به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ 10 مهر 1360 با اکثریت ارا که شانزده میلیون و هشت هزار و پانصد و هفتاد و نه رای از شانزده میلیون و هشتصد و چهل و هفت هزارو هشتصدو هفده بود به عنوان منتخب مردم انتخاب شدند.
مراسم تنفیذ حکم در روز 17 مهر ماه سال 1360 مطابق با عید سعید قربان با حضور امام خمینى و جمع زیادى از مسئولین عالى رتبه، علما و شخصیتهاى سیاسى و فرهنگى و نظامى و مردم و خانوادههاى شهدا، برگزار گردید. در این مراسم آقاى سید احمد خمینى متن نامههاى وزیر کشور و شوراى نگهبان را مبنى بر اعلام صحت انتخابات قرائت نمود و سپس ایشان متن حکم امام خمینى در مورد تنفیذ انتخابات را براى حاضران خواند. سپس بنیانگذار جمهوری اسلامی طی حکمی خطاب به ملت ایران، ریاست جمهورى آقاى خامنهاى را تنفیذ کردند. ایشان در این حکم بیان داشتند: «این جانب به پیروى از ملت عظیم الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقاى سید على خامنهاى- ایّده اللَّه تعالى- رأى ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب نمودم. و رأى ملت مسلمان متعهد و تنفیذ آن محدود است به اینکه ایشان به همان نحو که تا کنون خدمتگزار اسلام و ملت و طرفدار قشر مستضعف، و به حکم قرآن کریم اشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ بودهاند از این پس نیز به همان تعهد باقى باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند، که ان شاء اللَّه نمىنمایند» متن کامل حکم حضرت امام(س) به شرح زیر است:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها گرچه دست جنایتکاران و منافقان، رئیس جمهور متعهد و مؤمنى را از ملت مجاهد ایران گرفت و یکى از خدمتگزاران صدیق را به شهادت رساند و ملت عزیز را از خدمت او، و او را از خدمت به ملت محروم کرد و گمان کرد که با ترور اشخاص، ملت بپاخاسته از تصمیم خود عقب مىنشیند و در خدمت به اسلام بزرگ سستى مىورزد و در نتیجه راه براى قدرتهاى چپاولگر باز مىشود، ولى شرکت بىسابقه مردم کشور، امید بدخواهان را مبدل به یأس و طمع آزمندان را براى همیشه برید.
امریکا و تروریستهاى وابسته و پیوسته به آن با تبلیغات خود ملت شریف ایران و ارتش وفادار به اسلام را از هدف بزرگ اسلامىشان منحرف معرفى مىنمایند، و وسایل ارتباط جمعى غرب، خصوصاً امریکا و صهیونیزم براى جهانخواران و مزدورانشان کاخهاى سفید خیالى ساخته تا با شکست ایران در انتخابات، به سوى ایران مهد شیرزنان و شیرمردان، هجوم آورده و با محو اسلام، حکومت سلطنتى یا جمهورى دمکراتیک خلق برقرار و کشور را تا ابد مورد چپاول قدرتمندان خصوصاً امریکا قرار دهند. ولى شرکت عمومى ملت شجاع و متعهد در انتخابات و پیروزیهاى پى در پى قواى مسلح در جنوب و غرب و حضور مداوم ملت در سرتاسر کشور از طرفى، و از طرف دیگر سرکوبى اشرار وطن فروش در داخل و پشت جبهه و به انزوا کشیدن ملى گرایانِ پیوسته به امریکا، کاخهاى تخیلى آنان را فروریخت.
خداوند متعال بر ما منت نهاد که افکار عمومى را براى انتخاب رئیس جمهورى متعهد و مبارز، در خط مستقیم اسلام و عالِم به دین و سیاست هدایت فرمود که امید است با حُسن تدبیر و کمک قواى سهگانه و پشتیبانى ملت بزرگ، مشکلات یکى پس از دیگرى رفع و احکام مقدس اسلام به طور دلخواه در سطح کشور اجرا گردد.
این جانب به پیروى از ملت عظیم الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقاى سید على خامنهاى- ایّده اللَّه تعالى- رأى ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب نمودم. و رأى ملت مسلمان متعهد و تنفیذ آن محدود است به اینکه ایشان به همان نحو که تا کنون خدمتگزار اسلام و ملت و طرفدار قشر مستضعف، و به حکم قرآن کریم اشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ بودهاند از این پس نیز به همان تعهد باقى باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند، که ان شاء اللَّه نمىنمایند. و در این موقع خطیر که بدخواهان خارج و داخل و بلندگوهاى ابرقدرتها خصوصاً امریکاى جنایتکار با هر وسیله مىخواهند ملت و دولت و مجلس و دادگاههاى ایران را متهم کنند و به گمان فاسد خود تزلزلى در ارکان جمهورى اسلامى ایجاد نمایند، لازم است رئیس جمهور با کمک همه ارگانهاى جمهورى اسلامى و با تشریک مساعى یکدیگر جریانات امور را به طورى هماهنگ و موافق اسلام کنند که بهانه را از دست بدخواهان بگیرند؛ گرچه بسیارى از آنان با احکام اسلام و حدود و تعزیرات آن موافقت ندارند.
آقاى رئیس جمهور و سایر دستاندرکاران و دولتمردان در جمهورى اسلامى باید بدانند که ملت شریف ایران بر همه آنان محبت و منت دارند، چرا که این ملت فداکار است که در اول انقلاب با نثار خون جوانان خود و زحمات طاقت فرسا پیروزى را به دست آورد و همه را از زندانها و تبعیدها و انزواها و اختناقها نجات داد و حکومت را از ستمگران بازستاند و به آنان تحویل داد. و همین ملت است که از اول پیروزى تا کنون در صحنه بوده و از کشور و ارتش و سپاه و سایر قواى مسلح و دولت و مجلس و شورای عالى قضایى و دادگاهها پشتیبانى نموده، و با کمک و همت همین ملت، دشمنان داخل و خارج را سرکوب و حزب اللَّه را به جاى احزاب و گروههاى شیطان نشاند. و هم اینانند که با شوق و شعف به آقاى رئیس جمهور بیش از شانزده میلیون رأى دادند و بر کرسى ریاست جمهورى نشاندند؛ و هم اینانند که به خواست خداوند تعالى قادرند کشور را حفظ و از شرّ شیاطین نجات دهند؛ و اینانند که بر همه ماها و شماها حق دارند و همه مىبایست دیْن خود را به آنان ادا کنیم و در خدمت ملت خصوصاً مستضعفین که سنگینى این جمهورى به دوش آنان بوده و بدون کوچکترین توقعى در خدمت اسلامند، با جان و دل کوشا باشیم. و ما دام که همه ما و شما در خدمت مردم هستیم آسیبى به جمهورى اسلامى وارد نمىشود و ملت بزرگ و بیدار و در صحنه جواب همه یاوه سرایان و زورگویان را مىدهد. از خداوند متعال پیروزى اسلام و مسلمین را خواستارم. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری در سال 64 نیز اقای خامنه ای مجدد انتخاب شد .ایشان در برنامه انتخاباتی خود در تلویزیون گفت : طبق مقررات کاندیداهاى ریاست جمهورى چند دقیقهاى باید با مردم صحبت کنند. من هم برابر همین مقررات فرصت را مغتنم مىشمارم و عرایضى را به ملت عزیزمان عرض مىکنم.
رئیس جمهور بههرحال رئیس جمهور است، اما رئیس جمهورى که با آراء بالاى مردم انتخاب مىشود یک رئیس جمهور تواناست، یک رئیس جمهور مقتدر است، یک رئیس جمهور تصمیمگیرنده است. اما اگر چنانچه نه آراء کمى مردم بدهند بههرحال طبق قانون با آراء کم هم یکنفر رئیس جمهور مىشود، اما یک رئیس جمهورى که نمىتواند از زبان مردم حرف بزند، نمىتواند به مردم متکى باشد، نمىتواند بگوید که مردم خواستند. این دو مطلبى بود که دربارهى اهمیت انتخابات ریاست جمهورى خواستم به شما عرض بکنم؛ و من همانطور که امام فرمودند - که یک وظیفهى شرعى است، یک وظیفهى سیاسى و اخلاقى است - مىخواهم تأکید بکنم که این وظیفهى سیاسى و اخلاقى و وظیفهى شرعى را همهى مردم، همهى آحاد انجام بدهند. هر کسى را که مىپسندند، هر کسى را که مىخواهند به او رأى بدهند، وقتى که آراء مردم بالا بود و آن رئیس جمهورى که انتخاب مىشود با آراء بالاترى انتخاب شد این در ادارهى کشور، در انجام اصلاحات، در پیشرفت در کارها، در برداشتن قدمهاى بلند یقیناً مؤثر خواهد بود؛ این نکتهى اول.
یک ترسیم کلى از چهرهى کشور اگر بشود و ما قیافهى ایران را در سال 1360 - اواسط 1360 - که انتخابات قبلى انجام گرفت - و حالا - که اواسط 1364 است - بکنیم خیلى حقایق بر ما روشن خواهد شد. چهار سال پیش در اواسط سال - که آن انتخابات انجام مىشد - کشور ما در چه وضعى بود؟ اگر من بخواهم در چند جمله خلاصه کنم باید بگویم آن روز ما یک کشورى داشتیم به معناى واقعى کلمه متلاطم، دچار هرج و مرج، وضع اقتصادى در نهایت بدى، وضع ذخائر ارزى به یک وضع تأثرانگیز و وحشتانگیز - که من فراموش نمىکنم در اولین هفتههایى که من انتخاب شده بودم و این مسئولیت را به عهده گرفته بودم، یکى از برادران مسئول آمد یک آمارى به من داد که واقعاً مثل یک پتک بر سر من وارد شد. مسئولین بانک مرکزى ما، مسئولین امور ارزى ما در قبل از این جریانات یک کسانى بودند که ملت در تعهد آنها و در صداقت آنها تردید داشت و شک داشت و بعد هم این تردید ملت معلوم شد به جا بوده، گذاشتند و در رفتند - یک میراث این چنینى براى ما گذاشته بودند. صادرات نفت ما در کمترین اندازهى طول دوران شاید صادرات نفتى ما بود، در حدود سیصد هزار بشکه در روز که اصلاً بهیچوجه قابل ذکر براى یک کشورى مثل کشور ما با این منابع با این اتکائى که به نفت داشتیم و براى ما درست کرده بودند نبود، واقعاً وحشتانگیز بود. وضع امنیت مرزها، امنیت مناطق مختلف کشور، حتى امنیت شهرها به شکل بسیار بدى بود، مردم در هر جا که بودند احساس عدم ثبات مىکردند. هیچکس توى مملکت ما احساس نمىکرد که این کشور یک کشور باثباتى است. تبلیغات جهانى علیه ما این بىثباتى و این تزلزل را روزبهروز بیشتر در ذهن مردم فرو مىکرد. قدرتهاى بزرگ جهانى مثل کفتارهاى مردارخوارى که منتظرند یک طعمهاى پیدا کنند و بروند و شکمهاى خودشان را سیر کنند از اطراف کشور را تهدید مىکردند. ضد انقلاب ناتوان و نالایق و مطرود و منفور مثل شغالهایى که زوزه مىکشند از اطراف دنیا بوسیلهى رادیوها و بلندگوهایى که استکبار جهانى در اختیارشان گذاشته بود، زوزه مىکشیدند و براى این مردم دائماً رجز مىخواندند، و خودشان را به دو ماه دیگر به سه ماه دیگر که به این کشور خواهند برگشت نوید مىدادند، و دل مردم را خالى مىکردند، و اوضاع را هر چه بىثباتتر جلوه مىدادند. وضع فرهنگى ما چهجورى بود؟ دانشگاه نداشتیم، دانشجوئى در این مملکت وجود نداشت، بساط کار آموزش عالى - که اساس سازندهى آیندهى کشور هست - در حال تعطیل و رکود کامل بود. البته برادران و عناصر مفید و عزیزى داشتند برنامهریزى مىکردند که آیندهى کشور را بسازند، اما آن روز ما هیچى نداشتیم. وضع ارتش ما به یک شکل گریهآورى بود، یک مدتى ارتشیهاى ما دل خوش کرده بودند به شعارهایى که آن فرارى از کشور و مطرود ملت برایشان شعارهایى داده بود، چیزهایى گفته بود، اینجور وانمود کرده بود که همه دشمن ارتشند و او فقط حامى ارتش است. حالا او معزول شده بود فرارى شده بود، ارتش در یک حال حیرتى به سر مىبرد که آیا چه خواهد شد؟ ارتش مىماند؟ از بین مىرود؟ حمایت مىشود؟ نمىشود؟ در یک حال افسردگى و بىدلى مطلق که بنده که در امور ارتش یکقدرى وارد بودم، آن وقت مىدیدم که چه روحیهاى حاکم است. وضع جنگ که واقعاً یک وضع تأسفانگیزى بود، ده- پانزده تا شهر ما زیر آتش توپخانهى مستقیم دشمن بود. اهواز بزرگ، دزفول شجاع و مقام،اندیمشک، شهرهاى فراوان دیگر بودند که زیر آتش توپخانهى دشمن بودند، و دشمن اینها را مىکوبید. یک چنین وضعى بود، دولت یک دولت بىثباتى بود. البته کابینهى شهید رجایى خب برادران خوبى بودند، کابینهى شهید باهنر برادران خوب و عزیزى بودند - اما خب با شهادت شهید باهنر یک تکانى خورده بود این کابینه، بعد برادر بزرگوارمان جناب آقاى مهدوى نخستوزیر شده بودند، یک تغییرى در کابینه ایشان داده بودند. آن کابینهاى که بود باز با تغییر کابینه یک حالت بىثباتى بود، طبعاً انتخابات یک اعلام تغییر کابینهاى به حساب مىآمد و وزراء نمىدانستند که چقدر دیگر خواهند بود؛ بعد هم که ما آمدیم و کابینه معرفى کردیم باز وزرایى که آمده بودند واقعاً نمىدانستند که اینها یک ماه خواهد ماند، دو ماه خواهند ماند، خود من - که انتخاب شده بودم - حتى مسئولین امنیتى و انتظامى واقعاً نمىدانستند که این دوران ریاست جمهورى یک ماه طول خواهد کشید، دو ماه طول خواهد کشید. یادم نمىرود یک روز یکى از مسئولین انتظامى کشور سراسیمه آمد پیش من، داشت مسافرتى مىکرد طرف اصفهان یا کجا، در قم یک خبرى شنیده بود سراسیمه برگشته بود، آمد پیش من خلاصهى این خبر این بود که شما تا یکى- دو ماه دیگر بیشتر زنده نیستی. یک چنین وضع بىثباتى، یک چنین وضع تزلزل، یک گسیختگى، یک نابسامانى، در همهى جهات بر کشور حاکم بود. دشمن در خاک ما بود، هزارها کیلومتر مربع در اختیار دشمن بود، در اشغال دشمن بود، این وضع چهار سال پیش ما بود، امروز شما نگاه کنید به وضع کشورما. امروز همه چیز در نقطهى مقابل قرار دارد. از لحاظ وضع سیاسى و اعتبار جهانى آن روز هیچکس خیال نمىکرد این نظام و این کشور حتى ممکن است تا یکسال دوام بیاورد.
آن صمیمیت و صفایى که بحمدلله در بین مسئولین هست فکر مىکنم در دنیا و در بین مسئولین کشورها کمنظیر باشد اگر نگوئیم بىنظیر. الحمدالله با یک انسجامى کشور دارد حرکت مىکند و این وضعى است که امروز ما داریم. من به طور خلاصه بگویم دستاورد این چهار سال دستاورد بسیار ارزشمندى است، البته این مربوط به من نیست؛ این مربوط به شما ملت است، مربوط به مسئولین عزیز ماست که با تلاششان با زحمات خستگىناپذیرشان این دولت، نخستوزیر، وزراء، مدیران و دستگاههاى مختلف در سطوح مختلف واقعاً شب و روز تلاش کردند، کار کردند و مخصوصاً رزمندگان عزیز ما در جبههها که بیشترین افتخار مال آنهاست، بیشترین هنر را آنها به خرج دادند و ما توانستیم به برکت حمایت شما مردم و به برکت فداکارى آن رزمندگان و تلاش خستگىناپذیر عزیزانمان در سطوح مختلف، کشور را از آن وضع برسانیم به این وضع و این مایهى افتخار ماست. من این خلاصهاى بود که خواستم عرض بکنم. حالا البته مطالب دیگرى هم ممکن است در فرصتهاى دیگر، یک فرصت تلویزیونى ظاهراً، یکى- دو فرصت رادیویى هم در اختیارمان هست اگر مطالبى باشد باز هم عرض خواهم کرد.
در تاریخ 28 مرداد 1364 آیتالله خامنهای با اخذ اکثریت مطلق آراء، به عنوان رئیسجمهوری ایران برگزیده شد.
12 شهریور 1364 در سالروز عید سعید غدیر خم، امام خمینی طی مراسم ویژهای که در حسینیه جماران برگزار شد، حکم ریاست جمهوری آیتالله سید علی خامنهای را تنفیذ فرمودند.
در این مراسم که آقایان هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، آیتالله موسوی اردبیلی رئیس دیوانهای کشور، مهندس موسوی نخستوزیر، نمایندگان مجلس خبرگان، اعضای شورای نگهبان، شورای عالی قضایی، هیئت دولت، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلام، ائمه جمعه مراکز استان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، روحانیت مبارز تهران، وعاظ تهران، بازرسی کل کشور، دیوان عدالت اداری، ستاد مشترک، نیروهای زمینی، دریایی و هوایی، شورای عالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مدیر عامل و جمعی از مسئولان صدا و سیما، سفرا و کارداران کشورهای خارجی و .... حضور داشتند، ابتدا حجتالاسلام حاج سید احمد خمینی متن نامه شورای نگهبان خطاب به وزارت کشور که صحت انتخابات چهارمین دورهی ریاستجمهوری را تائید کرده بود و نیز متن اعتبار نامه تائیدیه شورای نگهبان و نامهی وزیر کشور به محضر امام امت و متن تنفیذ را قرائت کرد.
در بخشی از حکم تنفیذ آمده بود که: «اینک به پیروی از آراء محترم ملّت عظیم الشان و آشنایی به مقام تعهد و خدمتگزاری دانشمند محترم جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای سید علی خامنهای آرای ملّت را برای پس از پایان دورهی کنونی تنفیذ، و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب مینمایم».
رئیس جمهور هم در این دیدار تاکید کردند: «بنده با همهی وجود خودم این سنگینی را احساس میکنم، لمس میکنم و معتقدم از حالا به بعد هم مثل تا حالا بدون فیض الهی و کمک پروردگار و بدون اعانت و نظر لطف امام و امت، کاری از من و از همهی کسانی که با من همکاری خواهند کرد، ساخته نخواهد بود».
پیش از این حضرت امام خمینی طی بیانات مبسوطی فرمودند: «من به آقای رئیسجمهور عرض میکنم چهار سال گذشت و چهار سالها میگذرد و همهی حکومتها همینطور است، میگذرد. آنکه خواهد گذشت اعمال است که ما انجام میدهیم».
«جوانها را تربیت کنید به این که مستقیم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح کنید و همه چیز را برای این مردم ستمدیده خدمت کنید. این مردمی که شما را به اینجا رساندند و اگر اینجا نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها، برای اینها باید خدمت کنید».
پایان پیام/
نظر شما