گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه توصیههای کاربردی رهبر انقلاب درباره نماز، نهجالبلاغه و قرآن را که در بیانات معظم له مورد اشاهر قرار گرفته است منتشر می کند. آنچه پیش رو دارید بخشی از سخنان معظم له در این باب است.
تقوا، خدا را آنچنان در دل انسان عظمت می بخشد که همه چیز در نظر او کوچک می شود
علاج دنیاپرستى را هم امیرالمؤمنین در خطبه متقین بیان فرموده است: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعینهم»(1) علاج دلبستن و مجذوب شدن به دنیا این است که انسان تقوا پیشه کند که از خواص تقوا یکى همین است که «عظم الخالق فى انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آنچنان جایگاهى پیدا می کند که همه چیز در نظر او کوچک می شود. این مقامات دنیوى، این اموال، این زیبائىها، این جلوههاى زندگى مادى، این لذتهاى گوناگون در نظر انسان حقیر می شود و بر اثر عظمت یاد الهى در دل انسان، اهمیت پیدا نمی کند. از خصوصیات تقوا همین است. خود او هم - امیرالمؤمنین - مظهر کامل همین معنا بود. در این خطبه معروف « نوف بکالى» که حالا من یک فقرهاى از آن را بعد عرض می کنم، می گوید حضرت ایستاد روى سنگى، لباس ساده پشمىِ مندرسِ کمقیمتى بر تن او بود و نعلى از برگ خرما یا از پوست درخت خرما به پاى او بود؛ چنین وضعیت فقیرانه و زاهدانهاى حاکم و مدیر آن کشور عظیم اسلامى داشت؛ اینجور زندگى می کرد و این بیانات عظیم، این جواهر حکمت را بر زبان جارى می کرد.
چشم پوشیدن از دنیا، آن چیزیست که علی علیع السلام به دنبال آموختن آن به ماست
این بزرگوار در همین قضایاى سیاسى زمان خود، وقتى در جنگ صفین یک نفر آمد راجع به قضایاى سقیفه و این چیزها سؤال کرد، حضرت با تندى به او جواب دادند، فرمودند: «یا اخا بنىاسد انّک لقلق الوضین ترسل فى غیر سدد» جاى حرف را نمیدانى، نمیفهمى چه بگوئى، کجا بگوئى، حالا در اثناى این حادثه عظیم نظامى و سیاسى، آمدى از گذشته سؤال میکنى که قضیه سقیفه چه بود! ولیکن در عین حال یک کلمه جواب او را می دهند، می فرمایند لیکن تو حق سؤال کردن داشتى، چون سؤال کردى، حق دارى و من باید جواب بدهم؛ «فانّها کانت اثرة شحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس اخرین» این یک امتیازطلبى بود؛ یک عدهاى چشم پوشیدند، یک عدهاى به آن چنگ انداختند. مسئله چشم پوشیدن؛ یعنى قدرتطلبى، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنیا به هر شکل آن رفتن، از نظر امیرالمؤمنین در همه زمانها محکوم و مردود است. این آن روحیه امیرالمؤمنین است که میخواهد به ما این روحیه را تعلیم بدهد؛ باید ما از امیرالمؤمنین این را درس بگیریم؛ یاد خدا و توجه به ذکر و مناجات الهى، مهمترین علاجى است که امیرالمؤمنین براى این کار دارد.
دعاهاى امیرالمؤمنین علیه السلام؛ پرشورترین و عاشقانه ترین دعاهاست
ما باید این شبها، این روزها و این دعاها را قدر بدانیم. توجه به این دعاها، تذکر مضامین این دعاها خیلى ارزش دارد؛ اگر قدردانى کنیم. اینها علاج درد درونى ماست که متأسفانه آحاد بشر در همه دورانها به آن مبتلا بودهاند. باید هرچه می توانیم این بیمارى، این درد بزرگ، این ضایعه - دلبستگى به دنیا - را در خودمان کم کنیم. توجه به خداى متعال و تذکر عظمت پروردگار یکى از راههاست. لذا شما دعاهاى امیرالمؤمنین را نگاه کنید؛ پرشورترین دعاها همین دعاهاى امیرالمؤمنین است. البته ادعیه رسیده از معصومین (علیهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالى، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائى است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است. همین دعاى کمیل یا دعاى صباح یا دعاى مناجات شعبانیه، که من از امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتى پرسیدم که در بین این دعاها شما بیشتر به کدام علاقه دارید، ایشان گفتند دعاى کمیل و مناجات شعبانیه. هر دو از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است. این راز و نیاز و سوز و گداز امیرالمؤمنین و هم مناجاتهاى آن بزرگوار، حقیقتاً گدازنده است براى کسى که توجه داشته باشد.
پی نوشت:
1- نهج البلاغه، خطبه 193: از خطبههاى آن حضرت است روایت شده: یکى از یاران امیر المؤمنین علیه السّلام که او را همّام مىگفتند و مردى عابد بود به حضرت عرضه داشت: اهل تقوا را چنانکه گویى آنان را مىبینم براى من وصف کن. امام در پاسخ او درنگ کرد،
... عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ ... خداوند در باطنشان بزرگ، و غیر او در دیدگانشان کوچک است. آنان با بهشت چنانند که گویى آن را دیده و در فضایش غرق نعمتند، و با عذاب جهنم چنانند که گویى آن را مشاهده نموده و در آن معذبند.
بیانات معظم له در 30 شهریور ماه 1387
پایان پیام/
نظر شما