به گزارش خبرگزاری شبستان ،عاشورا تجلی پیروزی خون بر شمشیر است که درطول تاریخ همواره درداندیشان و آزاده دلان را به خود مشغول داشته است و تا زمان باقی است قیام حسین (ع) سرمشق آزادگان جهان خواهد بود.
عبدالمجید فرائی جدیدترین اشعار خود را با موضوع عاشورا سروده است:
روز عاشورا چنان دلهای ما آتش گرفت
غم سراپا شعلهور جان عزا آتش گرفت
هیچ درمانی ندارد این غم جانسوز ما
چونکه زین ماتم دل آل عبا آتش گرفت
هر که وجدان داشت اندوهگران جانش فتاد
فطرت بیدار از این ماجرا آتش گرفت
میشود آرام شد امروز ای آزادمرد؟
جان هر بیگانه دردآشنا آتش گرفت
حرمله تیری رها کرد از کمان کینهاش
شد سه شعبه تیر با خون خدا آتش گرفت
دست عباس از بدن افتاد در شط فرات
شط خون در سوگ آن کان وفا آتش گرفت
از علی اکبر چه گویم شبه پیغمبر چه کرد
هر که دید آن سرو خوبان بیصدا آتش گرفت
قاسم آن دردانه حق باور سودای عشق
شیرمردی بود در دام بلا آتش گرفت
جمله احباب، جان کردند قربان حسین
جان به قربان حسینی که جدا آتش گرفت
نظم و شعر و قافیه آمد به تنگ از فرط غم
در عزا گلواژههای شعر آتش گرفت
خلوتی دور از نظر نالید (شاعر) غصه خورد
با خلوص و بیریا ادعا آتش گرفت.
***************
سری که شور ندارد که جای عشق تو نیست
بدا به حال کسی که گدای عشق تو نیست
نماز عشق تو خود حال دیگری دارد
کسی نخواند بگو همنوای عشق تو نیست
روز عاشورا ملک هم گریه کرد
همصدا با او فلک هم گریه کرد
آسمان باران غم بارید و گفت
گوش کن، حتی فدک هم گریه کرد
****************
هفتاد و دو آیه کوفیان را بس نیست
شهری که وفا نبوده در او کس نیست
ایران به حسین بن علی مینازد
رهبر به علی قسم که دلواپس نیست
**********
گمان مکن که محرم تمام خواهد شد
که داغهای محرم تمامناشدنی است
دم حسین و شهیدان هماره میجوشد
بانداز حرکت جز این قوام ناشدنی است
*********
مرا ببخش خدایا به خون پاک حسین
به کربلا به وجود هزار چاک حسین
به آخرین دم تنهایی و غریبی او
به نور عارض سوزان تابناک حسین
*********
مصاف عشق دیدی کربلا را؟
در آن وادی اگر دیدی خدا را
همه صف بسته، محو عشقبازی
تماشا کن صفوف انبیا را
پایان پیام/
نظر شما