به گزارش خبرگزاری شبستان از کرمان، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و همه آسایشی که امروز نصیب ملت ما شده است؛ مرهون فداکاری و جانفشانی و اخلاص هزاران هزار دلیرمرد و شیرزنی است که از نخستین هنگامه هایی که جرقه انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی(ره)درخشیدن گرفت، همگام و همراه آن شدند.
جلوه های زیادی از عظمت و رشادت دلیرمردان این سرزمین به نمایش گذاشته شده؛ جلوه هایی که بعضاً شاید در هیچ کتابی و یا فیلم و تصویری هم تاکنون انعکاس نیافته باشد.
نامش را قبلاً شنیده بودم، وقتی مدیرکل بنیاد شهید از وی حرف می زد، تصویر یک مرد شاد و سرحال و قوی(علی رغم جانباز بودنش)برایم تداعی می شد؛ مرد مقاومت، مرد آهنین روزهای نبرد، غیور مرد دفاع از خاک و میهن و ناموس...
عصر روز(19شهریور)92با تعدادی از خبرنگاران دفاع مقدس راهی منزل اکبر توسنگ شدیم، جانباز 70درصد و قطع نخاع.
خانم منزل و فرزندانش به گرمی از ما استقبال کردند و به اتاق بزرگی که پدر خانه در آن منتظر ما بود راهنمایی کردند.
اکبر توسنگ در 17 دی سال 57 در حالی که یک جوان 24 ساله بود، مورد اصابت گلوله چماق بدستان و عمال رژیم ستمشاهی در شهر ماهان قرار گرفت و از ناحیه گردن به پایین قطع نخاع شد؛ تاکنون بارها مورد عمل جراحی قرار گرفته، عمل هایی که نتیجه چندانی برای او نداشته است.
آرزو دارد برای ساعتی هرچند کوتاه روی ویلچر بنشیند اما حتی امکان این حداقل راحتی هم برای او وجود ندارد؛ از شب هایی می گوید که خانواده اش تا 20 بار او را پهلو به پهلو کرده اند؛ حالا او سالهاست که از زخم شدید بستر رنج می برد.
از وی سوال می کنم که با این همه درد و ناراحتی آیا شده هر چند برای یک لحظه کوتاه از راهی که رفته پشیمان باشد؟ چشمان خسته اش را با همان غیرت روزهای جوانی اش گرد می کند و می گوید: به خودم و به خدا که نمی توانم دروغ بگویم؛ حتی برای یک لحظه هم چنین تصوری تا حالا نداشتم.
پرسیدم چگونه اینهمه درد و مرارت را تحمل می کند؟ گفت: « با خدا باش پادشاهی کن! این دنیا پوسیدنی است؛ سال 58 شهید بهشتی آمد پیشم و گفت: من به عنوان پدر بالای سر شما هستم، هر درخواستی از خانه، زمین و .. داری برایت فراهم کنم؛ بهش گفتم: همش میگی بهشت را به بها می دهند نه به بهانه، بدون من از پل صراط عبور نکنی...»
نمی دانم شاید دردهای سختی که سالهای سال همراه اکبر توسنگ شده و او امروز با آنان رفیق شده است بهای آن بهشتی باشد که به مؤمنان وعده داده شده است؛ در شرایط سختی که خیلی ها ایمانشان را از دست می دهند چون در مواجهه با سختی ها طاقت از کف داده اند، شاید جهاد اکبر"اکبر"تحمل زخم های کهنه ای است که از میدان نبرد به بستر آورده است...و نه تنها ایمان او را سست نکرده بلکه مطمئن تر از همیشه به خدا دل بسته است.
از آرزویش در این شرایط بدحالی هم سوال کردم، گفت: چه آرزیی؟! در حالی که آه سردی از نهادش برمی خاست اما برقی در چشمانش درخشید و با دلی سوخته گفت: کاش سالم بودم و جان فدائی رهبر می شدم؛ کاش سالم بودم به سوریه می رفتم.
توسنگ همچنین از عرض ارادتش به حضرت زهرا(س) و عنایت ویژه آن حضرت به خودش هم برایمان گفت؛ از شدت درد جملات را برایمان بریده بردیده می گوید.
میان اینهمه درد و رنج چه با غرور حرف می زند از روزهای مبارزه، روزهایی که با پرتاب کردن سنگ به مشروب فروشی های قبل از انقلاب، آنها را آتش می زد، به روزهایی که شاهد و حاضر در درگیری کولی ها با انقلابیون در مسجد جامع کرمان بود و چه غمگینانه می گوید از زخم بستری که او را چنان زمینگیر کرد که حسرت رفتن به جبهه را در دلش گذارد.
اما امروز یک مدعی طب سنتی می خواهد زخم بستر توسنگ را با قیمتی گزاف درمان کند که حاشیه های زیادی پیرامون این مسئله وجود دارد از جمله میزان و چگونگی کمک بنیاد شهید در این زمینه؛ برای همین به سراغ مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان رفته و توضیحات لازم را از او جویا شدیم.
مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان با بیان اینکه برای حل مشکل این جانباز از هیچ کوششی فروگذار نخواهم کرد، افزود: این جانباز درخواست کرده تا فردی که مدعی درمان زخم بستر وی با روش سنتی است؛ او را درمان کند که پزشکان ما این روش را تایید نمیکنند.
سردار حسنی سعدی افزود: شخصا با آقایی که مدعی روش درمانی فوق بود، صحبت کردم و از ایشان خواستم اگر نمونههایی از درمان با این روش دارد؛ معرفی نماید.
وی خاطر نشان کرد: او دستمزد بالایی برای این کار مطالبه میکند که متاسفانه طبق ضوابط ما برای درمان جانبازان با بیمه ایران قرارداد داریم که با معرفی جانباز توسط پزشک مربوطه به بیمه، هزینه های درمان پرداخت میشود.
حسنی سعدی با بیان اینکه چنانچه درمان سنتی تضمینی باشد؛ برای پرداخت هزینه تلاش خواهیم کرد، افزود: طی یک سال گذشته 13 جلسه با جانبازان قطع نخاع داشتهایم و در بحث توانبخشی نسبت به دیگر استانها از جایگاه و امکانات مطلوبتری برخورداریم.
وی با بیان اینکه سرانه هزینه در مرکز توانبخشی حدوداً دو میلیارد تومان بوده که ما در این مرکز 4 میلیارد تومان هزینه کردهایم، تصریح کرد: برای حل مشکلات جانبازان؛ آزادگان و خانوادههای شهدا از هیچ کوششی فروگذار نخواهم کرد به طوری که در روز ملاقات عمومی، حداقل مشکل 60 نفر مراجعه کننده را شخصا پیگیری و به نتیجه خواهم رساند.
پایان پیام/
نظر شما