خبرگزاری شبستان// کرمانشاه
پاوه شهری کوهستانی در دامنه کوه های بلند شاهو و آتش گاه در شمال غرب استان کرمانشاه دارای باغ های سرسبز و پیشینه تاریخی به قدمت سه هزار سال مردمش کشاورز و دامدار و باغدارند مسلمان و به لهجه هورامی حرف می زنند.
پاوه با این لهجه به معنی ایستاده بر پاهای خود معنی می دهد.
شهر پاوه مرکز شهرستان پاوه و اورامانات به فاصله 112 کیلومتر از مرکز استان کرمانشاه و 45 کیلومتری با مرز عراق قرار دارد.
در بیستم مرداد ماه 1358 گروه های ضد انقلاب در روستای قوری قلعه جمع شدند و قطع نامه ای تنظیم کردندکه باید شورای شهرستان پاوه تشکیل شد. پاسداران غیر بومی در منطقه نباشند و به کردستان خود مختاری داده شود. مردم در شهر تظاهرات کردند و در فرمانداری متحصن شدند و می خواستند برای تامین امنیتشان نیروی کمکی بیاید.
چند روز بعد تعداد 60 پاسدار به فرماندهی اصغر وصالی به پاوه اعزام و تعدادی از پاسداران سپاه کرمانشاه توسط هوانیروز به شهر پاوه منتقل و در آن شهر مستقر شدند.
نیروهای ضد انقلاب با گرایش های مختلف خودشان به قوری قلعه رساندند و شب بیست و سوم مرداد ماه 1358 به پاوه حمله کردند.
پاسگاه ژاندارمری پاوه به فرماندهی ستوان یوسفی تنها قرارگاه نظامی شهر بود. گروه اصغر وصالی و برخی پاسداران در خانه پاسداران بودند. ملاقادر روحانی محبوب مدرسه قرآن پاوه هم در بین مدافعان بود.
به دنبال ایجاد بحران در پاوه شهید دکتر چمران از طرف دولت و تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، خود را به پاوه می رسانند اول به پاسگاه و بعد زیر رگبار گلوله به خانه پاسداران می روند و آخرین اخبار را دریافت می کنند سپس تیمساز فلاحی بعد از کسب آخرین وضعیت جهت ارائه به کرمانشاه و سپس به تهران بر می گردد.
ضد انقلاب به شهر نزدیک شده بود و بیمارستان را زیر آتش داشت یکی از پرستاران روایت می کند به خاطر تیراندازی های زیاد، مجروح ها را از تخت پایین آوردیم و کف بیمارستان خواباندیم تا در امان باشند.
صبح روز بیست و پنجم مرداد ماه ضد انقلاب به بیمارستان نزدیک شدند لذا نیروهای سپاه در بیمارستان ماندند و پرستاران را به محل امنی فرستادند.
همان روز هواپیمای فانتومی که برای شناسایی و کمک رفته بود در چهارکیلومتری شرق پاوه به کوه برخورد و هر دو خلبانش به شهادت رسیدند. هلی کوپتر 214 که برای انتقال مجروحان زیر رگبار گلوله های ضد انقلاب در حال بلند شدن از زمین بود دچار سانحه شد و تمام مجروحان و خدمه اش به شهادت رسیدند.
حلقه محاصره بیمارستان تنگ و تنگ تر می شد، دشمن خیلی به بیمارستان نزدیک شده بود. بچه ها چند روز مقاومت کرده بودند بدون غذا، قبل از تصرف بیمارستان تعدادی توانستند از بیمارستان بیرون بروند و بیمارستان که دست ضد انقلاب افتاد کلیه مجروحان را به شهادت رساندند.
به علت بسته شدن راه های زمینی منتهی به پاوه تنها راه ارتباطی از طریق هوا به وسیله بالگردهای هوانیروز آنهم زیر آتش سنگین ضدانقلاب بود این راه هم به علت عدم تامین کافی کار بسیار مشکلی بود. نیروهای مدافع خیلی خسته بودند. ضد انقلاب پاسگاه را محاصره کرد.
نیروهای ضدانقلاب پشت دیوارها و سیم های خاردار پاسگاه بودند اما جرأت داخل شدن نداشتند و مدافعان پاسگاه بی توجه به درخواست ضد انقلاب که از مدافعان می خواستند خود را تسلیم نمایند به دفاع از خود ادامه دادند.
شب (26 مرداد) صدای مسلسل ها و غرش خمپاره ها قطع نمی شد نیروهای دشمن مثل سیل جلو می آمدند عادت داشتند خانه های شهر را غارت کنند.
بین مهاجمان و صاحبان خانه ها درگیری به وجود می آمد. شیون زنها و بچه ها به گوش می رسید، موج آتش سوزی لحظه به لحظه به خانه پاسداران نزدیک تر می شد. بلندگوهای ضد انقلاب به مردم می گفتند حزب اعلام کرده هر کس به ما بپیوندد در امان است فقط پاسدارها و دکتر چمران را تحویل دهید. در مقابل بلندگوهای خانه پاسداران روشن شد تا مردم در جریان قرار گیرند به آنها اعلام شد از ضد انقلاب نترسید ما خبر داریم نیروی کمکی در راه است.
ساعت شش و نیم یا هفت صبح بود رادیو دستور و پیام مهم حضرت امام خمینی(ره) فرمانده کل قوا را قرائت کرد: بسم الله الرحمن الرحیم از طرف ایران گروه های مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده اند که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند من از آنان تشکر می کنم و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپ ها و تانک ها و قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود من همه را مسئول می دانم.
با فرمان امام هیجان سراسر ایران را فرا گرفت، هزاران نفر پشت در ساختمان نخست وزیری داد می زدند و اسلحه می خواستند تا خودشان را به پاوه برسانند. بقیه شهرها خصوصاً مردم غیور و جاع کرمانشاه به همراه رزمندگان اسلام به سمت پاوه حرکت کردند. لذا جوانان خسته و مجروح دل شکسته ای که از پاوه دفاع می کردند با فرمان امام روحیه جدید گرفتند.
پیام امام تهاجم ضد انقلاب را در هم شکست و آتش گلوله هایشان کم شد. تعداد زیادی از ضد انقلاب پا به فرار گذاشتند.
رزمندگان اسلام با روحیه مضاعف پیش از رسیدن نیروهای کمکی بسیاری از موقعیت های ضد انقلاب را فتح کردند و وقتی نیروهای کمکی رسیدند مدافعان پاوه را پاکسازی کردند.
پاوه ایام به یاد ماندنی را تجربه کرد، پاوه ایران کوچکی شده بود که قلب تمام ایرانی ها در آن می تپید مردم از همه جای کشور خودشان را به پاوه رسانده بودند و تا صبح در کوچه ها وخیابان های پاوه شادمانی می کردند و شعار می دادند.
پس از آزادی پاوه مردم با شیون و زاری به بیمارستان آمدند بعضی جنازه ها را که شناسایی شدند بردند جایی خاک کردند اما هشت نفر ماندند که جنازه های در هم شکسته شان قابل شناسایی نبود.
اسم هشت تایشان معلوم بود اما اسم تک تکشان نه، هشت قبر آنها و یادمانی که این روزها در کنار بیمارستان بنا شده است نمادی شد از مظلومیت یاران خمینی(ره)....بنام شهیدان گمنام که نام پدرشان روح الله بود.
پایان پیام/
نظر شما