به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، رضا امیرخانی، نویسنده آثار پرفروشی چون «من او» و «بیوتن» در نشست «عصر تجربه» که در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان و در جمع تعدادی از مخاطبانش، برگزار شد به بیان برخی تجارب خود از حدود 20 سال داستان نویسی پرداخت.
تعلیق؛ جزء اساسی یک داستان گیرا و جذاب
وی با اشاره به اینکه داستان باید تعلیق داشته باشد، گفت: داستان باید به گونهای تعلیق داشته باشد که مخاطب نتواند آن را رها کند و در واقع مخاطب را با تا پایان با خود همراه سازد. در نوشتن داستان، برای من اصل این است که داستان بتواند در خودش ساز و کاری را طراحی کند که مخاطب پس از خواندن آن بگوید «بعدش چه شد؟». راستش را بخواهید بقیه مسائل مثل روایت و پیرنگ و طرح روایی و اینها، برای من فرع است.
امیرخانی که هم تجربه نویسندگی داستان و هم تجربه سفرنامه را در کارنامه اش دارد، بیان کرد: واقعیت در سفرنامه و داستان، یعنی پیدا کردن مولفههای زیباشناسی، نویسنده باید این مولفهها را ایجاد کند و مواجه من به عنوان یک داستان نویس با واقعیت یافتن عناصر و توصیف آنها است. کار یک داستان نویس کشف رابطههای زیباشناختی در داستان است.
ماجرای چاپ اولین کتاب رضا امیرخانی
وی در ادامه به ماجرای چاپ اولین کتابش پرداخت و گفت:سال 74 من 22 سالم بود که کتاب اولم در 3000 نسخه و البته توسط یک ناشر غیرحرفهای چاپ شد و به جای حقالتالیف هم 300 نسخه از کتاب خودم را به خودم داد. من کتابها را بردم خانه و همه گفتند که اینها چیست و دیدم که نمیتوانم کاری با این کتابها بکنم. عاقبت رفتم سر محلمان که یک کتابخر بود، گفتم: آقا این کتابها مال کسی است، اینها را میفروشی برایم؟! او هم گفت: پسرم اینطوری که نمیشود. باید ببری پخشیها تا این کار را برایت انجام دهند. من رفتم معتبرترین پخش کننده کتاب آن روز در تهران را پیدا کردم و خیلی راحت به او گفتم: آقا استاد امیرخانی - منظور غلامحسین امیرخانی خوشنویس است - را میشناسی؟ گفت: بله. گفتم: کتاب تازهاش درآمده و داده به من که آن را برایش بفروشم. طرف هم گفت: خیلی عالی است ولی 35 درصد از قیمت پشت جلدش را کم میکنم و بقیه را میدهم. من هم گفتم: باشد. ولی پشت کتابها را که نگاه کرد، دید هیچکدام قیمت ندارد. خودم سریع رفتم میدان انقلاب، یک مهر خریدم و پشت همه کتابها را با مهر 1000 تومانی، قیمت زدم و اینگونه شد که کتابم پخش شد و اتفاقاً من جزو اولین کسانی بودم که کتابم به این شیوه پخش شد. نکته جالب ماجرا این است که با همین روش هم 6 سال طول کشید تا 3000 نسخه کتابم، فروش برود.
به گفته رضا امیرخانی، اقبال به آثارم پس از دومین کتابم آغاز شد و کم کم دیدم که کسانی هستند که به کارهای من توجه میکنند و دیدم که این کتاب است که کم کم راه خودش را پیدا میکند. معتقدم نویسندگی به کار اثباتی نیست بلکه یک کار ثبوتی است.
شاعری ورشکسته و مدیون شعر هستم
نویسنده «قیدار» در ادامه خود را یک شاعر ورشکسته خواند و اضافه کرد: اما علاقه امروز من به زبان مدیون شعر است، در واقع ما در زبان فارسی شنا می کنیم به همین دلیل باید از ویژگی های آن آگاهی داشته باشیم. با وجود اینکه زبان عربی گستردگی بسیار دارد، زبان عربی در شرق جهان عرب و در غرب جهان عرب دارای لهجههای متفاوتی است به گونهای که رمانی که بتوان آن را هم در کشور لیبی و هم در مصر و بحرین یافت، بسیار کم است. با این حال عربها در زبان روزنامه نگاری نزدیک به 120 سال از ما جلوتر هستند.
زبان فارسی باید قابلیت هضم کلمات جدید را داشته باشد
وی در بخش دیگری از سخنانش در باره زبان فارسی گفت: زبان فارسی باید قابلیت هضم کلمات جدید را داشته باشد و اینگونه نباشد که اگر میخواهیم رشته مهندسی بخوانیم از اصلاحات انگلیسی استفاده کنیم. با این حال زبان فارسی در معرض خطر انقراض قرار دارد و امکان دارد با ایجاد یک تغییر جایگاه خود را از دست بدهد؛ زبان فارسی باید بتواند به جهان ثابت کند که در مقابل دیگر زبان های دنیا ناکارآمد نیست و می تواند با جهان جدید ارتباط برقرار کند.
اگر سانسور و ممیزی وارد ذهن من نویسنده شود، قافله را باختهام
امیرخانی با تاکید بر اینکه زبان فارسی میتواند از پیشوندها، میانوندها و پسوندها و نیز بن ماضی و بن مضارعها برای خلق واژههای جدید استفاده کند، خاطرنشان کرد: اگر سانسور و ممیزی وارد ذهن من نویسنده شود، قافله را باختهام. این مساله را سادهتر و با یک مثال توضیح میدهم؛ من اگر خواستم داستانی انقلابی بنویسم و ضدانقلابی از آب درآمد، دیگر درآمده است و باید به آن پایبند باشم.
پایان پیام/
نظر شما