به گزارش سرویس دیگر رسانههای خبرگزاری شبستان، جامنیوز نوشت: معنای توسل این نیست که کسی پیغام ما را برساند، بلکه به کارگیری بهترین راهکارها و وسایل برای رسیدن به هدف است و البته که خداوند متعال سمیع، بصیر و علیم است. اساساً خدایی که سمیع، بصیر و علیم نباشد، خدا نیست و اگر خدا سمیع نباشد، نه تنها سخن شما، بلکه سخن واسطه را هم نمیشنود. اما همین خداوند علیم، حکیم، سمیع و بصیر، در نظام خلقت و هدایت تکوینی و تشریعی خلق خود، واسطههای بسیاری قرار داده است:
«اللَّهُ یَصْطَفی مِنَ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ بَصیرٌ» (الحج – 75)
ترجمه: خداوند، رسولانى را از میان فرشتگان و مردم بر مىگزیند، به راستى که خدا شنوا و بینا است.
الف– ارتباط «عبد یا بنده» با «معبود یا رب»، فقط منحصر به حرف زدن و چیزی خواستن نیست که بگوییم: مگر خودش نمیشنود؟! اگر چه حرف زدن و چیز خواستن نیز بدون واسطه صورت نمیپذیرد.
دقت شود کسانی که این گونه شبهات را مطرح میکنند، در صدد هستند تا کلاً ارتباط میان انسان و خدا را قطع کنند. چرا که اگر نفی هرگونه واسطه را بپذیریم، سپس خواهند گفت: «حرف و سخن و طلب» خود نوعی واسطه هستند، مگر خداوند خودش علیم نیست و خواستههای ما را نمیداند؟!
ب – اولین ارتباط میان بنده و مولایش، اخذ رحمت و نعمات بیکران اوست. از رحمت و نعمت وجود گرفته تا رزق، هدایت، غفران ... و فلاح ابدی. که خداوند هیچ کدام از این موارد را بدون واسطه اعطا ننموده است که تداوم آن بدون واسطه صورت پذیرد.
خداوند متعال انسان را به واسطه آب و خاک خلق نمود، و سپس به واسطهی دمیدن روح به او حیات بخشید، به واسطه جمیع خلقتش روزیاش داد و به واسطه انبیاء، اوصیا، اولیاء و کتاب هدایتشان نموده و مینماید. تنها چیزی که بدون واسطه خلق شده است، صادر اول و نور اول، یعنی وجود مقدس حضرت خاتم الانبیاء، محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله میباشد. چنان چه میفرماید: «اول ما خلق الله نوری» - اول چیزی که خداوند آفرید، نور [وجود] من بود. از آن پس هر چه آفریده شده و میشود و هر چه از رحمت و نعمت اعطا میگردد، همه به واسطه آن نور و انوار مقدس معصومین علیهم السلام میباشد. چنان چه فرمود:
«وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» (الانبیاء – 107)
ترجمه: و ما تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادهایم.
هدایت، تعلیم علم و حکمت نیز به واسطهی نبی، رسول، کتاب و اوصیاء، اولیاء، مؤمنین و ... صورت میپذیرد:
« کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» (151)
ترجمه: همانطور که رسولى در میانه شما فرستادم تا آیات ما را بر شما بخواند و تزکیهتان کند و کتاب و حکمتتان بیاموزد و بشما یاد دهد آنچه را که هرگز خودتان نمى دانستید.
و سایر نعمات و روزیها نیز از ناحیهی پروردگار عالم، به واسطهی اسباب و علل به بندگان می رسد:
«وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون» (البقره – 57)
ترجمه: و ابر را سایبان شما کردیم و ترنجبین و مرغ بریان براى شما فرستادیم و گفتیم از چیزهاى پاکیزه که روزیتان کردهایم بخورید، و این نیاکان شما بما ستم نکردند بلکه بخودشان ستم مى کردند
حال این انسان که میداند عالم، عالم اسباب است و حتی برای نوشیدن یک جرعه آب یا خوردن یک لقمه نان به صدها هزار اسباب متوسل میشود، میخواهد هر گونه ارتباطش با مبدأ آفرینش بدون اسباب باشد! مگر طی مسیر آمدن بدون بدون اسباب و وسایل بوده است که طی مسیر بودن و بازگشتن بدون اسباب و وسایل باشد؟!
ھ– نکتهی بعد آن که باید دقت نمود تا عبادت و بندگی خداوند متعال چگونه است؟ آیا آن گونه که «من» میگویم، یا آن گونه که «او» میفرماید؟ کدام یک بندگی است؟ ابلیس بندگی را از طریق اطاعت نفس و خواستههای خویش میپسندید و مؤمنین از طریق اطاعت اوامر الهی. پس عبادت و حتی خواستن از طریق اطاعت فرمان او محقق میگردد. حال آیا او فرمان داده است که مرا بیواسطه بخوانید و رحمت و نعمت بیکرانم را بیواسطه اخذ کنید؟! یا فرمان داده است که به واسطههایی که من برای هدایت شما قرار دادهام، مانند: کتاب، رسول، اولیاء، نماز، جهاد، علم و ...، متوسل شوید تا در مسیر حق و صراط مستقیم حرکت نموده و به من نزدیکتر گردید؟
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده – 35)
ترجمه: هان اى کسانى که در زمره مؤمنین در آمدهاید، از خدا پروا داشته باشید، و در جستجوى وسیلهاى براى نزدیک شدن به ساحتش- که همان عبودیت و به دنبالش علم و عمل است - برآئید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار گردید.
«وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» (البقره – 45)
ترجمه: از صبر و نماز کمک بجوئید و آن بسى سنگین است مگر براى خشوع پیشگان.
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً» (النساء – 64)
ترجمه: و ما هیچ رسولى نفرستادیم، مگر براى این که مردم او را به خاطر اینکه از طرف ما است اطاعت کنند، و اگر نامبردگان بعد از آن خلافکاریها- یعنى تحاکم نزد طاغوت و اعراض از رسول و سوگند دروغ- از در توبه نزد تو آمده بودند، و از خدا طلب آمرزش کرده بودند، و رسول برایشان طلب مغفرت کرده بود مىدیدند که خدا توبه پذیر و مهربان است.
چنانچه خود میفرماید: رسول برای اطاعت ارسال شده است و اطاعت خدا در گرو اطاعت رسول است و حتی استغفار به شرط توسط به ایشان حتماً مقبول واقع میگردد.
پایان پیام/
نظر شما