان تجاوز کند و اشیا و حوادث دور از خود و یا حوادثی را که به علت وجود موانع، از او پوشیده است، درک کند. قرآن برای این نوع ادراک حسّی غیرمعمول، ماجرای حضرت یعقوب(ع) را به عنوان مثال ذکر کرده است. آن حضرت، بوی فرزندش یوسف(ع) را هنگامی که کاروانِ حامل پیراهن یوسف از سرزمین مصر به راه افتاده بود و چند روز راه از محل اقامتش فاصله داشت، استشمام کرد.
« وَ لَمَّا فَصَلَتِ اُلْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلَآ أَن تُفَنِّدُونِ»
«و چون کاروان از مصر بیرون آمد، یعقوب گفت اگر مرا تخطئه نکنید، من بُوی یوسف را میشنوم.»
استشمام بُوی یوسف (ع) توسط یعقوب (ع)، از چنین مسافت دوری به طور آشکار به پدیدۀ ادراک حسّی خارج از چارچوب حواس، اشاره دارد.
یکی از معجزات حضرت عیسی (ع) که قرآن از آن خبر داده است، این بود که آن حضرت به مردم میگفت که در خانههایشان چه نوع غذایی میخورند و چه چیزهایی ذخیره میکنند:
« .. وَ أُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ ..»
« ... و به شما از غیب خبر دهم که در خانههاتان چه میخورید و چه ذخیره میکنید...»
احتمال دارد که این معجزه نوعی کشف و شهود باشد که خداوند به پیامبرش عیسی(ع) اختصاص داده باشد و در نتیجه به او قدرت ادراکِ چیزهای ندیدنی و خارج از محدودۀ حس باصره را، عطا کرده باشد. البته احتمال نیز دارد که این مسأله نوعی الهام الهی باشد.
در کتب حدیث و تاریخ زندگی صحابۀ پیامبر و همچنین تاریخ تصوّف، نمونههایی از ادراکِ حسّیِ خارج از محدودۀ حواس، که صوفیان آن را «مکاشفه» مینامند، یافت میشود.
«مسلم» از پیامبر اکرم(ص) روایت میکند که فرمود:
«رکوع و سجود را به طور کامل انجام دهید، سوگند به خدا، هنگامی که به رکوع و سجود میروید من شما را از پشت سرم میبینم». «بخاری» نیز روایت میکند که پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«آیا میبینید که من در اینجا چگونه رو به قبله ایستادهام (شما هم، چنین کنید) چون، سوگند به خدا که نه خشوع و حضور قلب شما، و نه رکوع شما در نماز بر من مخفی نمیماند، زیرا من از پشت سرم شما را میبینم».
این که پیامبر(ص) صحابه را از پشت سرش در حال رکوع و سجود میبیند، خود نمونهای از حالت کشف و شهود است، زیرا پیامبر(ص) به سبب صفای قلب و شفافیّت روح خود توانست چیزهایی را که در محدودۀ حس باصره نیستند، مشاهده کند.
خطای چشم
خطای چشم نوعی ادراک غلط بینایی است که با حقیقت شئ دیده شده، مطابقت ندارد. برخی از انواع خطاهای چشمی، بین عموم مردم وجود دارد و همه، آنها را با روشی مشابه درک میکنند. یکی از نمونههای این گونه خطاها، دیدن سراب است که گاهی برای مردم پیش میآید یعنی، از دور سرابی میبینند و گمان میکنند آب است. قرآن سراب را ذکر کرده است، آنجا که با بلاغت کامل، بیهودگی کارهای خوب کفار را به تصویر میکشد و متذکر میشود که این اعمال در روز قیامت همچون غباری پراکنده در هوا بیثمر است، درست مانند سرابی که انسان تشنه، گمان میبرد که آب است اما، وقتی که به آن میرسد، اثری از آب نمیبیند.
« وَ اُلَّذیِنَ کَفَرُوۤاْ أَعْمَلُهُمْ کَسَرَابِ بِقِیعَةٍٍ یَحْسَبُهُ اُلظَّمْأَنُ مَآءً حَتَّیۤ إِذَا جَآءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْاً وَ وَجَدَ اُللَّهَ عِندَهُ فَرَفَّهُ حِسَابَهُ وَاُللَّهُ سَرِیعُ اُلْحِسَابِ »
«و آنان که کافرند اعمالشان در مَثل به سرابی ماند در بیابان هموار بیآب، که شخص تشنه آن را آب پندارد و به جانب آن شتابد اما، وقتی بدان جا رسد، هیچ آب نیابد و آن کافر خدا را حاضر و ناظر اعمال خویش بیند که به حساب کارش تمام و کامل برسد و (کیفر کفری بدهد).»
تأثیر انگیزهها و ارزش ها در توجه و ادراک حسی
انگیزهها و ارزشهای فرد در آگاهی و ادراکش تأثیر میگذارد. نتیجۀ بسیاری از بررسیهای تجربی جدید، این موضوع را به اثبات رسانیده و قرآن در مواردی به این حقیقت اشاره کرده است، آنجا که یادآوری میکند که چگونه ایمان باعث میشود مؤمنان در حالت آمادگی و توجه، به آیات قرآن که از طرف خدا نازل میشوند، گوش فرا دهند و آنها را آگاهانه درک کنند و به طور دقیق بفهمند. در حالی که، همین آیات در مشرکان چنین تأثیری ندارد و آنها از گوش فرا دادن و ادراک و فهم آنها غافلند. ما ذیلاً نمونههای از آیات قرآنی را توصیف کنندۀ غفلت مشرکان از ادراک است، متذکر میشویم. در این آیات، شرک و نداشتنِ ایمان به خدا دلیل این غفلت ذکر شده است که مایۀ باز ماندان حواس مشرکان، از انجام وظیفه میباشد.
« وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لَجِهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ اُلْجِنِّ وَاُلْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لَّایُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌ لَّایَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلََۤئِک کَالْأَنْعَمِ بَلْ هُمْ أُضَلُّ أُوْلََۤئِک هُمُ اُلْغَفِلُونَ »
«و محققاً بسیاری از جن و انس را برای جهنم واگذاریم، چه آن که آنها را دل هایی است بیادراک و معرفت و دیدههایی است بینور بصیرت و گوشهایی است ناشنوای حقیقت آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند زیرا قوۀ ادراکِ مصلحت و مفسده داشتند و باز عمل نکردند آنها همان مردمی هستند که (از خدا و قیامت و عاقبت کار خود به بازیچه دنیا) غافل شدند.»
تحقیقات روانکاوی ثابت کرده است که انسان به عدم ادراک چیزهایی علاقه دارد که او را نگران و ناراحت میکند و یا با تمایلات و خواستههایش در تضاد است. و شکی نیست که مشرکان قریش و بسیاری از یهودیان و مسیحیان از دین جدیدی که پیامبر اسلام(ص) آورده بود، راضی نبودند. زیرا، گسترش آن تهدیدی علیه سلطه و نفوذ آنان بود. همین نفرت از دین جدید، باعث شد که آنها از نظر روانی آمادگی نداشته باشند که به آیات قرآن از روی تدبر و تفکر گوش فرا دهند، همانطور که درست به همین دلیل آنها از نظر عقلی، آمادۀ درک معانی قرآن و تصدیق مسائل حقی را که قرآن آورده است، نبودند.
منابع:
1. قرآن کریم.
2. دسوقی مرعی، ابراهیم، الطفولة فیالاسلام، قاهره: دار الاعتصام.
3. فروم، اریک، الدین و التحلیل النفسی، ترجمۀ فؤاد کامل، قاهره: مکتبة غریب، 1978.
4. بیروت، سیرل، علم النفس الدینی، ترجمۀ سمیر عبده، دمش: دار دمشق للطباعة والنشر، (د.ت).
5. عبود، عبد الغنی، الانسان فی السلام و الانسان المعاصر، قاهره: دار الفکر العربی، 1978.
6. نجاتی، محمد عثمان، علم النفس فی حیاتنا الیومیة، ط8، کویت: دار القلم، 1980.
7. نجاتی، دکتر محمد عثمان، قرآن و روانشناسی، مترجم: عباس عرب، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد: دی1376.
نوشته شده توسط دکتر پریش کوششی
پایان پیام/
نظر شما