فرعی‌ای که اوشو را به بیراهه برد/از بچگی سر ناسازگاری داشت!

خبرگزاری شبستان: اوشو این روحیه نقد و برخوردهای شدید و ساختارشکنی را از دوران کودکی داشت. اما بعد از ۲۱ سالگی مباحثی را از آیین هندو به شکل دیگر مطرح می‌کند و این را بعدا به ادیان دیگر هم گسترش می‌دهد.

خبرگزاری شبستان: اوشو یکی از مکاتب فکری و از جمله عرفان های نوظهور هندی است که بعضا توانسته در میان جوانان راهی باز کند؛ در واکاوی مفاهیم، آموزه های التقاطی و اهداف این عرفان واره با حجت الاسلام داریوش عشقی، دبیر انجمن فرهنگی معنویت نوین و محقق و پژوهشگر گفتگویی انجام داده ایم که بخش نخست آن از نظرتان می گذرد:

 

سطح تحصیلات اوشو چه میزان بوده و وی به چه کاری مشغول بوده است؟

راجنیشت که تا آخر عمرش معروف به اوشو شد یک عارف و فیلسوف بود و به عنوان کسی که در رشته فلسفه تحصیل کرده بود و چندین سال فلسفه را در دانشگاه های هند تدریس می کرد از دوران جوانیش روحیه انتقادپذیری داشته و از سن 21 سالگی ادعا کرد از طریق مدیتیشن به اشراق رسیده است و جهان را آن طوری که دیگران می بیند، نمی بیند و این آغازی شد به اینکه نگاهش را با دانسته هایش عوض کند.

 

این تغییر نگاه وی به مسائل پیرامونش از کی در او آغاز شد؟

وی از دوران کودکی اش هم حالت سرکشی و عدم نپذیرفتن مسائل را داشت به طوری که از سن 5 و 6 سالگی خودش در کتاب خاطرات در کتاب "یک فنجان چای" با پدربزرگش درباره نوع عبادتش و ارتباط گیری و مسائل معنویش بحث می کند و اعتقادات پدربزرگش را نمی پذیرفته است.

به هر حال این روحیه مخالفتی را از دوران کودکیش داشته است، که یک نمونه از این روحیه اش را اینگونه نقل می کند و می گوید زمانی که من در مدرسه بودم پاهایم را روی میز می گذاشتم و وقتی معلم شکایت می کرد به او می گفتم که این میز که شکایتی ندارد و این طوری حرف های نامفهوم شما را بهتر می فهمم.

وی حتی می گوید من موهای سرم را برخلاف آیین هندو بلند نگه داشته بودم تا اینکه پدرم به من اعتراض کرد که موهایت را بزن و اینگونه رفتاری در شان آیین هندو نیست و به همین خاطر من همه موهایم را از ته تراشیدم ،زمانی یک فرد در آیین هندو موهایش را از ته می تراشد که پدرش فوت کرده است می گوید من با این کار می خواستم به پدرم بفهمانم که حق اعتراض به رفتار و کارهای من را ندارد. می گوید در دوران دانشجویی هم با اساتید بحث می کرده است و من چندین بار بخاطر اینکه با استاد زیاد بحث می کرده و استادان نمی توانستند سرفصل هایی را که داشته اند در موعد مقرر به پایان برسانند و من را از دانشگاه اخراج می کردند.

این روحیه نقد شدید و برخوردهای شدید و ساختارشکنی را از دوران کودکی داشته است. اما بعد از 21 سالگی مباحثی را از آیین هندو به شکل دیگر مطرح می کند و این را بعدا به ادیان دیگر هم گسترش می دهد.

 

مهمترین نکته و اعتقاد این آیین که با دیگر آیین های ساخت بشری متفاوت است، چیست؟

آنچه در این آیین مطرح می شود خلاف آن چیزی که در دنیا وجود دارد است. نکته بارز و اصلی اوشو این است که وی اطلاعات خوب و دانستی مناسبی درباره ادیان دیگر داشته اما تنها راهی که اشتباه رفت و مبانی اشتباه در آثارش بوجود امد این بود که آیین معاد را نپذیرفت و قائل بود که تمام آفریده ها و همه این مخلوقات برای این دنیا هستند و این منحصر شدن در دنیا باعث شد خیلی از راه ها را اشتباه برود در صورتی که خیلی از تعابیری که از خدا، عشق و مفاهیم دیگری بکار برده بسیار زیبا و حتی قابل استفاده نیز است.

 

چرا مبنای اندیشه ای اوشو ایراد دارد؟

اما مبنای استفاده وی مشکل دارد زیرا انسان را به زندگی دنیایی محدود می کند. آنچه در هندو و بودا و آنچه در شرق خاورمیانه داریم آیین هایی هستند که مبانی شان روی مسائل اخلاقی می چرخد از جمله مسائلی که مربوط به احترام گذاشتن به دیگران، دوست داشتن طبیعت و یک چارچوب اخلاقی دارد و در اوشو نیز اینگونه است اما آنچه اوشو را بارز کرد ساختارشکنی و تغییر سنت هایی است که 4000 هزار سال بوده و پذیرفتن این مواردی که سالیان زیادی از آنان می گذشت برای دیگران مقدور نبود.

 

از چه زمانی دوره جدید دیگری در زندگی شخصی و کاری اوشو پدید آمد؟

زمانی از اوشو دعوت شد تا درباره عشق سخنرانی کند وی با اینکه مرتبا مورد مخالفت بود که نباید در این باره حرف بزنتد . بجای اینکه در این باره صحبت کند درباره عشق و مسائل جنسی صحبت کرد و در این جلسه به وی سو قصدی شد و قرار گذاشتند او را از بین ببرند کلا سخنرانی عمومی او قطع شد.

دوران زندگی عمومی او قبل از این سخنرانی که فراگیر بود و او می توانست مبانی خود را مطرح کند اما بعد از این اتفاق آغاز یکی از دوران های فراگیر اوشو بود چون او از شهر بمبئی مجبور شد بیرون و به شهر دیگری به نام پونا برود و در ان مرکز برای خود درست کند که هنوز دایر و جزو 10 مرکز مذهبی دنیا دایر و آداب خاص را دارد 1968 تا 1981 یکی از دوران های خاص اوشو بود که سعی کرد مبانی خود و مدیتیشن و نگاه خود از جامعه را مطرح کند و او خود را جزو کسانی مطرح می کرد که برای هدایت بشر آمده است و همانطور که مسیح و کریشنا و بودا برای هدایت جامعه آمده اند من نیز برای هدایت جامعه آمده ام.

 

اوشو چه نظری نسبت به دیگر ادیان داشت؟

بارها گفته بود که راه من ساده است و مانند راه بودا و کریشنا و مسیح و عیسی سخت نیست و راهش را همطراز اینها می گرفت و با انتقاد به راهب ها و بودایی ها و هر چیزی که به نظرش می داد که برای معنویت دستور به ترک دنیا می داد مخالف بود و معنویت را همراه با دنیا می دانست اینکه همه چیز باید در دنیا به کمال برسد.

پایان پیام/

کد خبر 306547

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha