ولایتعهدی؛ اعتراف مأمون در تثبیت شایستگی خلافت اهل بیت(ع) بود

خبرگزاری شبستان: عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) گفت: با تحقق ولایتعهدی، مشروعیّت حکومت عباسیان زیر سؤال رفت و اجداد مأمون، غاصب حق اهل بیت(ع) معرفی شدند.

خبرگزاری شبستان: ولایتعهدی امام رضا(ع) یکی وقایع مهم تاریخ اسلام بود که از جانب مامون عباسی و با هدف‌های مشخص شکل گرفت که البته با اقدامات به موقع امام رضا(ع) نه تنها این اهداف تامین نشد بلکه مشروعیت حکومت او نیز زیر سؤال رفت. به مناسبت سالروز میلاد حضرت ابالحسن حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) گفت و گویی با حجت الاسلام مطهری، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) انجام دادیم تا نسبت به دلایل این اتفاق و نتایج حاصل از آن آگاهی بیشتری بدست آوریم.

برای شروع بحث خواهش می کنم اشاره ای به اهداف مأمون از انتخاب حضرت به عنوان ولیعهد و اقدام به انتقال ایشان از مرو به خراسان، داشته باشید.

مأمون برای تثبیت خلافت خود اقدامات متعددی انجام داد که مهم ترین آنها ولایتعهدی امام رضا(ع) بود. اگر چه مأمون از ولیعهد کردن امام رضا(ع) با اهداف متعددی دنبال می کرد، اما با توجه به اتفاق‌های درون دستگاه خلافت، بی‌اعتمادی ایرانیان و قیام‌های متعدد علویان باید گفت مهم‌ترین هدف او کسب مشروعیت برای خلافت عباسی و تثبیت حکومت خود بود. در واقع او می خواست با اعتراف گرفتن از مهم ترین و مطرح ترین شخصیت علویان درآن زمان، یعنی امام رضا(ع)، آنها را وادار به پذیرش خلافت عباسیان کند. چنان که مأمون در پاسخ به اعتراض عباسیان دربارۀ ولیعهد کردن امام رضا(ع)گفت: "...فاَرَدَنا اَن نَجعَلَهُ وَلیَّ عَهدِنا لِیکوُنَ دُعاءُهُ لَنا و لِیَعتَرِفَ بِالمُلکِ و الخِلا فَةِ لَنا .." ما او را ولیعهد خود قرار دادیم تا مردم را به سوی ما خوانده و به سلطنت و خلافت ما اعتراف کند.

 

چرا مأمون از میان راه های مختلف برای تثبیت خلافت خود، گزینه ولایتعهدی امام را انتخاب نمود؟

در واقع می توان گفت ولایتعهدی امام رضا(ع) آزمونی بود برای قبول یا ردّ مشروعیّت خلافت عباسی؛ ازیک طرف مأمون در تلاش بود تا مشروعیت لازم را به دست آورد و در مقابل او امام رضا(ع)، برابر مأمون ایستاده وبا برنامه ای دقیق وحساب شده مانع تحقق اهداف او شد.

عباسیان از ابتدای خلافت، علویان را در مقابل خود دیدند. آنها که در عصر امویان سخت ترین شکنجه ها را دیده و مشکلات فراوانی را تحمل کرده بودند خلافت را حق خود و عباسیان را غاصب می‌دانستند. از طرفی عباسیان قیام خود را با شعاری زیرکانه و دو پهلو آغاز کردند. آنها با شعار "الرضا من آل محمد" چنین وانمود کردند که خلافت را به شخصی از خاندان پیامبر(ص) واگذار خواهند کرد با توجه به وقایع پیشین و ظلمی که بر علویان رفته بود و مظلومیت آنها، این شعار ذهن بیشتر مردم را به سوی علویان رهنمون می کرد.

 

روابط عباسیان و علویان پیش از این اقدام چگونه بود؟

پس از استقرار خلافت عباسی به ویژه از زمان منصور سخت گیری بر علویان آغاز شد. او که بیعت محمد نفس زکیه را بر گردن خود می دید تلاش کرد تا با فشار آوردن به عبدالله و فرزندانش آنها را وادار به پذیرش خلافت عباسی کند. که سرانجام آن قیام و درگیری محمد و برادرش ابراهیم با دستگاه عباسی و سرکوب شدید آنها در حجاز وعراق شد و خاندان آنها هم دستگیر و در عراق زندانی شدند.

اگر چه در دورۀ مهدی عباسی او تلاش کرد تا روابط خود را با مخالفان از جمله علویان بهبود بخشد امّا در زمان جانشینان او سیاست ضد علوی عباسیان مجدداً از سر گرفته شد. سرکوب حسین بن علی شهید فخ و قتل عام یاران او در زمان هادی عباسی یادآور ستم امویان در برخورد با امام حسین(ع)بود. زندانی شدن و شهادت امام کاظم(ع) در عصر هارون هم از نمونه‌های سخت گیری بر علویان بود. پس از آن هم پیوسته قیام های متعددی از جانب علویان اتفاق افتاد که برخی از آنها نیز قرین توفیق بوده و حکومت هم تشکیل دادند.

بنابراین عباسیان از آغاز خلافت تا زمان مأمون پیوسته با علویان در ستیز بوده و بسیاری از چهره های شاخص علویان از جمله برخی از امامان شیعه مورد ستم و آزار عباسیان قرار گرفتند. برخورد های منصور با امام صادق(ع) و رفتار خلفای بعد به ویژه هادی و هارون با امام کاظم (ع)،که زندانی، شکنجه و سرانجام شهادت آن حضرت را در زندان هارون در پی داشت از نمونه های آن است.

 

روابط عباسیان و علویان در زمان حکومت مأمون چگونه بود؟

در زمان مأمون هم با توجه به سابقۀ دیرینه تقابل علویان با عباسیان و تلاش آنها برای رهایی از زیر سلطه و ستم آنها و نیز باتوجه به فضایی که در پی درگیری امین و مأمون ایجاد شده بود، در نقاط مختلف سرز مین های اسلامی قیام هایی را آغاز کرده بودند که از جملۀ آنها می توان به قیام محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به "ابن طباطبا" و اسماعیل بن موسی بن جعفر و زید بن موسی بن جعفر اشاره کرد.

 

دلیل صورت گرفتن قیام های متعدد در آن زمان چه بود؟

مهم ترین دلیل قیام های علویان باور آنان به شایستگی خود برای خلافت و عدم مشروعیّت حکومت عباسیان بود.

- آیا می توان ارتباطی بین این موضوع و تصمیم مأمون بر انتخاب حضرت به عنوان ولیعهد خود ترسیم کرد؟

بله. مأمون هم به شایستگی علویان بر عباسیان واقف بوده و سرکوب آنها را مقطعی دانسته در پی حل بنیادی این مشکل بر آمد و بدین منظور به دنبال تغییر اندیشۀ علویان و پذیرش خلافت عباسیان از جانب آنان بود. او بدین می اندیشید که با ولایتعهدی امام رضا(ع)، علویان که مدعی حکومت بودند، با توجه به آنکه یکی از آنان در رأس قدرت جای دارد و در صورت مرگ خلیفه، خلافت به او و در نتیجه به علویان منتقل می شود، دیگر بهانه ای برای مخالفت و قیام بر ضد حکومت نداشته و آن را می پذیرند. چنانکه مأمون پس از شهادت امام رضا(ع)در نامه ای به برادر آن حضرت، عبد الله بن موسی نوشت: «ما ظننت اَنَّ احداً مِن آلِ أبی طالِب یَحافنی بَعدَ ما عَمِلتُهُ بِالرِّضا ،یعنی گمان نمی کنم بعد از کاری که با رضا (ع) کردم (ولیعهد کردن امام رضا ) کسی از خاندان ابو طالب از من بترسد».

این سخن مأمون پرده از اسرار باطنی او برداشته و نشان می دهد که قصد او از ولیعهد کردن امام رضا(ع) مشروعیّت بخشی به خلافت عباسی در نظر علویان و از بین بردن مخالفت و خاموش کردن قیام هایشان بوده است.

 

با توجه به اطلاع حضرت از قصد مأمون، ایشان چه عکس العمل هایی برای ناکام ماندن این حیله از خود نشان دادند.

ایشان از همان زمانی که در مدینه بودند تا زمان شهادت به اشکال مختلف مانع تحقق اهداف مأمون شدند.بنده با توجه به فرصت محدود این گفت و گو به صورت گذرا به اقداماتی که ایشان در راه مشروعیّت زدایی از خلافت عباسی انجام دادند اشاره می کنیم.

 

سلب اعتماد از عباسیان

نخستین اقدام امام(ع) ایجاد شک و تردید در مردم نسبت به دعوت مأمون بود. آن حضرت تا جایی که می توانستند از رفتن به خراسان خودداری کردند و زمانی که علیرغم میل باطنی تصمیم گرفتند بسوی مرو حرکت کنند پیش از حرکت دستور دادند تا برای ایشان گریه کنند. همچنین هنگام رفتن با آنکه مأمون از آن حضرت خواسته بود تا هر که را می خواهد همراه ببرد اما ایشان حتی از بردن تنها پسر خود، امام جواد(ع) خودداری کردند.

این اقدامات امام رضا(ع) با توجه به جایگاه والای آن حضرت نزد مردم و اعتقاد آنها به اینکه کارهای امام از روی دلیل و حکمت است باعث ایجاد بد گمانی در مردم نسبت به دعوت مأمون می شد.

 

بیان حدیث سلسلةالذهب(ولایت شرط پذیرش توحید)

در مسیر حرکت به سوی مَرو، نخستین جایی که امام رضا (ع)موقعیّت را مناسب دید نیشابور بود. در این شهر هزاران نفر برای دیدن امام و شنیدن سخنان ایشان گرد آمده بودند.

امام حدیث معروف سلسله الذهب را بیان کرد و از قول پدر بزرگوارش امام کاظم(ع) از اجداد طاهرینش از رسول خدا(ص) و آن حضرت از قول خداوند متعال که فرمود: "کلمة لا اله الاّالله حسنی فمن دخل حسنی امن من عذابی". امام رضا(ع) که این اجتماع پر شور را بهترین فرصت برای بیان مهم ترین مسألۀ زندگی و هدف انبیاء یعنی توحید دانست، در حالی که حرکت کرده بود مجدداً مردم را خطاب قرار داد و فرمود: "بشرطها و شروطها و انا من شروطها؛ با شروط آن و من از شرطهای آن هستم".

امام رضا (ع) با این سخن مسیر رهبری نظام اسلامی را تبیین کرده و اعلام کرد که امام همۀ مسلمانان بوده و فرمانبرداری از ایشان واجب است و بدین ترتیب نخستین ضربه را بر هدف ونقشۀ مأمون که همانا اعتراف گرفتن از امام رضا (ع) برای مشروعیّت خلافت خود و عباسیان بود، وارد کرد.

 

حق الهی حاکمیت ائمه

امام رضا(ع) پس از پذیرش ولایتعهدی از هر فرصتی برای اثبات حق اهل بیت(ع) و ردّ مشروعیّت عباسیان استفاده کردند و لذا در نخستین مجلسی که برای معرفی امام به عنوان ولیعهد تشکیل شد خطاب به حاضران فرمود: "ما به خاطر رسول خدا بر شما حق داریم و شما نیز بر ما حقی دارید، پس اگر شما حق ما را ادا کنید، ما نیز حق شما را می دهیم".

امام (ع) در این سخنان به مأمون و سایر حاضران فهماند که اگر اصل خلافت هم به ایشان منتقل شود نه از جانب مأمون و عباسیان بلکه به دلیل حقی است که از جانب رسول خدا (ص) به ائمه(ع) واگذار شده است و اصل خلافت حق آنان است.

 

اعتراف گرفتن از مأمون به حق اهل بیت(ع)

امام رضا(ع) پس از تثبیت ولایتعهدی ضمن خطبه ای بار دیگر به حق اهل بیت(ع) و شایستگی آنها برای خلافت اشاره کرده و ولایتعهدی را در واقع اعتراف مأمون به این حق دانسته و فرمودند: "مأمون آنچه را که دیگران از حق ما انکار کرده بودند به رسمیّت شناخت".

این سخن امام رضا(ع) در مجلس بیعت و در حضور مأمون و تصریح به اینکه مأمون حقی را به امام(ع) برمی گرداند که دیگران از او و اجداد طاهرینش غصب کرده بودند در واقع اعترافی است از جانب مأمون به حقانیّت اهل بیت و از طرفی دیگر مشروعیّت حکومت عباسیان را زیر سؤال می برد و اجداد مأمون را غاصب حق اهل بیت(ع) معرفی می‌کند.

در واقع عکس هدف مأمون اتفاق افتاد او می‌خواست امام رضا(ع) را وادار به تأیید خلافت خود کند اما خود ناخواسته به حقوق اهل بیت اعتراف کرد.

منبع: پایگاه اینترنتی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

پایان پیام/

کد خبر 293523

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha