طواف کعبه به نیابت از امام عصر(ع) دوستی و احسان را می رساند

استحباب نایب ساختن دیگری برای اینکه از طرف امام عصر(ع) طواف کند، واضح است زیرا دوستی و احسان می‏باشد، اضافه بر اینکه مقدّمه طواف به نیابت از آن حضرت است، بنابراین خوبی و رجحان آن به حکم عقل ثابت است.

خبرگزاری شبستان: مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت‏اللّه‏ سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة‏اللّه ـ که حقش بر گردن ما افزون‏تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى‏شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد ـ به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى‏نویسد:
"چون ما نمى‏توانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم . . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، مى‏باشد."


طواف بیت الله الحرام به نیابت از امام و نایب ساختن دیگری تا از طرف آن حضرت طواف نماید
پس از آن‏که ثابت کردیم طواف به نیابت از آن جناب مستحب است، استحباب نایب ساختن دیگری برای اینکه از طرف آن بزرگوار طواف نماید واضح است، زیرا که اینکار دوستی و احسان می‏باشد، اضافه بر این‏که مقدّمه طواف به نیابت از آن حضرت(ع) است، بنابراین خوبی و رجحان آن به حکم عقل ثابت است.
و نیز بر این مطلب دلالت دارد فحوای آنچه بر استحباب نایب فرستادن برای انجام حج از ناحیه آن حضرت(ع) دلالت می‏کند، بلکه می‏توان گفت: چون رجحان اصل عمل ثابت شد شرط بودن مباشرت (که خود شخص عمل را انجام دهد) منتفی است، به دلیل اصل، هر چند که اگر مؤمن خودش آن عمل را انجام دهد مرتبه والایی از فضیلت را در می‏یابد.
و امّا آنچه بر استحباب طواف کردن از سوی امام زنده به طور خاص دلالت دارد روایتی است که ثقة الإسلام کلینی در کافی به سند خود از موسی بن القاسم آورده که گفت: به حضرت ابوجعفر ثانی امام جواد(ع) عرض کردم: می‏خواستم از سوی شما و پدر شما طواف کنم، به من گفته شد: به نیابت از اوصیا طواف کردن درست نیست.
آن حضرت(‏ع) به من فرمود: بلکه هر قدر که توانستی طواف کن که آن جایز است.
سپس بعد از سه سال به آن حضرت عرضه داشتم: پیش از این از شما اجازه خواستم که از سوی شما و پدر شما طواف کنم به من اجازه فرمودید، پس آنچه خدا خواسته بود از شما و پدرتان طواف کردم، سپس چیزی بر دلم گذشت و به آن عمل کردم.
فرمود: آن چه بود؟
عرض کردم: روزی از طرف رسول خدا(ص) طواف نمودم.
آن حضرت(ع) سه مرتبه گفت: درود خداوند بر رسول خدا.
عرض کردم: روز دوّم از طرف امیرالمؤمنین{علی}(‏ع) و روز سوم از طرف امام حسن و روز چهارم از طرف امام حسین، و روز پنجم از طرف علی بن الحسین، و روز ششم از طرف ابوجعفر محمد بن علی، و روز هفتم از طرف جعفر بن محمد، و روز هشتم از طرف پدرت امام موسی، و روز نهم از طرف پدرت امان علی (رضا) و روز دهم از طرف شما ای آقای من طواف کردم، و اینان هستند کسانی که به ولایتشان خداوند را دینداری می‏کنم.
فرمود: بنابراین به خدا سوگند خدای را دینداری می‏کنی به دینی که جز آن را از بندگان نمی‏پذیرد.
عرض کردم: و بسا که از طرف مادرت فاطمه‏ -علیها السلام- طواف کردم و گاهی طواف ننمودم
فرمود: این طواف را بسیار کن که ان شاء اللَّه بهترین عملی است که تو انجام داده‏ای.
و از دلایل استحباب طواف نمودن از عموم مؤمنین روایتی است که در کافی به سند خود از ابوبصیر از حضرت ابوعبداللَّه امام صادق(‏ع) آورده که فرمود: هر کس پدر یا خویشاوندی را صِلِه کند پس از طرف او طواف نماید، اجر آن به طور کامل برای او خواهد بود، و برای کسی که از سوی او طواف کرده مانند پاداش او خواهد بود و او به خاطر گرامی داشتن پیوند آن شخص، با ثواب طواف دیگری فزونی خواهد یافت.
منبع: مکیال المکارم
 

پایان پیام/

کد خبر 291199

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha