به گزارش خبرگزاری شبستان ،احمد شاکری در پاسخ به این سوال که آیا می شود ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را تعریف کرد، گفت: اگر بخواهیم به لحاظ نظری شاخصه ها و حدود این نوع ادبیات را بشناسیم و با آن شاخصه ها این نوع ادبیات را با اندیشه اسلامی و مبانی حکمی و فلسفی خود بسنجیم، نیازمند تعریف آن هستیم.
وی ادامه داد: درحوزه عمل این نیاز به تعریف به نحو دیگری باید ترجمه شود چون عموما هنرمندان و داستان نویس ها فارغ از مبانی نظری و تئوری های سنجیده و قوام یافته نظری به خلق آثار هنری می پردازند.
شاکری با اشاره به اینکه درساحت خلاقیت و آفرینش ادبی مقوم کار هنرمند تجربه زیستی عمیق او در زندگی در خصوص موضوعی که می نویسد است، تصریح کرد: این تجربه زیستی تنها به مفهوم تجربه عینی نیست بلکه شامل تجربه مشهود وعقلانی هم می شود اما به هرحال نویسنده قادراست با تجربه زیستی قوی به خلق اثر بپردازد.
این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: تعریف نظری و علمی ادبیات دفاع مقدس کاری نیست که از عهده نویسنده بر آید. این کار باید توسط نظریه پردازان و کرسی های علمی در دانشگاه ها و محققین ادبیات داستانی صورت گیرد.
وی با بیان اینکه باید جایگاه و اهمیت این تعریف مشخص شود، ادامه داد: اگر تا کنون در حوزه پژوهش چندان فعالانه عمل نکرده ایم، ما را از فعالیت در این حوزه باز نمی دارد یعنی نویسندگان می توانند خلاقانه وارد شوند و ادبیات پیشرو دفاع مقدس را خلق کنند.
این نویسنده بیان کرد: امیدوارم در سال ها و دهه های آتی حوزه پژوهش و نظریه ادبی ما بتواند برخی از این مبانی را که امروز بر ما مفقود است، روشن کند؛ اما با این وجود ورود به حوزه تعریف با همه وسعت آن اعم از تعریف ظاهری و ماهوی تا حدودی تضمین کننده سلامت و ایمنی بخش ادبیات است.
شاکری تاکید کرد: اگر هر داستانی را که از جنگ هشت ساله روایت می شود تحت عنوان ادبیات دفاع مقدس بگنجانیم آنگاه با آثاری مواجه می شویم که به لحاظ محتوایی و بیانی عملا متنافر و ضد هم هستند؛ یعنی به آثاری بر می خوریم که دفاع مقدس را یک مقوله قدسی می دانند و در مقابل آن آثاری را می یابیم که برای دفاع مقدس قداستی قائل نیستند.
وی ادامه داد: بین این دو دیدگاه یعنی دیدگاهی که از یک امر قدسی یاد می کند و دیدگاهی که در دفاع مقدس چیزی جز پوچی، ویرانی و سیاهی نمی بیند، داستان های متعددی در حرکت اند. لذا بسیار مهم است که تعریف دقیقی از این حوزه در جهان بینی ما وجود داشته باشد.
این نویسنده با اشاره به اینکه خاستگاه تعریف ما باید اندیشه اسلامی و آرمان های انقلابی باشد گفت: اگر چنین تعریفی ارائه شود می شود طبق این تعریف تعیین کنیم که کدام یک از مصادیق داستان های انقلاب و دفاع مقدس مناسب حال دفاع مقدس و امر قدسی هستند؛ و کدام یک از این آثار تنها تحریفی از این وقایع را ارائه داده اند.
این منتقد با بیان اینکه برخی تعاریف تناسبی با ادبیات بومی و اسلامی ما ندارند، ادامه داد: این اتفاق در ادبیات دفاع مقدس به عنوان یک خطر رخ می دهد. جریان هایی در تلاش هستند تا هر گونه روایت و توصیف و تفسیری را از دفاع مقدس بپذیرند که نتیجه آن نوعی نسبی انگاری در درک حقیقت خواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری ،شاکری گفت: اگر ادبیات داستانی را به دو بخش قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم بندی کنیم در پس از انقلاب جریان هایی ظهور کردند که به لحاظ ماهوی متفاوت از جریان های گذشته بوده اند. ویژگی این جریان ها این بوده است که از بطن نگاه دیندارانه و بینش عمیق و کهن اسلامی و ملی سر بر آورده بودند.
وی ادامه داد: در حالی که عموم رویکردهایی که پیش از انقلاب وجود داشتند رویکردهای وارداتی و مبتنی بر ترجمه و تقلید از مکاتب غربی بوده اند. ادبیات انقلاب و دفاع مقدس از مهم ترین ژانرها و گونه های موضوعی و مضمونی هستند که پس از انقلاب به رشد رسیده اند.
پایان پیام/
نظر شما