به گزارش خبرگزاری شبستان از بیرجند، 21 ساله بود که در عملیات خیبر در منطقه هورالهویزه اسیر شد؛ درست 4 اسفندماه 62 .
شاید روزی که اسیر شد نمی دانست که باید بیش از 6 سال را در اردوگاه های عراق اسیر باشد و سختی ها و مرارت های زیادی را تحمل کند. تا روزیکه آزاد شود و به میهمن خود دوباره برگردد حتی پدر و مادرش هم او را نشناسند.
کاظم (رمضان) خسروی؛ آزاده و جانباز خراسان جنوبی که این روزها استاد راوی دفاع مقدس نیز است که در آستانه سالروز ورود آزادگان ایرانی به کشور، میهمان خبرگزاری شبستان استان می شود.
وی که کوله ای از صنایع دستی و دست سازهای دوران اسارت خود را از جمله آلبوم عکس، جانماز، تسبیح، تسبیح و ... همراه خود به دفتر خبرگزاری شبستان آورده است؛ بسیار شیرین و باحرارت از خاطرات خود دوران اسارت خود می گوید.
مرور خاطرات تلخ و شیرین و تحمل سختی های دوران اسارت اشک را میهمان چشمانان این آزاده سرافزار کشور می کند. آزاده ای که به گفته خودش چند ماه از بهترین دوران زندگی خود را و 6 ماه قبل از اسارتش را به عنوان پاسدار بیت امام خمینی(ره) مشغول حفاظت و نگهبانی از بیت رهبر کبیر انقلاب بوده است.
36 ساعت بدون آب در بصیره!
کاظم خسروی با اشاره به اینکه در ابتدای اسارت؛ ما را برای بازجویی به بصره بردند که یکی از روزهای سخت دوران اسارت برای بسیاری از آزادگان در همان چند روز بازجویی در بصره بود به طوری که به برخی از اسرای ایرانی تا 36 ساعت آب ندادند!
به گفته وی، بعد از بازجویی اسرای ایرانی را با ماشین به داخل شهر بصره بردند و مردم را علیه آنها تحریک کردند به گونه ای که 17-18 نفر از اسرای ایرانی با دستان بسته در اثر حملات و ضربات شدید مردم به شهادت رسیدند.
وی با بیان اینکه بعد از بصره به بغداد منتقل شدیم تا منافقان بتوانند پاسدارها و روحانیان را شناسایی کنند، افزود: از آنجا به اردوگاه موصل 2 منتقل شدیم.
مقاومت اسرای ایرانی موجب برپایی نماز جماعت شد!
استاد راوی دفاع مقدس با اشاره به اینکه عراقی ها در اردوگاه مانع و مخالف اقامه نماز به صورت جماعت بودند، ادامه داد: در ابتدا نماز جماعت با حضور 8 نفر به صورت ستونی اقامه می کردیم اما وقتی عراقی ها متوجه می شدند پیش نماز را کتک می زدند و او را به انفرادی منتقل می کردند. کم کم با مقاومت اسرای ایرانی اجازه اقامه نماز جماعت را با حضور 8 نفر به ایرانیان دادند. این موضوع و مقاومت اسرای ایرانی سرانجام باعث برپایی نمازهای جماعتی با حضور 50-60 نفر شد. نمازهای جماعت صبح، ظهر و شب به صورت جماعت اقامه می شد.
در نهایت مقاومت و ایستادگی اسرا در موضوع برپایی نمازهای جماعت باعث شد که نمازهای ما با حضور 120-130 نفر از اسرا اقامه شود.
اسرایی که با دفترهای سیمانی و قلم های سفالی باسواد شدند!
خسروی با بیان اینکه در دوران اسارت هیچ گونه امکانات نوشتاری از جمله کاغذ و قلم در اختیار اسرا نمی گذاشتند، افزود: با این وجود اسرای ایرانی برای پر کردن اوقات فراغت خود برنامه ریزی بسیار دقیقی داشتند به گونه ای که گاهی زمان کم می آوردیم.
وی ادامه داد: برای برگزاری کلاس های نهضت سوادآموزی محبور بودیم از سیمان روی زمین به عنوان دفتر استفاده کنیم و از تیکه های سفال نیز به عنوان قلم استفاده کنیم تا خواندن و نوشتن را به اسرا آموزش دهیم.
به گفته وی، در هر آسایشگاه 20-25 نفر بی سواد بودند که با کمک من و به همت دیگر اسرا باسواد شدند که بعدها تا پایان دوران اسارت خودشان برای خانواده های خود نامه می نوشتند.
این آزاده سرافزار خراسان جنوبی تاکید می کند: برگزاری کلاس های عربی، انگلیسی، ایتالیایی و آلمانی و حفظ قرآن کریم از دیگر برنامه های اسرای ایران در اردوگاه های عراق بود که من نیز توانستم زبان عربی و انگلیسی را در دوران اسارت فرا بگیرم.
وی عنوان کرد: در زمان اسارت دیپلم داشتم و با توجه به تجربه؛ در بخش درمانگاه و بهداری اردوگاه مشغول خدمت به دیگر اسرا شدم و تا پایان اسارت مسئولیت داروخانه، تدارکات، کارهای تبلیغاتی و فرهنگی را در اردوگاه برعهده داشتم.
16 ساعت با یک لیوان آب!
وی در ادامه با بیان سختی های دوران اسارت خود گفت: از ساعت 4 بعدازظهر تا 8 صبح روز بعد اسرا در آسایشگاه ها مجبور بودند با یک لیوان آب (هم برای خوردن و هم برای وضو) باشند و با وجود این کمبود آب؛ بخشی از آب برای خوردن و بخشی از آن برای وضو استفاده می شد.
خسروی به بحث تغذیه اسرا اشاره کرد و ادامه داد: برای صبحانه سوپی به نام "شوربا" به همراه 2 قرص نان (که بیشتر آن خمیر بود) به اسرا داده می شد که سهمیه هریک از بچه ها 5-6 قاشق بود.
بهترین خورشت دوران اسارت!
در وعده ظهر نیز یک بیل برنج برای 8 نفر از اسرا داده می شد که باز هم سهمیه هر یک از اسیران ایرانی از 7-8 قاشق تجاوز نمی کرد و در اردوگاه اکثر اوقات از شام خبری نبود.
بهترین خورشتی که به همراه برنج گاهی از اوقات به اسرا داده می شد مخلوطی از پیاز با رب بود که در برخی از معدود ایام سال داده می شد.
وی با اشاره به وضعیت اسف بار درمان اسرای ایرانی در اردوگاه های عراق، گفت: برای شستشوی محل زخم های اسرا، یک بتادین داخل یک سطل آب ریخته می شد و برای شستشوی زخم تمامی اسیران با استفاده از یک پنس استفاده می شد.
وی استفاده از یک سرنگ برای 50-60 نفر از اسیران را یکی دیگر از مشکلات دوران اسارت ذکر کرد که موجب طولانی شدن دوران بهبود بچه ها می شد.
وی ادامه داد: کمبود دارو و نحوه پخت و پز غذا موجب ابتلای بسیاری از اسرا به دردهای معده شده بود.
6 ماه پاسدار حفاظت و نگهبانی از بیت امام راحل بودم
خسروی گریزی به دوران قبل از ارسارت خود می زند و می گوید: 6 ماه قبل از اسارت به عنوان پاسدار حفاظت و نگهبانی از بیت حضرت امام خمینی(ره) مشغول به خدمت بودم.
وی که از این ایام به عنوان دوران طلایی زندگی خود یاد می کند، ادامه می دهد: یکی از زجرآورترین خبرهایی که در دوران اسارت به ما رسید؛ خبر "ارتحال حضرت امام خمینی(ره)" بود. این موضوع برای من که در بیت امام راحل خدمت کرده بود و هم برای کسانی که به عشق دیدن چهره حضرت امام دوران اسارت را تحمل می کردند بسیار سخت بود. این خبر موجب مریض شدن بسیاری از اسرا و در روزهای نخست بی هوشی و گریه های مداوم اسرا شده بود.
تشرف به حرم امام علی(ع) و امام حسین(ع) شیرین ترین لحظه دوران اسارت
این آزاده سرافزار خراسان جنوبی شیرین ترین خاطره دوران اسارت خود را زیارت حرم امام علی(ع)، امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) ذکر کر و اظهار داشت: گرچه این زیارت تحت محافظت شدید و تدابیر امنیتی زیاد با حضور نگهبانان عراقی انجام شد و اسیران ایرانی در به جا آوردن آداب زیارت و نماز و دعا بسیار آزاد نبودند ولی بسیار در روحیه اسرای ایرانی موثر بود.
وی ادامه داد: با صدور قطعنامه 598 بحث تبادل اسرا پیش آمد. در دروان جنگ تحمیلی 44 هزار اسیر ایرانی در اردوگاه های عراق بودند که تنها 40 هزار نفر آنها به ایران تحویل داده شد و چهار هزار نفر دیگر با وجود اینکه اسامی آنها مشخص بود اما هیچگاه آزاد نشدن و به شهادت رسیدند.
ساعت 10:20:17 ثانیه 28 مرداد 1369؛ سجده شکر بر خاک ایران
خسروی به لحظه ورود خود به خاک ایران اشاره کرد و افزود: درست در ساعت 10:20:17 صبح 28 مرداد 1369 بود که با ورود به مرز ایران؛ اولین سجده شکر خود را بر خاک ایران کردم.
وی در پایان با غرور می گوید: خاک ایران مقدس است، بر خاکی که بر آن خون هزاران هزار عاشق و مدافع وطن ریخته شده است را باید بوسید و سجده کرد. اسرای ایرانی هم به ایران و هم به اسلامیت این مرز و بوم افتخار می کنند.
پایان پیام/
نظر شما