خبرگزاری شبستان: در حالی که شورای امنیت سازمان ملل پرونده فعالیت هسته ای در سوریه را روی میز کار قرار داده و بنابر تحریکاتی که آمریکا بازیگردان اصلی آن است واردسوریه شد تا ببیند آیا بشار اسد از سلاح شیمیایی استفاده می کند یا نه، سامانا پاور، نماینده آمریکا در سازمان ملل چند روزی است که از انظار عمومی غایب است و کسی از او خبری در دست ندارد.
شاید سامانتا دلیل قانع کننده ای برای این غیبت داشته باشد اما مسئله آزار دهنده این است که دلیل اصلی این غیبت یک برنامه کاملا سیاسی و از پیش تعیین شده است.
به یاد بیاوریم که آمریکا به بهانه محدود کردن کشتار مردم در لیبی در این کشور مداخله کرد.
و همچنین در خاطر داشته باشیم که «پاور» مهره ای جالب در دولت اوباما است که با شعار حمایت از مردم کشورها وارد سازمان ملل شده است، اما بر خلاف شعاری که به همراه دارد به طور عجیبی از کشتار 100 هزار انسان بیگناه طی دو سال گذشته در خیابان های سوریه احساس رضایت مندی می کند.
جالب است بدانیم سیاست های باراک اوباما در قبال سوریه همیشه هم عملی نشده است و مصداق آن زیر پا گذاشتن برنامه خط قرمزی است که واشنگتن آن را علیه دولت بشار اسد اعلام کرد و تا کنون دو بار از آن تخطی شده است، از همین رو روزنامه های محبوب جوانان آمریکایی با مسخره کردن رئیس جمهوری خود برنامه های کاخ سفید در مورد سوریه را همچنان غیر عملی می دانند.
به طور حتم سوریه، تنها منطقه داغ خارج از سلطه آمریکا نیست، اوباما در سال 2009 حتی نسبت به مصر هم ابراز نگرانی کرد.
بعد از سقوط حسنی مبارک با این که آمریکا توانست محمد مرسی را به سمت خود متمایل کند به سرعت شاهد آن بودیم که مردم توانستند مرسی را شناسایی کنند و امروز یقین داریم که آمریکا به سختی می تواند شخصی را مناسب با احوال خود برای حکمرانی در مصر تعریف کند که بتواند در تمام نقش های کلیدی؛ اوباما را مستقیما وارد عمل کند.
آنچه که برای آمریکا اهمیت دارد و به واقع نگران کننده است این است که کشورهای منطقه من جمله تونس، مصر،لیبی،سوریه و عراق و همچنین لبنان دیگر هیچ راه ورودی برای آمریکا باز نگذاشته اند و اتفاقات در کشورهای بی ثبات به هر حال به سمتی پیش می رود که مردم تصمیم گیرنده هستند و کمترین ملتی را در منطقه می توان یافت که با وجود همه سختی ها تمایلی برای پذیرایی از استعمارخوهای غربی داشته باشد.پیام آمریکا هر چقدر هم که زیبا و فریبنده باشد دیگر در خاورمیانه شنونده ای ندارد.
بنابراین گزارش، از هفته گذشته مشکل جدیدی برای اوباما سر باز کرده است.
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه با بیان اینکه اسرائیل عامل اصلی ایجاد بلواها در مصر است اوباما را به طور کل از خود ناامید کرد، اوبامایی که تصور می کرد حداقل می تواند برای برقراری یک دولت متمایل به خود روی اردوغان حساب باز کند.
رئیس جمهور آمریکا از چند ماه پیش با سفر به اسرائیل آشتی اردوغان با سران این رژیم را در راس کار قرار داد و کم کم می خواست اردوغان را برای فراموشی قضیه کشتی مارمارا آماده کند که البته موفق نشد.
باید پذیرفت که عمق فاجعه خاورمیانه برای اوباما از همه آنچه که عنوان شد شدیدتر هم هست.
اکیپ سیاسی اوباما با وجود برخورداری از سرپناهی به اسم القاعده و حملات موشکی هوایی در کشورهای درگیر افغانستان و پاکستان با وجود کشوری به نام ایران به شدت احساس عجز و ناتوانی می کنند و از همین جا است که دولت حسن روحانی بهانه ای می شود تا کنگره آمریکا و کارشناسان اوباما پیشنهاد سازش و برداشتن تحریم ها را مد نظر قرار دهند و شانس خود را به گونه دیگری امتحان کنند.
پیام جمهوری اسلامی ایران رسا تر از همیشه به گوش آمریکا رسید اینکه آمریکا نمی تواند با اعمال فشار سیاسی و نظامی و مقابله با دوستان ایران در سوریه این کشور را به توقف فعالیت های هسته ای باز دارد.
جرج دبلیو بوش، رئیس جمهوری سابق آمریکا شهرت متفاوتی در این منطقه از جهان داشت. شهرت وی از بابت پیگیری جنگ های مصرانه در خاورمیانه بود.
اما امروز باراک اوباما تصویری برجای گذاشته که دشمنان آن به این باور رسیده اند که این دولت هرگز قابلیت برنامه ریزی کارآمد در قبال خاورمیانه ندارد، چه این برنامه جنگی باشد و چه سیاسی در نهایت با شکست روبرو می شود و سرانجامی نخواهد داشت.
پایان پیام/
نظر شما