نگاهی به زندگانی آیت الله ملاعبدالله لنگرودی

خبرگزاری شبستان: آیت الله ملا عبدالله لنگرودی مازندرانی یکی از مفاخر عالم اسلام، فقیه، عارف، مجاهد خستگی ناپذیر و از شاگردان میرزا حبیب الله املشی است که در انقلاب مشروطه نقش برجسته ای داشته است.

به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان، عابد زاهد و گمنام مرحوم حاج شیخ عبدالله لنگرودی مشهور به مازندرانی یکی از علمای بزرگ تاریخ اسلام است که نظر در مقامات متعالی و رشک انگیز او سراسر عبرت آموز و سودمند است. کسی که به وسیله او و برخی دیگر از علمای شیعه بود که ایران پس از قرن‌ها گرفتاری تحت سلطنت استبداد برای اولین بار دارای حکومت مشروطه شد. در زیر مقداری از صفحات زندگی علمی و سیاسی وی را که اصلی ترین یار آخوند خراسانی در زمان مشروطه بود را از نظر می‌گذرانیم.


ولادت و تحصیلات :

دیوشَل منطقه‌ای است بین لنگرود و لاهیجان در استان گیلان و در حال حاضر جزو شهر لنگرود شده است. شیخ عبدالله مازندرانی اصالتا اهل این محل و پدرش مرحوم شیخ محمد نصیر دیوشلی گیلانی است ولی از آنجایی که مدتی از عمرش را در شهر بارفروش (بابل فعلی) گذرانیده به مازندرانی مشهور شده است. مرحوم مازندرانی متولد 1256 ق بوده و تحصیلات خود را در ایران آغاز کرد و از اساتید وی در ایران می‌‍توان فقیه زاهد مرحوم ملا محمد اشرفی را نام برد.


شیخ عبدالله برای ادامه تحصیلات خود عازم عتبات می‌شود و در کربلا و نجف نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، فاضل ایروانی، ملاحسین اردکانی، شیخ زین العابدین مازندرانی، شیخ مهدی آل کاشف الغطاء و برخی دیگر تلمذ نموده و از همان جوانی نبوغ فوق العاده ای از خود نشان داده و در کنار تحصیل به تدریس سطوح عالیه می پردازد.

 

مشهورترین استاد ایشان همان میرزا حبیب الله املشی مشهور به رشتی است. مازندرانی در رده اول تلامیذ میرزا حبیب قرار می‌گیرد و در زمان خود استاد، دارای مجلس درس مهمی در نجف می‌ شود.

 

به تصریح بزرگانی چون شیخ آقا بزرگ تهرانی(ره)، معظم له از شاگردان بر جسته و عمده محفل علمی نجف اشرف و مجلس درس مرحوم میرزا حبیب الله رشتی(ره)شد و در زمان حیات آن استاد کبیر، شهرت فراوانی پیدا کرد و در تبحّر و فضل و کمالات علمی و معنوی زبانزد فضلا و علما گشت و به تدریج شهرتش گسترش یافت. از مسائلی که مزید بر علت شد تا شهرت او در جامعه علمی نجف بالا بگیرد، توجه خاص و ارادت ویژه میرزا حبیب الله(ره) به وی بوده است.معظم له که تقریر درس استاد کبیرش را نیز بعهده داشت، آن چنان مورد توجه استاد قرار گرفت که وی در بین همه علما و مراجع عظام نجف اشرف و شاگردان بزرگوارش، امر وصیت و اقامه نماز بر پیکرشان را به این شاگرد ممتاز واگذار فرمود و این مرد خود، دلیل بر مقام بلند معنوی شیخ شریف مازندرانی(ره)است.

 

این امر موجب درخشش بیشتر این ستاره پر فروغ مازندران در نجف اشرف شدو شاگردان مرحوم رشتی (ره) خصوصاً علما و فضلای مازندران و گیلان گرد او حلقه زدند و حوزه علمی و محفل درس وی بیش از پیش رونق یافت و معظم له به مقام عظیم مرجعیت زعامت عامه رسیدند و با چاپ حواشی وی بر رساله های علمیّه، شیعیان فراوانی از سراسر ایران و سایر مناطق جهان اسلام به جمع مقلدین وی پیوستند، تا آنجا که از بزرگ ترین مراجع تقلید و مفاخر اسلام و از مشهورترین مدرّسین و همطراز مرحوم آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (ره) صاحب کفایه و فقیه وارسته میرزا حسین خلیلی تهرانی (ره) و امثال آن شد.

 

از لحاظ علمی هم بسیاری از شاگردان میرزا حبیب به درس ملا عبدالله حاضر شده و تحصیلات خود را تکمیل می نمایند. شایان ذکر است که ملاعبدالله خود را مقید در علوم نقلی نفرمودند و از همان زمان تحصیل، به تعلیم علوم حکمی روی نهادند به گونه‌ای که وی را مثلا از هیئت دانان بزرگ آن زمان می‌توان دانست. 


شاگردان
علمایی که از محضر وی استفاده کردند، بسیارند و ما دراینجا به اسامی تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم.
1- حضرت آیت الله حاج شیخ علی زاهد نجفی (ره)(1283-1370) زاهد معروف نجف
2- حضرت حاج محمد حسن آل کبّه ربیعی بغدادی (ره) (1269-1336)
3- آیت الله حسن بن عبد الله نوری (ره) صاحب « شرح شرایع الاسلام » که از تقریرکنندگان درس استاد بوده است.
4- آیت الله سید تقی رودباری (ره) متوفی 1359.ق.
5- شیخ عبد الله معزی (ره) که تقریرات اصول استاد را نوشت .
6- آیت الله سید مهدی ثقه الاسلام مازندرانی (متوفی 1365 قمری)
7- آیت الله سید احمد مازندرانی (متوفی 1365 قمری)
8- آیت الله سید عبد الغفار مازندرانی (متوفی 1365 قمری)
9- آیت الله سید عبد الرسول صدرایی بابلی (متوفی 1363 قمری)
10- آیت الله سید محد باقر حجتی مازندرانی (متوفی 1311 قمری)
11- آیت الله شیخ محسن شریف طبرستانی (متوفی 1360 قمری)
12- آیت الله شیخ شعبان رشتی نجفی (متوفی 1309 قمری)
13- آیت الله شیخ علی بن ملا عباس امیر کلایی(متوفی 1352 قمری)
14- آ یت الله حاج میرزا محمد کرباسی
 

تألیفات
حضرت آیت الله العظمی مازندرانی(ره) ضمن مشارکت جدّی در امور اجتماعی و سیاسی جهان و ضمن تکیه بر کرسی تدریس و تربیت شاگردان و علما و مجتهدین فراوان، آثاری نیز از خود به یادگار نهادند که عبارتند از:
1- حواشی متعدد بر رساله های عملیه چون جامع عباسی ، نخبة کرباسی و نجاه العباد
2- رسالة عملیه بنام «اهبه العباد»
3- حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری (ره)
4- کتابی در اصول که توسط حضرت آیت الله شیخ عبدالحسین فقیهی گیلانی (ره) نسخة خطی آن به کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی (ره) اهدا شد.
5- رساله ای در وقف
6- رساله ای عملیه درطهارت و نماز که با حواشی مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی (ره) چاپ شد.

شیخ مازندرانی از پرچمداران مشروطیت
از وقایع مهم تاریخی در قرن گذشته، انقلاب مشروطیت در ایران است. عظمت و بزرگی مردان عصر مشروطه با معیار تلاش‌های صادقانه وسهمی که در روشنگری مردم و شکل گیری آن انقلاب بزرگ و یا درک کاستی‌ها و انحرافات احتمالی آن داشته‌اند، سنجیده می شود. بدون هیچگونه تردیدی باید گفت در میان انبوه تلاش‌ها و مجاهدات گسترده اقشار گوناگون ملت مسلمان ایران، علمای مقیم عتبات عالیات و علمای مقیم وطن در روشنگری و بسیج همگانی مردم بر ضد استبداد سلطنتی و مشروعیت بخشیدن به مبارزات آزادیخواهانه و عدالتخواهانه مردم در مشروطیت، نقش اساسی، ممتاز و چشمگیری داشتند. آنها با نفوذ روحانی خود در جامعه و سابقه‌ای که به دلیل همین نفوذ معنوی ازآن برخوردار بودند، توانستند جنبشی را علیه حکومت ظالمانه قاجار به وجود آورند که در تاریخ به بزرگی از آن یاد شود. در این میان نیز سه تن از مراجع تقلید و سران روحانی نجف، اولین نقش را دارا بوده و با فتواهای استوار و اعلامیه‌های آتشین خود، کاخ استبداد قاجار را لرزاندند که عبارتند از: حضرات آیات عظام آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (ره)، حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی(ره) و حاج شیخ عبدالله مازندرانی (ره) که از مجموع آنان تحت عنوان «مثلث رهبری نجف » یا « ارکان ثلاثه مشروطیت » یاد می‌شود.


استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در این رابطه می فرماید: «نهضت مشروطیت ایران را در درجه اول مرحوم آخوند ملا کاظم خراسانی(ره) و مرحوم آقا شیخ عبدالله مازندرانی(ره) از مراجع نجف و دو شخصیت بزرگ از علمای تهران مرحوم سید عبدالله بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی رهبری کردند ..»

 

شیخ عبدالله مازندرانی یکی از آن چهره‌های نامدار مرجعیت بود که انقلاب مشروطیت را از راه دور با صدور اعلامیه و فتواهای خود رهبری می‌کردند و همواره بر رفع و دفع ظلم و ستم و رهایی کشور از سیطرة بیگانگان تأکید می‌کردند. ارکان ثلاثة مشروطیت از اعمال زشت و نابخردانه شاه قاجار علی رغم تمام اندرزنامه‌هایی که به وی داده بودند، دلسرد و نومید شدند و دفع و خلع او را از سلطنت لازم دیدند و با صدور فتوایی استبدادشکن و روشنگر در 1327. ق . مردم مسلمان را در برابر رژیم جائر و استبدادی، دعوت به جهاد دفاعی کرده و پرداخت مالیات به عوامل او را تحریم کرده و آخرین ضربه کاری را بر پیکر فرسوده رژیم استبدادی وارد آوردند.

 

از میان مثلث رهبری نجف اشرف پیش از همه، مرحوم میرزا حسین خلیلی تهرانی(ره) بطور ناگهانی از دنیا رفت و مرحوم خراسانی(ره) و مرحوم مازندرانی(ره) در کنار هم به انجام تکالیف دینی خود ادامه دادند و با صدور اطلاعیه‌های مختلف نهضت را رهبری کردند. آن دو بزرگوار، طی اعلامیه‌های جالب و شور انگیز خود، از نیروهای مسلح دولت می‌خواستند، از حمایت رژیم استبدادی دست بردارند و به سوی ملت انقلابی شلیک نکنند که یکی از آن اعلامیه‌ها که در ربیع الثانی 1327. ق . صادر شد، به شرح زیر است : « عموم برادران لشکری و صاحب منصبان، ‌قزاقان و افواج سواره و پیاده و امراء توپخانه و سایر اعوان ظلم و استبداد را اعلام می‌داریم اگر چه بعد از آن احکامی که سابقاً به همه نوشته و اعلام نمودیم که اطاعت از حکم به قتل و شلیک بر ملت و مشروطه خواهان به منزلة اطاعت از یزید بن معاویه وبا مسلمانی منافی است و معهذا تأثیر نکرد و با سرداران روس و اشباههم، همراهی و چقدر دماء‌ طیبة مسلمانان را ریخته، ‌اموالشان را نهب و خواهران و برادران و اولاد خودتان را فی الحقیقه بیوه ویتیم و بی صاحب کردید و این بد نامی و لعن ابدی را بر خود روا داشتید و دیگر جای سخنی باقی نمانده لیکن همین قدر به شماها می‌گوییم ... تا زود است البته از گذشته خود توبه کنید و در آینده از این شنایع احتراز و با ملت و برادران ایمانی خود متفق و همدست شوید تا گذشته آمرزیده و بد نامی ها به نیکنامی ها مبدّل شود ».

نمونه دیگر از اقدامات مشترک این دو بزرگوار، جبهه گیری در برابر خطر روشنفکران غرب پرست بوده است. حرکت‌های مهم ادامه یافت تا آنکه مرحوم آخوند خراسانی نیز به طرز مرموزی (و ظاهراً از راه مسموم کردن) در سال 1329. ق. از دنیا رفتند. بنابراین حاج شیخ عبدالله مازندرانی، آخرین فرد از چهره‌های مثلث رهبری مشروطیت در نجف اشرف بوده که وی نیز پس از یکسال دار فانی را وداع گفت. بدین وسیله می بینیم مثلث نجف اشرف، فقط توانست در مراحل مختلف مبارزه ، انقلاب مشروطیت را از دور رهبری فکری می کرد و با فتواهای مکرر ضمن بسیج همگانی توده‌های مسلمان علیه استبداد قاجاری به امر مبارزه و مشروطه خواهی مشروعیت بدهد.

 

از این روی است که می توان گفت: مثلث رهبری، در مقطعی که پیشبرد انقلاب نیاز به بسیج همگانی داشت، نقش رهبری خود را به گونه ای بسیار مدبرانه و خوب ایفا کردند. چنانچه مرحوم شهید حاج شیخ فضل الله نوری(ره) پس از عرضة نامة آن دو بزرگوار که خطاب به مجلس شورای ملی بوده است از عاقبت اندیشی آخوند خراسانی (ره) و شیخ عبد الله مازندرانی یاد کرده و می‌فرماید: « لازم است عموم مسلمانان عین عبارت تلگراف آن بزرگواران را قرائت کنند و مقام غمخواری و پاسداری از شرع نبوی و حفظ اسلامیت مجلس شورا که منشأ مهاجرت داعی و این هئت مقدسه است، مستحضر شوند .»


پس به حق باید گفت: شیخ مازندرانی یکی از مردان بزرگ اسلام و ایران زمین است که در رهبری یکی از حرکت‌های بامیمنت و یکی از انقلاب‌های بزرگ ایران زمین شرکت فعال داشته و پیشاپیش همه مبارزان ضداستبداد و دوشادوش دیگر رهبران تلاشگر آن نهضت، بی وقفه به پیش تاخته است تا اینکه در مقطع کوتاهی از زمان، شیشه جان دیو استبداد بر سنگ کوبیده شد.

 

شیخ مازندرانی پس از عمری سرشار از تقوی و زهد و خدمت به عالم اسلام، در سن 75 سالگی و در روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال1330.ق . برابر با 22آبان 1291 . ش . دار فانی را وداع گفته و به دیار ابدی شتافت. جنازه مطهرش باشکوه خاصّی در روز دوشنبه پنجم ذی الحجه تشییع و پس از نماز بر پیکیر پاکش توسط عالم بزرگ شیخ الشریعه اصفهانی (ره)، در راهرو ایوان غربی صحن مطهّر امیرالمؤمنین در مقبره ‌شیخ جعفر شوشتری(اعلی الله مقامه الشریف) به خاک سپرده شد.

 

پایان پیام/

کد خبر 278981

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha