خبرگزاری شبستان: "مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم" یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیتاللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیةاللّه که حقش بر گردن ما افزونتر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مىشود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مىنویسد:
"چون ما نمىتوانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، مىباشد."
شباهت به حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع)
در امور بسیاری این شباهت وجود دارد از جملهک
1- شدت اهتمام در یاد کردن آنها در قران کریم و سنت پیامبران و کتاب های آسمانی چنانکه بر پژوهشگران پوشیده نیست.
2- اهتمام پیامبران گذشته به گریستن برای حضرت امام حسین و بر پا کردن مجالس سوگواری و مرثیه پیش از شهادت آن جناب که نظیر اهتمام امامان گذشته است در دعا کردن برای فرج امام عصر و طلب ظهور آن بزرگوار پیش از وقوع غیبت.
3- شدت اهتمام هر دو (امام حسین و امام عصر) در امر به معروف و نهی از منکر چنانکه سالار شهیدان حسین بن علی در این امر ملاحظه تقیه را نکرد و این از ویژگی های آن حضرت است. مولی حضرت حجت نیز همین طور است.
4- نبودن بیعت طاغوت زمان بر آن دو، که در اوصاف امام حسین آمده که روز عاشورا به آن حضرت عرض شد: به حکم و حکومت عموزادگانت سر فرود آور. فرمود: روی خواری و ذلت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمی کنم. آنگاه با صدای بلند فرمود: این بندگان خدا من به پروردگار خود و شما پناه بردم اگر قصد اذیت و آزار و سنگسار مرا دارید.
در بحث علل غیبت امام عصر نیز مطالبی که دلالت بر مقصود داشت گذشت.
5- بالابردن به سوی آسمان فرشتگان هر دو بزرگوار (امام حسین و امام قائم) را به اذن خداوند به آسمان بالا بردند چنانکه در شباهت حضرت مهدی به ادریس گذشت.
6- آرزوی اینکه این کاش روز عاشورا بودیم و تصمیم به یاری آن حضرت داشتن ثواب شهید شدن با آن حضرت را دارد، آرزوی بودن با امام عصر در زمان ظهور و قصد یاری کردن آن حضرت و جهاد با دشمنان در رکابش نیز ثواب شهادت را دارد چنانکه درباره هر دو روایت آمده است.
7- حسین ترسان از مدینه بیرون رفت و در مکه نزول کرد سپس به سوی کوفه حرکت فرمود. حضرت حجت نیز نظیر همین برایش اتفاق می افتد که در خبر صحیحی از امام ابوجعفر باقر آمده: سفیانی عده ای را به مدینه می فرستد و مهدی از آنجا به سوی مکه کوچ می کند به ارتش سفیانی خبر می رسد که حضرت مهدی به مکه رفت لشکری در تعقیب آن حضرت می فرستد ولی به او نمی رسند تا اینکه ترسان وارد مکه می شود – به همان روش موسی بن عمران- لشکر سفیانی در بیدا فرود می آید.
پس منادی را جانب آسمان ندا می کند ای بیدا این گروه را نابود کن. پس زمین آنها را فرو می برد و فقط سه نفر از آنها باقی می ماند که خداوند صورت هایشان را به عقب بر می گرداند و آنها از قبیله کلب هستند.
8- مصیبت آن دو بزرگوار سخت ترین مصیبت هاست اما مصیبت امام حسین که در گفتگوی آدم و جبرئیل آمده که گفت: ای آدم این فرزند تو به مصیبتی دچار می گردد که مصیبت ها در کنار آنها کوچک خواهد بود.
و اما قائم از این جهت که مصیبتش طولانی و محنتش شدید است.
امام حسین هنگامی که می خواست از مکه به سوی عراق خروج می کند یاری خواست و فرمود: هر آنکه حاضر است جان خود را در راه ما بخشد و خودش را مهیای لقاالله نماید با ما بیاید که ان شاالله من فردا حرکت می کنم. امام قائم نیز هنگامی ککه در مکه ظهور می کند یاری می طلبد.
می گویم: اگر گوش دلت را بگشایی و سینه ات به نور پروردگارت فراخ گردد ندای امام زمانت را در این زمان خواهی شنید که از اهل ایمان یاری می طلبد آیا کسی هست که ندای آن حضرت را پاسخ گوید؟ و آیا کمک کننده ای هست؟ یاری کننده ای است؟ البته یاری کردن در هر زمان به اقتضای همان زمان است یاری آن حضرت یاری خداست.
یاری رسول خداست یاری اولیای خداست یاری اسلام و ایمان است یاری غریب و کمک مظلوم و مضطر و عالم است یاری ولی نعمت و پدر مهربان است و ... عناوین دیگری که بر یاری کردن آن حضرت صادق است.
و بدان که ازجمله اقسام یاری و اعانت آن حضرت به مصرف رساندن مال در راه او، چاپ کردن کتاب های که مربوط به آن حضرت است و به فرزندان و شیعیان انفاق نمودن می باشد و نیز کمک کردن یاران آن جناب به مقداری که از مال و جاه و شفاعت و خوش زبانی و امثال اینها از مصادیق یاری کردن آن حضرت است.
پایان پیام/
نظر شما